تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد سوّم - فروع مسائل اخلاقی‏
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

جدال و مراء در روایات اسلامی‏

از آنجا که مجادله به باطل سبب مخفی شدن حق و افزایش تعصب و خشونت و مفاسد بی‏شمار دیگری می‏شود، در روایات اسلامی به شدت از آن نهی شده مخصوصاً اگر مجادله در مصالح دینی باشد. از جمله:
1- پیامبر اکرم صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم در حدیثی می‏فرماید: ماضلّ قوم بعد أن هداهم اللّه الّا اوتوا الجدل؛ هیچ گروهی را بعد از آن که خدا هدایتشان کرد گمراه نشدند مگر آن که گرفتار جدال شدند.(348)
2- همین مضمون در حدیث دیگری با تفاوت مختصری از آن حضرت نقل شده است فرمود: ماضلّ قوم الّا و أوثق الجدل؛ هیچ قومی گمراه نشدند مگر این که اعتماد بر جدال کردند.(349)
3- در حدیثی از امیرمؤمنان علی علیه السّلام می‏خوانیم: لعن اللّه الّذین یجادلون فی دینه اولئک ملعونون علی لسان نبیّه؛ خداوند لعنت کند کسانی که در دین او مجادله و ستیزه‏جویی می‏کنند، آنها بر زبان پیامبر صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم مورد لعن قرار گرفته‏اند.(350)
4- در حدیث دیگری از همان امام بزرگوار آمده است که: ألجدل فی الدّین یفسد الیقین؛ جدال در دین، سبب فساد ایمان و یقین می‏شود.(351)
5- در حدیثی از امام صادق علیه السّلام می‏خوانیم: ایّاکم و الخصومة فی الدّین فانّها تشغل القلب عن ذکر اللّه عزّوجلّ و تورث النّفاق، و تکسب الضّغائن، و تستجیر الکذب؛ از خصومت در دین (و جدال و پرخاشگری) بپرهیزید، چرا که فکر انسان را از ذکر خدا به خود مشغول می‏دارد و سبب اختلاف و نفاق و کینه و عداوت می‏گردد سبب پناه بردن به دروغ می‏شود.(352)
تعبیر به خصومت در دین هر چند غیر از عنوان جدال است، ولی در این گونه موارد به همان معنی می‏باشد.
6- شبیه همین معنی از امام علی بن موسی الرضا علیه السّلام نقل شده است فرمود: ایّاک و الخصومة فانّها تورث الشّکّ و تحبط العمل و تردی بصاحبها، و عسی أن یتکلّم بشی‏ء فلایغفرله؛ از خصومت و جدال که سبب شک و تردید می‏شود، اعمال انسان را حبط و نابود می‏کند و صاحبش را به هلاکت می‏کشاند و ای بسا سخنی بگوید که هرگز بخشوده نشود.(353)
7- از نصایحی که لقمان حکیم به فرزندش کرد نیز توصیه به ترک جدال بود گفت: یا بنیّ لاتجادل العلماء فیمقتوک؛ فرزندم! با دانشمندان ستیزه‏جویی مکن که تو را دشمن می‏دارند (و از علومشان محروم می‏مانی).(354)
8- در حدیث دیگری از امام امیرمؤمنان علی علیه السّلام می‏خوانیم: من طلب الدّین بالجدل تزندق؛ هر کس دین را با جدال و ستیزه‏جویی طلب کند کار او به کفر می‏کشد.(355)
9- امام علی بن موسی الرضا علیه السّلام به یکی از یاران خود فرمود: أبلغ عنّی أولیائی السّلام و قل لهم أن لاتجعلوا للشّیطان علی أنفسهم سبیلاً و مرهم بالصّدق فی الحدیث و أداء الأمانة و مرهم بالسّکوت و ترک الجدال فیما لایعنیهم؛ سلام مرا به دوستانم برسان و به آنها بگو راه شیطان را به سوی خویش نگشایند، و آنها را امر به صدق و راستی در سخن و ادای امانت کن، و آنها را به سکوت و ترک جدال در اموری که به آنها مربوط نیست دستور دِه.(356)
10- این بحث را با حدیث دیگری از پیامبر صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم به پایان می‏بریم، آنجا که فرمود: لایستکمل عبد حقیقة الایمان حتّی یدع المراء و الجدل و ان کان محقّاً؛ انسان حقیقت ایمان را به کمال نمی‏رساند مگر زمانی که مراء و جدال را ترک گوید هر چند حق با باشد.(357)

اما مراء که در بحثهای سابق تفاوت آن با جدال گفته شد و حاصل کلام این بود که جدال به معنی هرگونه مشاجره لفظی و ستیزه‏جویی در کلام است در حالی که مراء به معنی گفتگو کردن در چیزی است که در آن شک و تردید وجود دارد. گاه این گفتگو برای طلب‏حق‏جویی و گاه به خاطر تعصب و لجاجت و اظهار فضل و برتری‏جویی است که بسیار نکوهیده است و در روایات اسلامی روی این عنوان، نکوهش بیشتری دیده می‏شود! (هر چند تفاوت زیادی با جدال ندارد).
