تربیت
Tarbiat.Org

آفتاب ولایت‏
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

4. مقام تزکیه و تربیت‏

غیر از مقام‏های رسمی پیشین، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مقام تزکیه و تربیت جامعه را نیز بر عهده داشت که پس از آن بزرگوار به اهل بیت (علیهم السلام) منتقل شده است:
لقد منّ الله علی المومنین اذ بعث فیهم رسولا من أنفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین.
خدا بر اهل ایمان منت گذاشت که رسولی از خودشان میان آنان برانگیخت که آیات خدا را بر آنها تلاوت کند و نفوسشان را از هر نقص و آلایش پاک سازد و به آنها حقایق حکمت را بیاموزد؛ هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بوده‏اند.
افزون بر مقام‏هایی که برای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیتش علیهم السلام گفتیم، دو مقام تعلیم و تربیت نیز از اهداف بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و از وظایف امامان و جانشینان حضرت و در عصر ما از وظایف امام عصر (ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء) است.
تزکیه و تربیت، دو مفهوم نزدیک به هم هستند با این تفاوت که بار معنوی مفهوم تزکیه بیشتر است. تربیت، عبارت است از فراهم کردن زمینه برای اینکه استعدادهای یک موجود شکوفا شود و رشد کند. فراهم ساختن زمینه برای رشد و شکوفایی استعدادها موجود، تربیت است. باغبانی که بوته گلی را پرورش می‏دهد، در واقع موقعیتی را فراهم می‏کند که این بوته، گلهای خوشبویی را به بار آورد. آب کافی و نور و حرارت لازم برای بوته گل فراهم می‏سازد تا استعداد نهفته در آن به شکوفایی رسد. این امور را تربیت بوته گل می‏گویند؛ ولی گاهی مربی، غیر از این که زمینه‏های خارجی را فراهم می‏کند، تصرف‏هایی هم انجام می‏دهد؛ برای مثال، باغبانی که می‏خواهد درختی میوه بدهد، شاخ و برگهای اضافی آن را می‏زند. فقط این نیست که به آن کود و آب بدهد. زدودن موانع و شاخ و برگ‏های زاید، و زدودن هر آن چه برای شکوفایی و رشد آن ضرر دارد، در مفهوم تزکیه نهفته است؛ بنابراین، تزکیه فقط رشد دادن و آراستن نیست؛ بلکه پیراستن نیز هست.
درباره تربیت و تزکیه انسان، لازم است ظرافت‏های خاصی مراعات شود که از مجموع این ظرافت‏ها جز کسی که انسان را آفریده، به طور کامل آگاه نیست. آفریدگار انسان می‏داند که در تربیت انسان به ظرافت‏هایی را باید به کار گرفت و او است که به برگزیدگانش، الهام و وحی می‏کند که انسان‏ها را چگونه تربیت کنند تا به رشد لایق خودشان برسند؛ البته از آن جا که انسان مختار است، حتی با وجود اوضاع اجتماعی و موقعیت محیطی مناسب جهت رشد می‏تواند با سوء اختیار خود از آنها سوء استفاده کند؛ ولی به هر حال، می‏باید زمینه را طوری فراهم سازد که اگر متربی بخواهد با اختیار خویش، استعدادهایش به ظهور برسد، امکان آن برایش فراهم باشد.