پرورش روح امانت در افراد و پیشگیری از خیانت در سایه تقویت مبانی ایمان امکانپذیر نیست، زیرا همان گونه که در بحث گذشته آمد، یکی از ریشههای عمده خیانت شرک و عدم اعتقاد کامل به قدرت پروردگار و رازقیّت او است. افراد ضعیف الایمان به گمان این که اگر دست به خیانت نیالایند در زندگی عقب میمانند، و منافع آنها تأمین نمیشود، تن به ذلّت خیانت میدهند امّا هنگامی که پایههای ایمان تقویت شد، توکّل و اعتقاد بر خدا، و اطمینان به وعدههای تخلفناپذیر او سبب میشود که راه انحراف شرک را برای وصول به مواهب زندگی نپیماید.
از سوی دیگر چون یکی از عوامل مهم خیانت، نیاز است باید تا آنجا که میشود نیازهای معقول و مشروع کسانی را که تحت مدیریت انسان قرار دارند برآورده کنند مبادا نیازشان سبب شود که زنجیر طلایی امانت را پاره کنند و به خیانت روی آورند.
از سوی سوّم توجّه به عواقب شوم خیانت در دنیا و آخرت، و رسوایی و محرومیتهای ناشی از آن، و سرافکندگی در برابر خلق و خالق و گرفتار شدن در چنگال فقری که انسان از آن میگریزد، به یقین از عوامل بازدارنده و از اسباب پیشگیری و درمان خیانت است.
انسان هنگامی که به یاد این نصیحت لقمان به فرزند دلبندش میافتد که میگفت یا بنّی ادّ الأمانة تسلم لک دنیاک و آخرتک وکن أمیناً تکن غنیّاً؛ فرزندم امانت را ادا کن تا دنیا و آخرتت سالم باشد، و امین باش تا غنی شوی.(233) با تمام وجودش تشویق میشود که به سوی این فضیلت اخلاقی یعنی امانت حرکت کند، و از خیانت بگریزد.
اگر به این نکته توجّه کنیم که به گفته امیرمؤمنان علی علیه السّلام: رأس الکفر الخیانة؛ سررشته کفر خیانت است.(234) و در جای دیگر فرمود: رأس النّفاق الخیانة؛ سررشته نفاق خیانت است.(235) و در جای دیگر فرمود: جانب الخیانة فانّها مجانبة الاسلام؛ از خیانت کنارهگیری کنید که سبب کنارهگیری از اسلام است.(236) از خیانت وحشت خواهیم کرد، و به عظمت این گناه که با کفر و نفاق و دوری از اسلام برابری میکند آشنا میشویم، و این عامل بازدارنده مهمی است.
هنگامی که به این حدیث تکاندهنده گوش فرادهیم که بنیانگذار اسلام پیامبر اکرم صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم فرمود: أربع لاتدخل بیتاً واحدة منهنّ الّا خرب و لم یعمر بالبرکة الخیانة و السّرقة و شرب الخمر و الزّنا؛ چهار چیز است که یکی از آنها در خانهای وارد شود، ویران میگردد، و هرگز برکات الهی آن را آباد نخواهد کرد، خیانت، سرقت، شرب خمر، و زِنا(237) به خطر خیانت به امانت، بیشتر پی میبریم.
بدیهی است جامعهای نیز که یکی از این چهار چیز یا همه آنها در آن وارد شود، مشمول همین حکم است، ویران میگردد و از برکت خالی میشود.
این نکته نیز قابل دقّت است همانگونه که امانتداران باید در امانت خیانت نکنند، امانتگذاران نیز باید به هوش باشند که امانت خویش را به دست چه کسی میسپرند، اگر کسی امانتش را به دست انسان بدسابقهای بسپارد، و او در امانت خیانت کند، باید خویشتن را ملامت کند. در حدیثی از پیامبر اکرم صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم میخوانیم: من ائتمن غیر أمین فلیس له علی اللّه ضمان لأنّه قد نهاه أن یأتمنه؛ کسی که امانت خویش را به غیر امین بسپارد، خدا ضامن حفظ آن نیست، زیرا خدا او را از سپردن امانت به چنین کسی نهی کرده است.(238)
امام باقر علیه السّلام میفرماید: من ائتمن غیر مؤتمن فلا حجة له علی اللّه؛ کسی که فرد غیر امین را امین بشمرد (و امانتش را به او بسپارد، مال خود را ضایع کرده) و حجّتی در برابر پروردگار ندارد.(239)
بنابراین بر تمام مدیران جامعه اسلامی لازم است که به هوش باشند، مبادا پُستها و مقامات مختلف حکومت را که مهمترین امانتهای الهی هستند، به دست افراد خائن بسپارند، که هم دنیای خویش را تباه میکنند و هم دین خود را، و در پیشگاه خدا مسؤولیت سنگینی دارند.