تربیت
Tarbiat.Org

آفتاب ولایت‏
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

توطئه دشمنان برای تسلط بر شیعیان‏

کدام آیه و روایت و کدام دلیل عقلی برای ما تجویز می‏کند که اگر مسلمانان دیگری زیر ستم بودند، به آنها کاری نداشته باشیم؟! روایات فراوانی داریم مبنی بر این که اگر به مؤمن و مسلمانی خدمت، و نیاز او را رفع کنید، ثواب فراوانی خواهید داشت.
در سرزمین‏هایی چون فلسطین، افغانستان و عراق انسانها کشته می‏شوند و به ناموسشان تجاوز می‏شود. با وجود این، کشورهای استعمارگر می‏گویند: دخالت نکنید! آیا روایت اعانت مظلوم محکم است یا آن روایت گوشه‏گیری که هیچ سند معتبری ندارد؟! این روایت باید ملاک تفسیر قرار بگیرد یا آن روایت؟! ما باید بیشتر به چنین روایاتی تمسک جوییم تا اصول مسائل اسلام را بهتر درک و باور کنیم. دین، بر پایه چنین روایاتی برپا شده و برای تحقق بخشیدن به این روایات پدید آمده است. هر چه بیشتر درباره این روایات بیندیشیم، به فروع و مسائل جزئی دین بهتر خواهیم رسید؛ اما وقتی شیپور را از سر گشادش بزنیم و محکمات یک روایت را رها کرده، سراغ جزئیات متشابه آن برویم، جامعه را به بزرگترین بلاها گرفتار خواهیم کرد. آن وقت است که شیطان بدون هیچ زحمتی به اهداف پلیدش می‏رسد. این راه، برای دشمنان اسلام بهترین راه تسلط بر مسلمانان است.
اعتقاد به قضا و جبر، مطلبی است که شیاطین بزرگ میان اهل سنت رواج داده و از آن، نتیجه خوبی گرفته‏اند. اهل تسنن اعتقاد دارند: اطاعت از هر کسی که سلطان باشد، واجب است. حتی تصریح می‏کنند اگر سلطانی که خواهان عدالت است، ضد سلطانی دیگر که در حال حکومت بر مسلمانان است، قیام کند، قیامش گناه است و باید در مقابل مبارزه حق طلبانه او ایستاد و او را کشت؛ ولی اگر همان سلطان بر مردم تسلط یافت، آن موقع اطاعتش بر مردم واجب می‏شود؛ یعنی همان کسی که تا دیروز قتلش بر مردم واجب بود، اطاعتش بر مردم واجب می‏شود. وقتی این اعتقاد را بین عوام اهل سنت رواج دادند، سلطان را به راحتی فریفته، او را می‏خرند و مردم نیز اطاعت از سلطان را امری واجب می‏دانند.
اگر استعمار بخواهد بر اهل تشیع نیز مسلط شود، بهتر از ترویج روایات ناصحیح و برداشت نادرست از روایات صحیح نقشه‏ای نخواهد یافت؛ در نتیجه، نسل آینده شیعه نسل کافر و فاسقی خواهد بود و از آموزه‏ها و معارف دینی محروم خواهد شد و هیچ عاملی برای مقاومت آنان در جامعه وجود نخواهد داشت. پشتیبان همه این انحراف‏ها، اسرائیل، انگلیس، امریکا و ابلیس است؛ ابلیسی که همیشه وجود داشته، تا پایان دنیا نیز وجود خواهد داشت. اصل چنین روایتی هیچ پایه و اساسی ندارد یا اگر هم وارد شده، به صورت معنای موقت و احتمالی بوده است.
