تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد سوّم - فروع مسائل اخلاقی‏
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

راه پیشگیری و درمان‏

پرورش روح امانت در افراد و پیش‏گیری از خیانت در سایه تقویت مبانی ایمان امکان‏پذیر نیست، زیرا همان گونه که در بحث گذشته آمد، یکی از ریشه‏های عمده خیانت شرک و عدم اعتقاد کامل به قدرت پروردگار و رازقیّت او است. افراد ضعیف الایمان به گمان این که اگر دست به خیانت نیالایند در زندگی عقب می‏مانند، و منافع آنها تأمین نمی‏شود، تن به ذلّت خیانت می‏دهند امّا هنگامی که پایه‏های ایمان تقویت شد، توکّل و اعتقاد بر خدا، و اطمینان به وعده‏های تخلف‏ناپذیر او سبب می‏شود که راه انحراف شرک را برای وصول به مواهب زندگی نپیماید.
از سوی دیگر چون یکی از عوامل مهم خیانت، نیاز است باید تا آنجا که می‏شود نیازهای معقول و مشروع کسانی را که تحت مدیریت انسان قرار دارند برآورده کنند مبادا نیازشان سبب شود که زنجیر طلایی امانت را پاره کنند و به خیانت روی آورند.
از سوی سوّم توجّه به عواقب شوم خیانت در دنیا و آخرت، و رسوایی و محرومیت‏های ناشی از آن، و سرافکندگی در برابر خلق و خالق و گرفتار شدن در چنگال فقری که انسان از آن می‏گریزد، به یقین از عوامل بازدارنده و از اسباب پیشگیری و درمان خیانت است.
انسان هنگامی که به یاد این نصیحت لقمان به فرزند دلبندش می‏افتد که می‏گفت یا بنّی ادّ الأمانة تسلم لک دنیاک و آخرتک وکن أمیناً تکن غنیّاً؛ فرزندم امانت را ادا کن تا دنیا و آخرتت سالم باشد، و امین باش تا غنی شوی.(233) با تمام وجودش تشویق می‏شود که به سوی این فضیلت اخلاقی یعنی امانت حرکت کند، و از خیانت بگریزد.
اگر به این نکته توجّه کنیم که به گفته امیرمؤمنان علی علیه السّلام: رأس الکفر الخیانة؛ سررشته کفر خیانت است.(234) و در جای دیگر فرمود: رأس النّفاق الخیانة؛ سررشته نفاق خیانت است.(235) و در جای دیگر فرمود: جانب الخیانة فانّها مجانبة الاسلام؛ از خیانت کناره‏گیری کنید که سبب کناره‏گیری از اسلام است.(236) از خیانت وحشت خواهیم کرد، و به عظمت این گناه که با کفر و نفاق و دوری از اسلام برابری می‏کند آشنا می‏شویم، و این عامل بازدارنده مهمی است.
هنگامی که به این حدیث تکان‏دهنده گوش فرادهیم که بنیان‏گذار اسلام پیامبر اکرم صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم فرمود: أربع لاتدخل بیتاً واحدة منهنّ الّا خرب و لم یعمر بالبرکة الخیانة و السّرقة و شرب الخمر و الزّنا؛ چهار چیز است که یکی از آنها در خانه‏ای وارد شود، ویران می‏گردد، و هرگز برکات الهی آن را آباد نخواهد کرد، خیانت، سرقت، شرب خمر، و زِنا(237) به خطر خیانت به امانت، بیشتر پی می‏بریم.
بدیهی است جامعه‏ای نیز که یکی از این چهار چیز یا همه آن‏ها در آن وارد شود، مشمول همین حکم است، ویران می‏گردد و از برکت خالی می‏شود.

این نکته نیز قابل دقّت است همان‏گونه که امانت‏داران باید در امانت خیانت نکنند، امانت‏گذاران نیز باید به هوش باشند که امانت خویش را به دست چه کسی می‏سپرند، اگر کسی امانتش را به دست انسان بدسابقه‏ای بسپارد، و او در امانت خیانت کند، باید خویشتن را ملامت کند. در حدیثی از پیامبر اکرم صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم می‏خوانیم: من ائتمن غیر أمین فلیس له علی اللّه ضمان لأنّه قد نهاه أن یأتمنه؛ کسی که امانت خویش را به غیر امین بسپارد، خدا ضامن حفظ آن نیست، زیرا خدا او را از سپردن امانت به چنین کسی نهی کرده است.(238)
امام باقر علیه السّلام می‏فرماید: من ائتمن غیر مؤتمن فلا حجة له علی اللّه؛ کسی که فرد غیر امین را امین بشمرد (و امانتش را به او بسپارد، مال خود را ضایع کرده) و حجّتی در برابر پروردگار ندارد.(239)
بنابراین بر تمام مدیران جامعه اسلامی لازم است که به هوش باشند، مبادا پُست‏ها و مقامات مختلف حکومت را که مهم‏ترین امانت‏های الهی هستند، به دست افراد خائن بسپارند، که هم دنیای خویش را تباه می‏کنند و هم دین خود را، و در پیشگاه خدا مسؤولیت سنگینی دارند.