تربیت
Tarbiat.Org

آفتاب ولایت‏
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

احترام به لباس روحانیون‏

در همه حال باید به آثار منسوب به امام زمان (علیه السلام)، از جمله به نام و لباس روحانی که زنده کننده یاد حضرت است، احترام بگذاریم. آیا وقتی مردم، لباس روحانیون را می‏بینند، به یاد هیتلر و شاه ملعون می‏افتند؟! جز این نیست که هر کسی با دیدن این لباس، به یاد خدا، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام زمان (علیه السلام) می‏افتد؟! ممکن است برخی از مردم حتی به روحانی‏ها فحش نیز بدهند و بگویند: اینان انسان‏های بدی هستند و لباس امام زمان (علیه السلام) را غصب کرده‏اند؛ ولی وقتی لباس روحانیان را می‏بینند، به یاد دین می‏افتند.
در درجه اول، خود ما روحانی‏ها باید به لباسی که می‏پوشیم، اهمیت دهیم. وقتی متولی امام زاده، احترام امامزاده‏اش را نگه ندارد، نباید توقع داشته باشد که مردم به آن امامزاده احترام بگذارند. این توقع از مردم که به روحانی و لباس او احترام بگذارند، در صورتی بجا است که اول خودمان به این لباس احترام بگذاریم. حتی جا دارد هنگام گذاشتن عمامه اول آن را ببوسیم و بعد بر سر بگذاریم. لباس روحانی، لباس پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است؛ از این رو باید برای کسانی که این لباس را بر تن دارند، احترام قائل می‏شویم؛ چه این لباس به تن خودمان باشد چه به تن دیگران. از مرحوم آیت الله سید مرتضی کشمیری رضوان الله علیه که از اولیای بزرگ خدا بوده است، نقل می‏کنند که وقتی فرزندش کفش او را جلو پایش می‏گذاشت، با ناراحتی می‏گفت: چرا فرزند فاطمه زهرا علیها السلام، جلو پای من کفش می‏گذارد؟! او به فرزند خود با این دید نگاه می‏کرد که چون فرزند پیامبر است، احترامش واجب است. حالا من هم که این لباس را پوشیده‏ام، باید به کسان دیگر نیز که این لباس را پوشیده‏اند، احترام بگذارم. حتی اگر یک روحانی، هیچ فضیلتی نیز نداشت، باید برای لباسش او را تکریم کنیم. این کار برای خودم منفعت دارد، نه برای او؛ چرا که ایمان من قوی‏تر، و محبتم به صاحب این لباس یعنی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام زمان (علیه السلام) بیشتر می‏شود. اگر این آثار را عملی کنیم، ارزش این لباس استوارتر باقی خواهد ماند؛ اما اگر به لباس روحانیان بی‏احترامی کنیم، فردا هنگام آوردن نام مقدس محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) هم صلوات نمی‏فرستیم و در نتیجه، ایمانمان به تدریج از بین می‏رود؛ مثلا می‏گوییم: علی در نهج البلاغه این طور گفته است؛ در حالی که این طرز صحبت کردن، نشانه کمبود ایمان و احترام به مقام حضرت است، وگرنه چرا اسم بزرگان دیگر را بدون احترام نمی‏بریم.
قرآن کریم در این باره می‏فرماید:
یا أیها الذین آمنوا لا ترفعوا أصواتکم فوق صوت النبی... أن تحبط أعمالکم.(39)
صدایتان را از صدای پیامبر بلندتر نکنید... که این کار، اعمالتان را حبط و باطل می‏سازد.
وقتی صدایت را در برابر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بلندتر کردی، احترام به حضرت ضعیف می‏شود و سرانجام، کار به جایی می‏رسد که برای خود آن بزرگوار نیز احترام قایل نمی‏شوی. وقتی انسان این گونه شد، کم کم در نبوت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز تردید می‏کند. کسانی گستاخی را به آنجا رسانده‏اند که گفته‏اند: قرآن، کلام خدا نیست؛ بلکه عقیده شخص پیامبر این است که قرآن کلام خدا است. برخی از اهل سنت نیز می‏گویند: به فرض که ثابت شود پیامبر، کلامی را طبق وحی گفته است، آن کلام را طبق درک و دریافت خویش فرموده و از کجا معلوم که فهم و دریافت پیامبر درست بوده است؟! در این صورت، ایمان و نورانیتی برای انسان باقی نمی‏ماند؛ بلکه آدمی به ظلمت محض مبتلا می‏شود: ظلمات بعضها فوق بعض.(40)
این خطرهایی است که احتمال دارد سر راه من و شما نیز قرار گیرد. اگر عنایت خدا و توجه امامان (علیهم السلام) و دعاهای خالص وجود مقدس امام زمان صلوات الله و سلامه علیه نباشد، این خطرها گریبانگیر من و شما نیز خواهد شد؛ چرا که هیچ کس از این گونه خطرها و ابتلاها مصون نیست. نتیجه آن که در هر زمان و هر مکان باید به آثار منسوب به وجود مقدس امام زمان (علیه السلام) احترام بگذاریم.