عامل ایجاد نظم و زیبائی در بدن(48)
تفاوت اَشکال و مقادیر اعضاء و تصویر هر عضوی به صورتی که انسان و حیوان از آن اعضاء بهره میگیرند و در ادامهی حیات و حفظ شخص و نوعِ خویش استفاده میکنند را نمیتوان به ماده نسبت داد زیرا که اثر ماده اولاً: محدود به زمان و مکان بوده و ثانیاً: شخصی و جزئی است و لذا اینهمه زیبائی و دقت را باید به امور نفسانی نسبت داد که از یک منبع عقلانی سرچشمه میگیرد و بالاخره هم منتهی به ارادهی الهی میشود و «نفس» این اعمال و صورتسازی را بدون علم و قصد و اراده و به صورت تکوینی تحت امر و فرمان خدا و ملکوت اعلی انجام میدهد. از آنجایی که نفس در وجود خود استقلالی ندارد، پس در افعال هم مستقل نیست بلکه به وسیلهی جوهری عقلانی این بدن را به وجود میآورد و آن جوهر عقلانی است که نفس و قوای آن را به استخدام گرفته است. همینکه نفس در جسمی پدید آمد شروع میکند به تصویر و شکل دادن آن مواد به صورتهای مختلفِ مورد نظرش و پس از تشکیل صورتهای کلی در رحم مادر در همانجا مراکز حساس و دقیق بدن خود را میسازد و متناسب با عملی که میخواهد از اعضاء بهره برگیرد بدن خود را شکل میدهد و اختلاف اعضاء انسانی سایهی اختلاف قوای مدرِکهی نفساند زیرا نفس دارای قوا و آلاتی است که در وجود و هویت با آن قوا متحد است و همین نفس با وحدت خویش مشتمل بر تمامی بدن بوده و آنچه از قوا مشاهده میشود به طور وحدت و بساطت در نفس هست و هیچ قوهای مستقلا عمل نمیکند به طوریکه قوای سافله به وظایف و افعال خویش پرداخته و هرکدام عملی را که شایستهی آن هستند تحت اطاعت از قوای عالیه و برای آن هدفی که مورد نظر قوای عالیه است انجام میدهند، هرچند قوای سافله که متصدی و مباشر این اعمال و افعالاند بدان اهداف شعور ندارند، مثل اینکه قوهی جاذبه و یا باصره عملی که مورد نظر نفس است انجام میدهند و نفس نیز علاوه بر این قوای مدرکهی پنجگانه یعنی باصره و سامعه و لامسه و ذائقه و شامه، قوای مدرِکهی پنجگانه باطنی هم دارد که به کمک آنها در خواب مانند بیداری میبیند و میشنود.