تربیت
Tarbiat.Org

معرفت نفس و حشر
اصغر طاهرزاده

تبصره‌ای میزانی

از اموری که نیاز است سالکِ سبیل آخرت بدان آگاهی و معرفت داشته باشد، کیفیت موازنه‌ی بین دنیا و آخرت است و مقایسه هرکدام نسبت به یکدیگر و کسی که خدا قلبش را به موازنه‌ی دنیا و آخرت گشود، سیر در سبیل الهی و دخول در دارالسلام برایش آسان می‌گردد و از اکثر اسرار قرآن مطلع می‌شود و حقایق آیات الهی و انوار آن‌ها را مشاهده می‌کند، که این بابی است عظیم در معرفت به احوال اشیاء و حقایق موجودات آن‌طوری که هستند، به خصوص معرفت به معاد که اوّلین مقام نبوت است، زیرا که انبیاء ابتدا در خواب برایشان آنچه در عالم ملکوت است تجلی می‌کند و برای آن‌ها حقایق اشیاء در صورت اشباح مثالی متصور می‌شود، و از آنجائی که رؤیای صادقه، جزئی از اجزاء نبوت است گفته می‌شود معرفت به معاد اولین مقام نبوت است - انبیاء ابتدا رؤیای صادقه یعنی انس به عالم ملکوت نصیبشان می‌شود و سپس ملک وَحی را از بیرون و در بیداری مشاهده می‌کنند - و حقایق مجرده بدون صورت مثالی تجلی نمی‌کند مگر در عالم قیامت، زیرا در قیامت اشیاء به ذات خود قائم‌اند و اما در این دنیا همان حقایق در پرده‌هایی از صورت‌های مادی ظاهر می‌شوند و همین‌طور در عالم برزخ و عالم رؤیای صادقه در صورت و پرده است منتها رقیق‌تر از آنچه در دنیا هست که به آن صورت مثالی می‌گویند.
کسی که کیفیت موازنه‌ی بین سه عالمِ «ماده» و «مثال» و «عقل» را بشناسد تأویل احادیث و تعبیر رؤیا را که جزئی از نبوت است می‌داند و می‌شناسد هرچه در این عالم است صورت تجردی آن چگونه است و این برای انبیاء حاصل است زیرا آن‌ها از پرده‌های بشری فاصله گرفته‌اند و اولیاء نیز این نوع تجرد تامّ را بعد از رحلتشان درک می‌کنند.
تو ای رفیق راه! در این مقام تأمل کن شاید که برای تو نیز روزنه‌ای به سوی عالم ملکوت گشوده شود. اگر کسی در مقام ملکوت نباشد نمی‌تواند کار دنیا را از آخرت جدا کند و در آن حال نمی‌تواند مقصد خود را مصروف ملکوت نماید. ممکن است دو نفر هر دو کشاورزی کنند ولی یکی دنیایی باشد و یکی آخرتی. تا وقتی انسان همت و جهت خود را به انوار ملکوت مصروف ندارد و در حد حسّ و تقلید باشد محال است که ذره‌ای از اسرار قیامت برای او تجلی کند.
مگر متوجه نیستی که تو مسافری هستی از دنیا به سوی آخرت و تاجری هستی که اصل سرمایه‌ات حیات دنیایی توست و تجارت تو اکتساب سرمایه و ملکه‌ی علمی است و زاد و توشه‌ی تو در این سفر به سوی معاد است و سود تو حیات ابدی و نعمت آن حیات به لقاء الهی و ملکوت اوست و خسران تو هلاک تو است به جهت دوری از جوار الهی و کرامت وی.
حال ای ناقدِ بصیر! مطلع باش که فقط طلای ناب و خالصِ معرفت و عمل را از تو قبول می‌کنند و حسنات تو را به اندازه‌ی صدق و راستی که در آن هست، وزن می‌کنند. پس حساب نفس خویش را بکن قبل از این‌که سرمایه‌ی عمرت را از دست بدهی و قبل از آن‌که به حسابت بکشند، درحالی که امکان تدارک و تلافی نداشته باشی. موازین را برای روز حساب برپا می‌دارند و در آن‌ها ثواب و عقاب است و آنکس که موازینش سنگین است در زندگانی رضایتمندانه‌ای واقع می‌شود و آن‌کس که موازینش سبک است جایگاهش آتشی است سوزان.