1- در حدیثی نظیر حدیث فوق از پیغمبر اکرم می‏خوانیم: لایستکمل عبد حقیقة الایمان حتّی یدع المراء و ان کان محقّاً؛ هیچ بنده‏ای از بندگان خدا حقیقت ایمان را به کمال نمی‏رساند مگر اینکه مراء را ترک گوید هر چند حق با او باشد.(358)
اشاره به اینکه جر و بحثهای لجوجانه که برای اظهار فضل و برتری‏جویی انجام می‏شود حتی در مسائلی که حق است سبب سقوط انسان در مبانی عقیدتی و اخلاقی می‏شود.
2- در حدیث دیگری از همان حضرت از زبان چند نفر از صحابه می‏خوانیم که گفتند: روزی پیغمبر اکرم صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم بر ما وارد شد در حالی که مشغول مراء در یک مسئله دینی بودیم، پیغمبر صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم به شدت غضبناک شد که او را تا آن زمان آن‏گونه ندیده بودیم سپس فرمود: انّما هلک من کان قبلکم بهذا، ذروا المراء فانّ المؤمن الأیماری، ذروا المراء فانّ المماری قد تمّت خسارته، ذروا المراء فانّ المماری لاأشفع له یوم القیامة ذروا المراء فانا زعیم بثلاثة أبیات فی الجنّة فی ریاضها و أوسطها و أعلاها لمن ترک المراء و هو صادق، ذروا المراء فانّ اوّل مانهانی عنه ربّی بعد عبادة الأوثان المراء؛ اقوام قبل از شما به خاطر همین جر و بحثهای هوس‏آلود هلاک شدند. مراء را رها کنید که مؤمن مراء نمی‏کند، مراء را رها کنید زیرا مراءکننده گرفتار خسارت کامل می‏شود، مراء را رها کنید که من روز قیامت برای مراءکننده شفاعت نمی‏کنم، مراء را رها کنید که هر کس آن را رها نکند هر چند حق بگوید ضامن سه خانه بهشتی برای او هستم؛ خانه‏ای در ریاض بهشت (قسمت پائین) و خانه‏ای در وسط و خانه‏ای در بالای بهشت (اشاره به اینکه تمام بهشت در زیر پای او است) مراء را رها کنید که اولین چیزی که خداوند بعد از بت‏پرستی مرا از آن نهی کرد مراء بوده است.(359)
3- در حدیث دیگری از پیغمبر اکرم صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم آمده است: ذروا المراء فانّه لاتفهم حکمته و لاتؤمن فتنته؛ مراء را ترک کنید چرا که حکمتی از آن فهمیده نمی‏شود و از فتنه آن در امان نخواهید بود.(360)
4- در حدیثی از امام صادق علیه السّلام آمده: ألمراء داء ردیّ و لیس للانسان خصلة شرّ منه و هو خُلق ابلیس و نسبته فلایماری فی أیّ حال کان الّا من کان جاهلاً بنفسه و بغیره محروماً من حقایق الّدین؛ مراء (و جر و بحثهای غیرمنطقی) درد بدی است و هیچ صفتی برای انسان بدتر از آن نیست و آن، اخلاق ابلیس و منسوبین به او است و هیچکس در هیچ حالی مراء نمی‏کند مگر کسی که نسبت به موقعیت خود و دیگران جاهل است، و از حقایق دین محروم می‏باشد.(361)
اشاره به اینکه شخص مراءکننده خود را خالی از خطا و دیگران را دائماً خطاکار می‏داند و این دلیل است که نه خود را شناخته و نه دیگران را و چنین کسی به یقین از درک حقایق دین محروم می‏ماند.
