بحمد الله، مردم ما به ویژه پس از پیروزی انقلاب، مشمول الطاف خاص الاهی و عنایات مخصوص حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار گرفتهاند. نمونه بارز این عنایات، ساختمان باشکوه مسجد مقدس جمکران است که در مدتی کوتاه ساخته شده. در اوایل ورود ما به قم، با این که از پایهگذاری این مسجد قرنها میگذشت، غیر از چند اتاق که تازه ساخته شده بود، چیزی وجود نداشت. حتی گاهی برای وضو گرفتن، آب پیدا نمیشد؛ اما بحمد الله پس از پیروزی انقلاب و با همت دوستداران امام زمان (ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء)، در طول چند سال، چنین بنای عظیمی برپا، و دلهای مؤمنان از اطراف و اکناف جهان، متوجه این مکان شریف شد. بنده، وقتی این عظمت را میبینم، به یاد آیه شریف فاجعل أفئده من الناس تهوی الیهم.(89) میافتم. این معجزه است که چنین محبتی را در دلهای مردم پدید آورده و به این مکان شریف، متوجه ساخته است تا در تمام ایام هفته، به ویژه شبهای چهارشنبه و جمعه، از اطراف کشور و گاهی از خارج کشور، در این مکان مقدس، به یاد امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اجتماع کنند. بدون شک، جاذبه خود حضرت ولی عصر (ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء) است که دلهای مردم را همچون مغناطیس جذب میکند و اگر این چنین نبود، این مسجد پرعظمت بدین جایگاه و مقام والا نمیرسید.
خدا را شکر میکنیم که به برکت خون شهیدان، مردم این شهر لیاقت یافتهاند مشمول جاذبه معنوی الاهی، از طرف حضرت شوند؛ نعمتی بسیار بزرگ که هر قدر در عظمت آن بیندیشیم و سخن بگوییم، کم است.
دلیل این جمعهای باشکوه این است که مردم ما از نعمت ایمان و معرفت به اهل بیت (علیهم السلام) بهرهمندند. در این میان، مردم شهر قم در انجام وظایفشان توفیق بسیاری یافتهاند. آنان مردمی هستند که جانشان را برای اسلام و مکتب تشیع، به امید ظهور حضرت صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در طبق اخلاص گذاشتهاند. مردم این کشور، سالها مبارزه کردند تا این که خداوند، پیروزی را به آنها عطا فرمود و نظام طاغوت را به دست ایشان سرنگون کرد و نظام مقدس اسلامی را در این کشور برقرار ساخت.
ما در برابر آن پاکباختگان که یا خودشان در جبهههای جنگ شرکت کرده یا عزیزان و اقوامشان را به میدان جنگ فرستاده و توانستهاند در دوران هشت سال دفاع مقدس، حماسه سازی و افتخارآفرینی کنند، جز این که سر تعظیم فرود آوریم و برای شهیدان آنها دعا کنیم و برای بازماندگان و جانبازانشان شفا بطلبیم، چاره دیگری نداریم. آنان از سخنان بندهای مثل من بینیازند. آنها راهشان را شناختهاند و با قلوبی نورانی به طور کامل به وظایفشان آگاهند؛ اما باید به نوجوانان و جوانانی که زمان انقلاب و خاطرههای دوران جنگ را درک نکردهاند، مطالبی مختصر تذکر داده شود.