کیفیت تجدید احوال و آثار اهل بهشت و دوزخ(508)
در مورد اهل آتش و تجدید احوال آنها و تبدیل پوستها و استحالهی بدنها و دگرگونی از صورتی به صورتی دیگر آیه قرآن روشنگر است، آنجاکه فرمود: «كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها لِیَذُوقُوا الْعَذابَ»(509) هر موقع پوست آنها بریان شود به جای آن پوست دیگری میرویانیم تا عذاب را بچشند زیرا که طبیعت آنها از قوای جسمانی مادی است و چون ماده را از حرکت گریزی نیست در نتیجه تبدیل بدنهای اهل آتش را از صورت این تغییر نباید جدا دانست و حالشان همواره بین حیات و مرگ است و همیشه از حیات خالص محرومند، همچنان که نعمتهای دنیا با سختی و محنت ممزوج است، زیرا که اینها توفیق خروج از حکم طبیعت را نیافتهاند و به همین جهت از عذاب آتش نجات نیافتهاند و اگر صورت یا نشئهای برای آنها تغییر مییابد حدّ و قدر آن به ازاء تغییر و تبدیل صور افلاک و کواکب و خاموشی و کدورت آنهاست. چنانچه خداوند فرمود: « فَأَمَّا الَّذینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فیها زَفیرٌ وَ شَهیقٌ * ِ خالِدینَ فیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ»(510) آنانکه شقی گشتهاند در آتشاند و در آتش برای آنها زفیر و شهیق است که همچون آتش زبانه میکشند و تا آسمان و زمین هست آنها در آتش هستند مگر آنهایی که ربِّ تو بخواهد نجات یابند.
در مورد اهل جنت اینگونه تبدیل و استحاله و تغییر نیست زیرا که آنها نشئه و مقامشان از طبیعت و احکام طبیعت برتر است و حرکات و اعمالشان نوعی است که در آن سختی و تعب وجود ندارد. چون حرکات و اعمالشان بدنی نیست بلکه مانند خطوراتِ وَهْم و لحظات ضمیر ما در این دنیا است و لذا سختی و سستی و کسالت بر ایشان نیست، زیرا آسمانها و زمین برای آنها مطوی و اخذ شده و از اصحاب یمین هستند که مقامشان «طی» زمان و مکان است و زمانشان زمانی است که ماضی و حال و مستقبل همه در آن مقام جمع است و مکانشان مکانی است که هرچه در آسمانها و زمین است در خدمتشان حاضر است. با این حال بدون شک جنت اعمال و نعمتهایش از محسوسات است ولیکن در عین اینکه از محسوساتاند مادی و طبیعی نیستند بلکه صورتها، صورت ادراکی است و وجودشان عینی و حسی است و همه نفسانی الوجودند و مجرد از دنیا و نشئهی طبیعت و هیولی است و با این حال در عالم بهشت نو به نو شدن متنوع گشتن در صور بهشتی وجود دارد ولی نه از جهت ماده بلکه از جهت فاعلی نفسانی و شئونات الهی به حکم «كُلَّ یَوْمٍ هُوَ فی شَأْنٍ»(511)همواره خداوند در ایجاد است.
عارف محقق در فتوحات مکیه در باب چهل و هفت میگوید:
«آخرت همواره و پیوسته در حال به وجود آمدن است. اهل بهشت برای چیزی که ارادهاش کردهاند میگویند بشو و میشود و تمنای چیزی نمیکنند و خاطری به ذهنشان خطور نمیکند مگر که در جلو آنها متکوّن و موجود میشود و در همین راستا اهل نار خاطری برایشان خطور نمیکند از ترس حضور عذابی بیشتر از آنچه دارند، که آن عذاب نیز از ذهنشان ریشه گرفته است. دار آخرت آنچنان است که به مجرد حصول خطور ذهنی، آن را در مقابل خود حس میکنی و هر اراده و میل و شهوت، محسوس و قابل رؤیت خواهد بود و این برعکس دنیاست که فعل به مجردِ همّت و اراده حاصل و حاضر نمیگردد.»
هرکس کیفیت قدرت خداوند را در صنع خیال بشناسد و آنچه را که نفس به اذن خداوند از صور عظیمه در یک چشم به هم زدن در ذهن ایجاد میکند بشناسد، تصدیق قیامت و خصوصیات آن برایش آسان است.