تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد سوّم - فروع مسائل اخلاقی‏
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

13: تجسّس یا جستجوگری در کارهای خصوصی مردم‏

اشاره :
تجسّس به معنی جستجوگری در اعمال و امور مربوط به دیگران است، و غالباً در مورد امور نامطلوب و خلاف اخلاق به کار می‏رود، ولی تجسّس در لغت عرب به معنی جستجوگری در امور مثبت است.
در حقیقت سوءظن و گمان بد سبب می‏شود که انسان برای کشف اسرار و رازهای نهانی مردم به جستجو بپردازد، و گاه عوامل دیگری مانند بُخل و حسد و تنگ‏نظری ممکن است انگیزه این کار زشت باشد.
تجسّس به صورتی که در بالا گفته شد در اسلام شدیداً ممنوع است و سبب ناامنی اجتماع و سرچشمه انواع خصومت‏ها می‏شود، اگر اجازه داده شود هر کسی به جستجوگری در زندگی خصوصی دیگران بپردازد، ممکن است آبروی بسیاری از افراد برباد برود، و آتش کینه‏توزی و دشمنی در جامعه روشن شود، و جهنمی به وجود آید که تمام افراد اجتماع در آن در عذاب باشند.
البته این حکم اخلاقی و اسلامی هیچگاه تضادی با ضرورت وجود دستگاه‏های اطلاعاتی در حکومت اسلامی ندارد، چرا که آن مربوط به زندگی خصوصی افراد است و این مربوط به سرنوشت جامعه، و پیش‏گیری از نفوذ عوامل بیگانه و توطئه و تخریب آنان است. با این اشاره به قرآن مجید بازمی‏گردیم.
تنها آیه‏ای که در قرآن مجید با صراحت نهی از تجسّس می‏کند آیه 12 سوره حجرات است می‏فرماید:
یا أیّها الّذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظّنّ انّ بعض الظّنّ اثم و لاتجسّسوا و لایغتب بعضکم بعضاً؛ ای کسانی که ایمان آورده‏اید از بسیاری از گمان‏ها بپرهیزید چرا که پاره‏ای از گمان‏ها گناه است و (در کار دیگران) تجسّس نکنید، و یکدیگر را غیبت ننماید....
همانگونه که در بحث غیبت و سوءظن نیز اشاره شد، آیه شریفه فوق از سه چیز نهی می‏کند که در واقع علّت و معلول یکدیگرند، نخست از گمان بد که سرچشمه تجسّس می‏شود، سپس از تجسّس که سبب آگاهی بر عیوب پنهانی مردم و غیبت آنان می‏گردد.
همان‏گونه که در بالا اشاره شد تجسّس بار منفی دارد و معمولاً در مواردی گفته می‏شود که یک کار غیراخلاقی صورت می‏گیرد. ولی تجسّس در جایی به کار می‏رود که انسان در جستجوی شی‏ء مطلوبی باشد. چنانکه در داستان یوسف علیه السّلام می‏خوانیم که یعقوب به فرزندانش دستور داد: یا بنّی اذهبوا فتحسّسوا من یوسف و أخیه و لاتیئسوا من روح اللّه؛ ای فرزندان من بروید و از (گم‏شده‏های من) یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت الهی مأیوس نشوید.(460)
بعضی نیز گفته‏اند: تحسّس به معنی گوش دادن مخفیانه یا استراق سمع نسبت به سخنان دیگران است در حالی که تجسّس، جستجوی عملی از اسرار و عیوب دیگران می‏باشد.
این نکته قابل توجّه است که نهی از تجسّس در آیه سوره حجرات، هیچ قید و شرطی ندارد، و این نشان می‏دهد اصل بر حرمت تجسّس به عنوان یک قاعده کلّی است، و اگر در شرایط خاصی به خاطر اهداف مهمتری مجاز شمرده شود، عنوان استثناء خواهد داشت.
توجّه به این آیه فوق و حرمت تجسّس در میان مسلمین به قدری روشن بوده است که توده مردم نیز در مسائل مورد ابتلاء خود به آن استدلال می‏کردند. حدیثی که در بعضی از منابع اهل سنّت (کنزالعّمال) از (ثور کندی) نقل شده شاهد این مدّعا است، می‏گوید عمر بن خطاب گاهی در شبها برای مسایل امنیتی در مدینه گشت می‏زد از درون خانه‏ای صدای مردی را شنید که مشغول آوازخوانی بود، عمر از دیوار بالا رفت و گفت: ای دشمن خدا آیا گمان کردی تو مشغول گناهی و خداوند تو را مستور داشته است؟
آن مرد به عمر گفت ای خلیفه عجله مکن! اگر من یک گناه کرده‏ام تو سه گناه کرده‏ای، خداوند می‏فرماید: ولاتجسّسوا تو تجسّس کردی، و نیز می‏فرماید: و أتوا البیوت من أبوابها؛ از در وارد خانه شوید(461) تو از دیوار آمدی! و خداوند می‏فرماید: لاتدخلوا بیوتاً غیر بیوتکم حتّی تستأنسوا و تسلّموا علی أهلها؛ در خانه‏هایی غیر از خانه‏های خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل خانه سلام کنید.(462) تو بدون اجازه وارد شدی.
عمر (در برابر این استدلال) واماند (و به او) گفت: اگر تو را مورد عفو قرار دهم به راه راست خواهی آمد؟ گفت: آری، عمر از او صرف‏نظر کرد و بیرون آمد.(463)