به چه دلیل باید به معصومان (علیهم السلام) اقتدا کنیم؟! آیا دلیل عقلی بر پیروی از اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) وجود دارد؟
ما شیعیان معتقدیم: پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، سخنان اهل بیت (علیهم السلام) نیز مثل کلام خود پیامبر برای ما حجیت دارد؛ به همان دلیلی که میگفت از تمام سخنان و دستورهای پیامبر، باید اطاعت کنید. قرآن از یک طرف میگوید:
ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا.(55)
آن چه را رسول خدا برایتان آورده است، بگیرید و اجرا کنید و از آن چه نهی کرده، بپرهیزید.
و از طرف دیگر میفرماید:
أطیعوا الله و أطیعوا الرسول.(56)
از این آیه میفهمیم که باید از کلام پیامبر گرچه متن قرآن هم نباشد، اطاعت کرد؛ سپس میگوید:
و أولی الامر منکم.
همان طور که کلام پیامبر، حجت و واجب الاطاعه است، اولوالامر نیز اطاعتشان واجب میشود. اولوالامر چه کسانی هستند: محمدرضا خان، ناصرالدین شاه، دبلیو بوش؟! در این باره از خود پیامبر پرسیدند. آن حضرت فرمود: مقصود از اولی الامر، امامان دوازده گانه هستند، و اسمهایشان را هم تا امام دوازدهم، برای جابر و دیگران ذکر کرد؛ پس به اعتقاد ما شیعهها، مصادیق اولی الامر را خود پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله تعیین فرموده است که همان امامان دوازده گانه (علیهم السلام) هستند. سخن آنها هم مثل سخن پیامبر حجت است؛ پس تعبد به کلام آنها به چه دلیل است؟ دلیلی است که سرانجام به عقل منتهی میشود؛ یعنی میگوییم: چرا اطاعت حضرت علی (علیه السلام) و دیگر امامان معصوم (علیهم السلام) واجب است؟ پاسخ این است که چون پیامبر فرموده. چرا اطاعت پیامبر واجب است؟ چون خدا به اطاعت او فرمان داده. چرا اطاعت خدا لازم است؟ چون عقل میگوید؛ بنابراین، سرانجام پشتوانه همه، عقل است. ما اگر میگوییم از امامان دوازده گانه (علیهم السلام) اطاعت کنید، سرانجام به دلیل عقلی منتهی میشود؛ اما اطاعت از دیگران به صرف این که ما خوشمان میآید، یا بیشتر جامعه آن را پذیرفتهاند، چه دلیلی دارد؟ اتفاق اکثریت یا همه مردم در زمان انبیا بر بت پرستی بود. آیا این اکثریت نزد خداوند اعتباری داشت؟ اگر معتبر بود، پیامبر چه حق داشت به توحید بخواند؟ بیش از 99 درصد مردم عربستان بت پرستی میکردند. آیا این اکثریت نزد خداوند اعتباری داشت؟! در زمان حضرت ابراهیم (علیه السلام) غیر از او، همه بت پرست بودند. او به تنهایی تبری را برداشت و بتها را شکست. چه حقی داشت این کار را بکند؟ چرا از اکثریت تبعیت نکرد؟ علت این است که اکثریت، خود به خود هیچ اعتباری ندارد.
شبهه انگیزی در تقلید را آن قدر گسترش دادهاند که غیر از تقلید در رفتار، تقلید در آرا و عقیده و فتوا را هم شامل شده و حتی به تعبدیات رسیده است، که متعبد شدن به سخن پیامبر نوعی تقلید است. شما چرا به حرف پیامبر متعبد میشوید؟! چرا به عقلتان عمل نمیکنید؟! پاسخ این است که اگر عقل، به واقع داوری قطعی داشته باشد، هیچ وقت خلاف حکم پیامبر نیست. در مواردی به تبعیت از حکم پیامبر ملزم هستیم که عقل راهی ندارد:
و یعلمکم ما لم تکونوا تعلمون.(57)
پیامبر خدا، چیزهایی را به شما میآموزد که خودتان نمیتوانید بفهمید.
این جا است که باید تعبد کرد؛ اما این تعبد بیمنطق و گزاف نیست؛ بلکه تعبدی است که پشتوانه عقلی و منطقی دارد.