5- در حدیثی آمده است که مردی به امام حسین علیه السّلام عرض کرد بنشین تا در مسائل دینی با یکدیگر مناظره (و جر و بحث) کنیم. امام در پاسخ او فرمود: یا هذا أنا بصیر بدینی مکشوف علیّ هدای فان کنت جاهلاً بدینک فاذهب و اطلبه مالی و للممارات و انّ الشّیطان لیوسوس للرّجل و یناجیه و یقول ناظر النّاس فی الدّین کی لا یظنّوا بک العجز و الجهل...؛ ای مرد!من نسبت به دینم آگاهم و هدایتم برای من روشن است تو اگر نسبت به دینت جاهل هستی برو و تحقیق کن مرا با مراء چکار و (بدان) شیطان پیوسته انسان را وسوسه می‏کند و در گوش او می‏گوید با مردم مناظره و جر و بحث در دین کن تا گمان نکنند تو جاهل و ناتوان هستی.(362)
6- در حدیث دیگری از رسول خدا صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم آمده است: أربع یمتن القلوب الذّنب علی الذّنب و کثرة مناقشة النساء یعنی محادتهنّ و ممارات الأحمق تقول و یقول و لایرجع الی خیر و مجالسة الموتی فقیل یا رسول اللّه و ما الموتی قال کلّ غنی مترف؛ چهار چیز است که قلب را می‏میراند: گناهان پی در پی و گفتگوی زیاد با زنان (ناآگاه) و جر و بحث با احمق. تو چیزی می‏گوئی و او چیز دیگر و به نتیجه خوبی نمی‏رسید و همنشینی با مردگان. بعضی (تعجّب کردند و) عرض کردند منظور شما از مردگان چیست ای رسول خدا؟ فرمود: هر ثروتمند غافل و مغرور و مست ثروت.(363)
7- امیرمؤمنان علی علیه السّلام می‏فرماید: أیّاکم و المراء و الخصومة فانّهما یمرضان القلوب علی الاخوان و ینبت علیهما النفاق؛ از مراء و جر و بحثهای کینه‏توزانه بپرهیز که دل‏های برادران را نسبت به یکدیگر بیمار می‏سازد و سبب تفرقه آنان می‏شود.(364)
8- به همین دلیل در حدیث دیگری از پیغمبر اکرم صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم در یکی از سخنان جامع آن حضرت آمده است: أورع النّاس من ترک المراء و ان کان محقاً؛ پرهیزکارترین مردم کسی است که مراء را ترک گوید هر چند حق با او باشد.(365)
9- در حدیثی از امام امیرالمؤمنین علی علیه السّلام آمده است: جماع الشَّر اللّجاج و کثرة المماراة؛ کانون شر لجاجت و کثرت جر و بحثهای بی‏منطق است.(366)
10- این بحث را با حدیث دیگری از سلمان فارسی از پیغمبر اکرم صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم پایان می‏دهیم که فرمود: لا یؤمن رجل حتّی یحبّ أهل بیتی و حتّی یدع المراء و هو محقّ فقال عُمر بن الخطاب ما علامة حبّ أهل بیتک؟ قال: هذا، فضرب بیده علی علی بن أبی طالب علیه‏السّلام؛ هیچ کس ایمان (به من) نمی‏آورد مگر این که اهل‏بیت مرا دوست دارد و مراء را هر چند حق با او باشد ترک کند. عمر (در آنجا حاضر بود) و گفت علامت محبّت اهل‏بیت تو چیست؟ پیغمبر اکرم صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم فرمود: این (را دوست بدارد) و با دستش بر (شانه) علی علیه السّلام زد.(367) بی‏شک این دو موضوع را که پیغمبر اکرم در کلام خود به عنوان نشانه ذکر کرده است با هم رابطه دارد، ممکن است رابطه‏اش این باشد که دلائل فضیلت علی علیه السّلام و اهل‏بیت علیهم‏السّلام به قدری روشن است که اگر کسی اهل جدال و مراء و پرخاشگری نباشد به حقیقت آن پی‏می برد.

روایات در زمینه نکوهش مراء بسیار فراوان است. دَه حدیثی که در بالا ذکر کردیم گلچینی از میان آنها بود و دقّت در همین احادیث برای پی‏بردن به خطرات این خُلق و خُوی نکوهیده و آثار اسف‏انگیز و مخرب آن در فرد و جامعه روشن است.