نتنیجه می‏گیریم که اهل علم، در فهم درست اصول مسائل اعتقادی که به طور طبیعی به هدف خلقت و تشریع مربوط می‏شود و نیز در ارائه درست مسائلی که جنبه اصولی در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد، وظیفه خطیری بر عهده دارند و نباید نیرو و عمرشان را در بررسی بعضی از مسائلی که مورد نیاز مردم در زندگی نیست، صرف کنند. اگر انسانی نتوانند اثبات کند که تسبیحات اربعه در نماز یک مرتبه است یا سه مرتبه، در جامعه اشکالی ایجاد نمی‏کند؛ اما آیا نباید در مقابل ظلم مقاومت کرد؟ آیا نباید اسلام راستین را در سطح جامعه و جهان ترویج کرد؟! آیا در برابر فساد و فتنه انگیزی مفسدان و جباران عالم، مسئولیتی نداریم؟ این پرسش‏هایی است که اگر پاسخ آنها را درست درک نکنیم، سرنوشت جامعه تغییر می‏کند. اگر کسی ببیند خونهای مسلمانان به زمین ریخته، و به نوامیس آنان تجاوز می‏شود و در عین حال کاری انجام ندهد، او نیز در این جنایات شریک خواهد بود. اگر قرار بود در طول دفاع مقدس، تسلیم صدام و دیگر کشورهای استعمارگر بشویم، این همه کشتی و زخمی و اسیر نمی‏دادیم. اسلام با هشت سال جنگ تحمیلی، بار دیگر در ایران احیا شد. کشورهای ابرقدرت با هم متحد شده‏اند و می‏خواهند با تبلیغات گسترده خود با اسلام مقابله کنند. کشورهای استعمارگر، کشور ایران را راحت نمی‏گذارند. این کشورها به تدریج افراد ناآگاه ایران را می‏فریبند تا به اهداف شوم خود برسند؛ ولی بحمد الله اکثر قریب به اتفاق مردم ایران، مسائل را به خوبی درک می‏کنند و از این توطئه‏ها فریب نمی‏خورند.
اگر امروز آمریکا به افغانستان و عراق حمله می‏کند، برای این است که بتواند راههای نفوذ به ایران را بیابد و حمله‏ای چند جانبه را با طرح و برنامه‏های قبلی ضد ایران به پا کند و به قول خودشان قضیه ایران را تمام کنند؛ البته خدا هیچ گاه نمی‏گذارد خون‏های پاکی که مردم ایران برای اسلام داده‏اند، پایمال شود:
یریدون أن یطفؤا نور الله بأفواههم و یأبی الله الا أن یتم نوره و لو کره الکافرون. هو الذی أرسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون.(71) کافران می‏خواهند نور خدا را با نفس تیره و گفتار جاهلانه خویش خاموش کنند؛ ولی خدا جز این نمی‏خواهد که نور خود را به منتهای ظهور و حد اعلای کمال برساند؛ هر چند کافران ناراضی و مخالف آن باشند. او خدایی است که رسول خود را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا آن را بر همه ادیان عالم برتری دهد؛ هر چند مشرکان ناخشنود و مخالف باشند. اینان با نقشه‏های پیشین به ما پیشنهاد می‏کنند مصالحه و همکاری کنیم؛ زیرا از جنگ کردن با ما هراس دارند که مبادا در جنگ با ما دوباره شکست بخورند و کشور ایران به صورت قدرت دیگری در دنیا مطرح شود و دنیا به آن توجه ویژه‏ای بکند.
ما به عصمت و امام معصوم معتقد هستیم؛ ولی لازم است این فهم را تعالی بخشیم. باید اسلام و حکومت حق را در جهان گسترش داد تا مردم جهان حکومت حق را ببینند و برایشان حجت تمام شود. ما باید اصل بینش اسلامی را درباره جنگ و جهاد و توسعه اسلام بپذیریم تا بتوانیم مسائل دیگر را در پرتو آن حل کنیم؛ ولی با یک روایت بی‏سند توقع داریم همه این مشکلات حل شود. نداشتن فهم درست و دقت کافی در مسائل دینی، از ضررهایی که دشمنان به اسلام می‏زنند، کم‏تر نیست.