معنای «ساعت»(271)
خداوند در قرآن میفرماید: «یَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا * فِیمَ أَنتَ مِن ذِكْرَاهَا * إِلَى رَبِّكَ مُنتَهَاهَا»(272) از لنگرگاه و توقفگاه ساعت میپرسند، تو در چه هستی از یادآوریاش، پایانش به سوی رب تو است.
گفته شده، ساعت را ساعت نامیدند چون نفس با سرعت و بدون طی مکان و مسافت و با حرکت ذاتی به سوی آن در حرکت است و در بیان ضرورت موت و توجه غریزی نفس به سوی خداوند و به سوی ملکوت، بحث شد. پس کسی که مُرد ساعت وی برایش حاصل میشود و قیامت وی قائم میگردد و در همین رابطه میفرماید: «مَنْ مَاتَ فَقَدْ قَامَتْ قِیَامَتُهُ»(273) و این ساعتِ قیامت صغری است و ساعتِ قیامت کبری در مقایسه با قیامت صغری مثل سال است نسبت به روز.(274)
اهل معرفت و یقین هیچ شک و تردیدی در امر ساعت نداشته و میدانند که آن حق است و منتظر قیام آن هستند، انتظارشان مانند انتظاری که اهل حجاب و غفلت دارند نیست. اهل حجاب آن را دور میدانند و از وقت و زمان آن سئوال میکنند و قرآن در وصف آنها میفرماید: «یَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقینَ»(275) میگویند چه موقع این وعده که میگوئید واقع میشود اگر صادق هستید؟ ولی اهل یقین آمادهی لقاء رؤیت آن هستند، گویا هماکنون برای آنها قائم و یا به آنها نزدیک است. قرآن میفرماید: «وَمَا یُدْرِیكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِیبٌ * یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَیَعْلَمُونَ آنها الْحَقُّ أَلَا إِنَّ الَّذِینَ یُمَارُونَ فِی السَّاعَةِ لَفِی ضَلَالٍ بَعِیدٍ»(276) چه دانی شاید ساعت نزدیک باشد. غیر مؤمنان شتاب دارند بدانند قیامت چیست و مؤمنان از آن هراسناکند و میدانند که ضروری است، همانا آنانکه شک دارند در گمراهی دوری هستند. و همچنان که میفرماید: «أَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لَّا رَیْبَ فِیهَا وَأَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَن فِی الْقُبُورِ»(277) ساعت و قیامت آمدنی است، بدون هیچ شکی که بتوان در آن روا داشت ولی اکثر مردم نمیدانند . یعنی اینطور نیست که مقام تحقق قیامت طوری باشد که عقل بتواند در آن شک روا دارد بلکه اینها به جهت فاصله گرفتن با عقل و اندیشه نسبت به تحقق ساعت و قیامت به ناباوری افتادهاند.