تربیت
Tarbiat.Org

آفتاب ولایت‏
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

حکومت اسلامی ایران، جلوه‏ای از ولایت امام زمان (علیه السلام)

خداوند رحمان، پس از هزار و اندی سال، به ما شیعیان ایران توفیق داد تا در لوای رهبری مردی از تبار اهل بیت (علیهم السلام) این فکر مرتکز در اذهان عموم شیعیان را عینیت بخشیم و حکومتی اسلامی را به نیابت از امام عصر ارواحنا فدا بنیان گذاریم. بندگانی خالص و از جان گذشته، آن رهبر الاهی را یاری کردند و با نثار جان و تمام هستی خویش، زمینه‏ای را فراهم آوردند تا پس از قرنهای متمادی، این اصل اصیل شیعی تحقق یابد.
خداوند رحیم، چه نعمت بزرگی را به شیعیان ایران عطا کرده است! من خود را حتی از شمارش برکات انقلاب اسلامی ایران ناتوان می‏دانم! ما این نعمت بزرگ را خیلی دست کم گرفته، و از برکات بی‏شمار آن غافل مانده‏ایم! یکی از هزاران هزار برکات انقلاب، رواج قرآن در جامعه است. اکنون در ایران اسلامی، صدها و هزاران نونهال، حافظ کل یا حافظ چندین جزء قرآنند. بسیاری از نونهالان خواندن و نوشتن نمی‏دانند؛ اما معانی آیات قرآن را می‏دانند و کلمه به کلمه به معانی آن اشاره می‏کنند. این وضعیت افتخارآمیز را با زمانی مقایسه کنید که در کل کشورمان، جز تعداد معدودی قاری که بتوانند قرآن را با لحن عربی صحیح بخوانند، وجود نداشت. امروز به لطف خدا و در پرتو حکومت اسلامی، در هر شهر و دیاری ده‏ها حافظ قرآن داریم.
حکومت اسلامی ما با این همه برکت و نعمت، فقط تابش پرتوی از نور ولایت تشریعی وجود مقدس حجت بن الحسن العسکری (علیه السلام) است. حال اگر این خورشید درخشان طلوع کند و به طور کامل بر پهنه گیتی بتابد، چه بهشتی بر روی زمین ایجاد خواهد شد؟! ان شاء الله آن روز به زودی خواهد آمد! از خدا می‏خواهیم که ما را زنده بدارد تا آن روز را درک کنیم و یا اگر از دنیا نیز رفتیم، بار دیگر ما را زنده کند تا چند روزی هم که شده، آن دولت کریمه را مشاهده کرده، و به چشم خویش، عزت و اقتدار آن را ببینیم.
این آرزویی است که تمام مسلمانان و به ویژه شیعیان دارند. در دعای عهدی که مستحب است هر روز صبح بخوانند، به این مطلب اشاره شده است که خدایا! اگر مرا تا پیش از ظهور حضرت از دنیا بردی، در آن ایام مرا زنده کن تا با همان کفنم بیایم و در رکاب مولایم جانبازی کنم و آن دوران صفا و نورانیت را با تمام وجودم دریابم:
اللهم ان حال بینی و بینه الموت الذی جعلته علی عبادک حتما مقضیا فأخرجنی من قبری مؤتزرا کفنی شاهراً سیفی مجرداً قناتی ملبیا دعوة الداعی فی الحاضر و البادی؛(107)
پروردگارا! اگر میان من و او مرگی که بر تمام بندگانت قضای حتمی کرده‏ای، جدایی افکند، مرا از قبر برانگیزان، در حالی که کفنم را در بر کرده‏ام؛ شمشیرم را از نیام برکشیده‏ام و دعوتش را که بر تمام مردم شهر و دیار عالم واجب است، لبیک گفته‏ام.