تربیت
Tarbiat.Org

معرفت نفس و حشر
اصغر طاهرزاده

تنویر قرآنی

صراطی که در روز قیامت بر چشم‌ها ظاهر می‌شود به اندازه‌ی نور یقین رهگذران به سوی آخرت است و به حسب شدت نورِ یقین‌شان قدرت طی راه و سرعت گذر کردن از آن را دارند و درجات سعداء به درجه‌ی نور معرفت و قوه‌ی یقین‌شان متفاوت است. زیرا که تقرب الی الله ممکن نیست مگر به معرفت و یقین. «معرفت»، نور است و مؤمنان به سوی لقاء حق نمی‌روند مگر به قوت نور و نیروی تفکرشان، همچنان که خداوند فرمود: «یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ یَسْعى‏ نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ‏»(318) آن‌روز می‌بینی نور زنان و مردان مؤمن در جلو و در جانب راست آن‌ها در حرکت است. و نیز در خبر وارد شده:
«بعضی را نوری همچون کوهی عظیم داده شده که در جلوی آن‌ها در حرکت است و بعضی نوری کمتر از این دارند و بعضی را نوری داده شده همچون نخلی در جانب راستشان و بعضی از نخل کوچکتر و همچنین است تا آخرینِ این افراد که نوری داده شده به اندازه‌ی انگشت ‌پایش، گاهی روشن می‌گردد و زمانی خاموش می‌شود و همین که روشن شد حرکت می‌کند و چون خاموش شد می‌ایستد. و حرکت و عبور افراد بر صراط به اندازه‌ی نورشان است. عده‌ای در حدّ زمانِ بر هم گذاردن چشم مانند نور عبور می‌کنند و عده‌ای همانند برق جهنده می‌گذرند و عده‌ای مانند اسب تندرو قدرت عبور دارند و آن کس که نوری به اندازه‌ی انگشت پا دارد با صورت بر صراط می‌افتد. به طوری که دست‌ها و صورتش را می‌کشد، آن‌طور که یکی را می‌کشد و دیگری آویزان می‌گردد و به آتش برخورد می‌کند و همچنین این حالت ادامه دارد تا مسیر تمام شود.»
این چنین که ملاحظه فرموند تفاوت ایمان مردم بر صراط آشکار می‌شود و چه بسا ایمان فردی نسبت به فرد دیگر چنانچه وزن شود و مقایسه گردد از نظر قدرت و نوریت و رسوخِ علمی هزاران هزار برابر باشد.
ابوطالب مکی در کتاب «قوت القلوب» می‌گوید:
«روایت شده که خدای تعالی صراط را برای مؤمنین از رحمت خود خلق کرد و صراط مخصوص موحدین است و کفار را اجازت ورود بر آن نیست. زیرا که آن‌ها را آتش جبّاریت و دوری از حق فرا گرفته و نور در بین موحّدین به اندازه و مقداری که از دنیا آورده‌اند، تقسیم می‌شود و باریکی و وسعت صراط برحسب منازل و مقام موحدین است. اصل وسعت صراط از آن انبیاء است و برای اولیاء نیز صراط را وسعت می‌دهند و برای مؤمنین علاوه بر وسعت صراط، سرعت و کندی حرکت نیز مطرح است. نفر اوّل سرعتی مانند چشم به هم زدن دارد و آخرین آن‌ها به زمان دنیا هفت هزار سال طول می‌کشد، به طوری که یک پای او می‌لغزد و سقوط می‌کند و می‌سوزد ولی آن را بیرون می‌آورد و به رحمت الهی بهبود می‌یابد و پس از آن، پای دیگرش سقوط می‌کند و این اسلام است که از سر رحمت برای آن‌ها خارج شد - تا از آتش بهبودی یابند - و کسی که چیزی از اعمال اسلام را ضایع کرد در واقع رحمتی را که برایش آمده ضایع کرده است و لذا پایش در آتش می‌افتد و باریکی و گستردگی راه به اندازه‌ی رحمتی است که خدای متعال برای بنده‌اش ارزانی داشته و به اندازه‌ی بهره‌ای است که بنده در حیات دنیایی نصیب خود کرده است و سرعت و کندی راه منوط به قرب و بُعد از خداوند است و به اندازه‌‌ی بهره‌‌ی بنده از نور قرب، سرعت عبور از صراط نصیب او می‌شود. حال یا مثل انبیاء چون برق و یا مثل صدیقین از اولیاء الهی مانند نسیم گذر می‌کند و یا چون صادقان که نَفْس خود را به تلاش واداشتند تا حدّی که خداوند را در همه‌ی حرکات و تفکرات تصدیق کردند، مانند اسبی تندرو می‌گذرد و یا همچون متقون، مانند سواری آرام گذر می‌کند و عده‌ای مانند پیاده‌ای تندرو می‌روند که این‌ها عابدانند ویا مثل رفتن عادی از صراط می‌گذرند و این‌ها کسانی‌اند که نه علنی گناه می‌کنند و نه پرده‌دری می‌نمایند و موحدینی نیز هستند که پرده‌دری می‌کنند و این‌ها بر صراط سینه‌خیز عبور می‌کنند، همه‌ی این‌ها هرکدام از نوری برخوردارند: یا «نور نبوت» و یا «نور ولایت» و یا «نور صدق» و یا «نور تقوی» و یا «نور عبادت» یا «نور ستر» و یا «نور توحید» که بعضی نورشان در مقابل چشمانشان است و عده‌ای نورشان جلو انگشت پایشان قرار دارد که این‌ها آخرین افرادی‌اند که بر صراط قرار دارند. نورانیت به زیادی عمل نیست بلکه به عظمت نور عمل است و عظمت نورانیت عمل به اندازه‌ی نوری است که آن عمل در قلب ایجاد می‌کند و عظمت نور قلب به اندازه‌ی قرب است و آن نوری که تقرب بیشتری به خداوند را سبب شود، هم اَنور و اعظم است، از نظر رؤیت و هم سنگین‌تر است از نظر مقدار. چه افرادی که عمل کم آن‌ها در این دنیا پیشی گرفته است به سوی جنّت نسبت به عمل زیاد بعضی دیگر. مگر ندیدی رسول الله(ص) به معاذ فرمود: «أَخْلِصْ قَلْبَكَ یَكْفِكَ الْقَلِیلُ مِنَ الْعَمَلِ»(319)قلب خود را خالص کن که عمل کم تو را کافی است. بنده به اخلاص دست نمی‌یابد مگر به بزرگی نور و عمل پاک و عمل فربه نمی‌شود مگر به عظمت نور. بر این اساس شخصی از این امت سبقت گرفت از کسی که از امت‌های گذشته هزار سال عمر کرده باشد. در همین راستا روایت شده که چه خوب است خواب و غذا خوردن و افطار هوشیاران از بیداری شبانه و روزه‌داری روزانه‌ی احمقان. این است که هیچ عملی برتر از توحید نیست، و هیچ نجاتی نیست مگر به وسیله‌ی آن - که اعمال را از ضایع شدن می‌رهاند - و چه عقل‌ها و قلب‌هایی که در ساحل دریای توحید متوقف شده‌اند.» پایان سخن ابوطالب مکی.
و از آنچه گفته شد نتیجه می‌شود که وصول به عالم قرب و گذر از صراط به سوی او ممکن نیست مگر به علم توحید، و سایر علوم و اعمال را وزن و مقداری نیست مگر به جهت کمکی که از طریق علم توحید می‌شود.