به هر حال، در برابر انبیا، گروههای گوناگونی قد علم میکردند تا نگذارند دعوت انبیا گسترش یابد و مردم دعوتشان را اجابت کنند و پیرو و مریدشان شوند. علت این دشمنیها از روح هواپرستی و علاقه به لذایذ دنیا در شکلها و قالبهای مختلفش، چه علاقه به قدرتهای اجتماعی و منافع اقتصادی و چه دلبستگی به شهوات و هواهای نفسانی ناشی میشد. چنین عواملی سبب میشد تا نگذارند دعوت انبیا پیشرفت کند. از سوی دیگر، این گرایشهای مادی در آنهایی هم که به انبیا گرایش مییافتند، کم و بیش وجود داشت.
در حالی که همه ما مسلمانیم و بیش از هزار و چهار صد سال از تاریخ ظهور دینمان میگذرد، هر کدام از ما تربیتهای خاصی را از دین پذیرفتهایم. گاهی میشود با این که سالهای عمرمان را در فهم کتاب و سنت و شناخت معارف دینی گذراندهایم، در بزنگاههای خاصی، هوای نفسانی ما ظهور میکند و کنترل نفس از دستمان خارج میشود. در کسانی هم که به انبیا گرایش مییافتند، این روحیهها کم و بیش وجود داشت؛ چرا که به طور کامل مهذب نشده بودند و ساختمان روحی آنها هنوز تغییر ماهیت نداده بود. این بود که میان پیروان انبیا نیز گاهی گرایشهای مادی به صورتهای گوناگون ظهور میکرد؛ برای مثال، وقتی مردم میدیدند عمل کردن به یک حکم برایشان سخت است، به گونههای مختلف میکوشیدند تا آن حکم را تغییر دهند؛ به ویژه اگر حکمی در وضع خاص اجتماعی یا طبیعی صادر میشد؛ مثل اصحاب سبت که کنار دریا زندگی میکردند و موظف شده بودند روز شنبه ماهی نگیرند؛ اما چون ماهیها فقط در روز شنبه به کنار دریا میآمدند، خودداری از صید ماهی در روز شنبه برای آنها مشکل بود.