تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد سوّم - فروع مسائل اخلاقی‏
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

طرق درمان دروغ‏

برای ریشه‏کن کردن این صفت رذیله (دروغ‏گویی) از همان طرقی باید وارد شد که در طریق درمان سایر رذایل اخلاقی وارد می‏شویم؛ یعنی نخست به سراغ ریشه‏ها برویم، چرا که تا ریشه‏ها قطع نشود، این نهال شوم همچنان پابرجاست. اگر انگیزه دروغ‏گویی ضعف ایمان نسبت به توحید افعالی است، باید پایه‏های ایمان را تقویت کرد، خدا را قادر بر همه چیز دانست، رزق و روزی و موفقیت و عزّت و آبرو را به دست او بدانیم، تا ضعف‏هایی که سبب توسّل به دروغ می‏شود برطرف گردد.
و اگر انگیزه آن حَسد و بخل و کبر و غرور است باید به درمان آنها پرداخت و به یعنی اگر این ریشه‏ها تدریجاً قطع شود، چیزی جز صداقت و راستی باقی‏نخواهد ماند.
و از سوی دیگر باید روی پیامدهای سوء زیانبار دروغ که سبب تیره‏روزی و بدبختی و رسوائی در دنیا و آخرت می‏شود اندیشید، و به یقین هر کس در این‏ها که به طور مشروح سابقاً بیان کردیم،به ویژه در روایات پُرمحتوای که در این زمینه وارد شده درست بیندیشد تأثیر مهم بازدارنده‏ای دارد.
و اگر اشخاص که مبتلا به رذیله اخلاقی هستند از دوستان ناباب و دروغگو و محیطهایی که آنها را به دروغ تشویق می‏کند بپرهیزند سریع‏تر درمان می‏شوند.
همان گونه که پرهیز از افراد آلوده به بیماری‏های جسمی و محیطهای آلوده به میکروب بیماری‏ها سبب سرعت بهبود این بیماری خواهد شد.
رهبران جامعه و بزرگ خانواده نیز نقش مؤثّری می‏تواند در عادت دادن مردم به راست‏گویی داشته باشند چرا که افراد یک جامعه یا اعضاء خانواده چیزی جز صدق و راستی از بزرگترها نبینند به سرعت به صدق و راستی روی می‏آورند و به عکس، یک دروغ از آنان صادر شود زمینه‏های آلودگی جامعه یا خانواده را به این صفت رذیله فراهم می‏سازند.
در ضمن نباید طرق دروغگویی را به مردم یاد داد، در حدیثی می‏خوانیم که رسول خدا صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم فرمود: لاتلفّنوا النّاس فیکذبون فانّ بنی یعقوب لم یعلموا انّ الذّئب یأکل الأنسان فلمّا لقّنهم انّی أخاف أن یأکله الذّئب. قالوا أکله الذّنب؛ هرگز تلقین دروغ به مردم نکنید، چرا که فرزندان یعقوب (تا آن زمان) نمی‏دانستند که گرگ ممکن است انسان را بخورد، هنگامی که یعقوب پدرشان به آنها (سفارش کرد مراقب یوسف باشند و) گفت من از این بیم دارم که گرگ او را بخورد (آنها یاد گرفتند و) گفتند یوسف را گرگ خورد (در حالی که دروغ می‏گفتند و یوسف در چاه کنعان بود).(296)
آری این ترک اوّلی بهانه‏ای به دست پسران یعقوب داد.
ایجاد شخصیّت در افراد یکی دیگر از مؤثّرترین طرق درمان دروغ است زیرا همان گونه که در گذشته اشاره کردیم یکی از عوامل مهم دروغ‏گویی احساس حقارت و کمبود شخصیّت است، و دروغ‏گو می‏خواهد با لاف زدن آن را جبران کند، و اگر احساس کند صاحب استعدادها و نیروهایی است که با پرورش آن می‏تواند به مقامات عالی در جامعه برسد نیازی به توسّل جستن به دروغ برای ایجاد شخصیّت کاذب در خود نمی‏بیند.
به ویژه اگر به آنها توجّه داده شود که راستگویان و صدّیقان در پیشگاه خدا در صف انبیاء و شهیدان هستند و رفیق و همنشین آنان در قیامت خواهند بود به یقین برای ترک دروغ و اقبال به راست‏گویی تشویق خواهند شد، قرآن کریم می‏فرماید: و من یطع اللّه الرّسول فاولئک مع الّذین أنعم اللّه علیهم من النّبیّین و الصّدیقین و الشّهداء و الصّالحین و حَسن اولئک رفیقاً؛ و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند (در روز رستاخیز) همنشین کسانی خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آنان تمام کرده از پیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان، وآنها رفیق‏های خوبی هستند.(297)
این نکته نیز قابل توجّه است که نفوذ صفت زشت دروغگویی مانند صفات دیگر در وجود انسان در جاهای ساده و کوچک شروع می‏شود و تدریجاً انسان را به دروغ‏های خطرناک می‏کشاند همان گونه که امام سجّاد علیه‏السّلام فرمود: اتّقوا الکذب فی صغیر و کبیر فی کلّ جدّ و هزل فانّ الرّجل اذا کذب فی الصّغیر اجترء علی الکبیر؛از دروغ بپرهیز خواه کوچک باشد خواه بزرگ، جدّی باشد یا شوخی، چرا که انسان هنگامی که در موضوعات کوچک دروغ بگوید جرئت می‏کند که دروغ بزرگ هم بگوید.(298)