تجرد نفس ناطقه و کیفیت حدوث نفس در بدن(68)
دربارهی دلایل تجرد نفس میتوان موارد زیر را متذکر شد:
الف: نفس ناطقه مفاهیم کلی مثل مفهوم انسان و یا مفهوم درخت را با قید کلیت ادراک میکند و جسم که وجودی قابل تقسیم و جزئی است نمیتواند محل مفهوم کلی باشد بنابراین باید نفس مرتبهای فوق جسم و مقدار داشته باشد تا محل «مفاهیم کلی» قرار گیرد.
ب: نفس ناطقه بسیاری از افعال خود را بدون نیاز به بدن انجام میدهد مثل آن که ذات خویش را به ذات خویش درک میکند و اینکه ادراک میکند که ذات خویش را ادراک میکند و یا آلات جسمی را که به وسیلهی آنها افعال خود را انجام میدهد بدون هیچ آلتی ادراک میکند و اگر آن آلت - مثل چشم- را بخواهد با آلتی دیگر ادراک کند تسلسل پیش میآید و ادراک واقع نخواهد شد، همهی اینها دلیل بر آن است که نفس در ذات خود مستغنی از محل است یعنی مجرد است نه مادی.
ج: مسلم است مدرِک و آن چیزی که موجودات و معانی را درک میکند نفس است حال چه ادراک حسی باشد و چه ادراک وهمی و چه عقلی و با اینکه نفس ناطقه بعضی از اقسام ادراک را به وسیلهی آلات جسمانی انجام میدهد مثل ادراک حسی، ولی جسم نمیتواند خودش ادراککند زیرا فاقد وحدت و حضور جمعی است، درحالیکه شرط تحقق علم، وحدت است و لذا جسم از آن جهت که جسم است نه مدرِک میشود و نه مدرَک، نتیجه اینکه مدرِک باید حقیقت ذات ما باشد که با جسمیت سازگار نیست و بر اساس همین امر لازم میآید که نفس یا ذات ما مجرد باشد.(69)