این نکته را باید توجه داشت که از یک نظر، همه رزقها رزق خدا است، اما آنچه تشریفاً
﴿ صفحه 43﴾
منسوب به او است از ارزشی والا برخوردار است؛ مثل این که کعبه را «بیتی»**بقره (2)، 135.*** معرفی میکند، در حالی که همه بیوت متعلَّق به او است. چنین اضافهای را «اضافه تشریفی» میگویند؛ یعنی، به دلیل شرافتی که برخی چیزها دارند، خداوند آنها را به خودش منتسب میکند. نمونه دیگر این مطلب در عبارت «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»**حجر (15)، 29.*** است. هر جنبندهای که روحی دارد روحش از آنِ خدا است، اما خداوند فقط روح انسان را روح خودش نامیده است.
بنابراین اولا، نعمتهای دنیوی، همه وسیله آزمایش انسان است. ثانیاً، هیچ کدام از آنها را نمیتوان رزق الهی دانست؛ رزق خدایی، که مورد نظر خدای متعال است، آن است که در آخرت نصیب بندگان خاصش میکند: تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیا وَ اللّهُ یُرِیدُ الْآخِرَةَ؛**انفال (8)، 67.*** شما متاع دنیا را میخواهید و خدا آخرت را میخواهد.
با همین مضمون (تحت تأثیر قرار نگرفتن از برخورداری دنیایی دیگران) دو آیه دیگر هم در قرآن داریم: خداوند میفرماید: وَ لا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ أَوْلادُهُمْ إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ أَنْ یُعَذِّبَهُمْ بِها فِی الدُّنْیا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کافِرُونَ؛**توبه (9)، 55.*** مبادا از (کثرت) اموال و اولاد آنها به شگفت آیی؛ خدا میخواهد آنها را در زندگی دنیا بدانها عذاب کند و در حالی که کافرند جان آنان را بستاند. آیه دیگر هم آیه 85 سوره توبه است که با یکی دو کلمه اختلاف، دقیقاً شبیه همین آیه است. این آیات درباره منافقان نازل شده است.
خداوند در این آیات کلمه «اعجاب» را به کار برده است. «اعجاب» مفهومی عمیق تر از این دارد که انسان فقط از چیزی خوشش بیاید. هرگاه چیزی انسان را تحت تأثیر قرار دهد و او را منفعل کند، میگوییم او را به اعجاب واداشته است. خداوند به پیامبرش(صلی الله علیه وآله) میفرماید: کثرت اموال و اولاد آنها تو را دچار دل مشغولی نکند. آنها طعم زندگی و شیرینی آن را نخواهند چشید. اولین دردسر و زحمت افراد مال دوست در جمع کردن مال است، سپس در نگه داری آن. به همین دلیل، شیرینی زندگی را درک نمیکنند. هنگام مردن هم وقتی میبینند تمام آنچه را جمع کرده و با زحمت از آن محافظت نموده بودند
﴿ صفحه 44﴾
از دست میدهند، هرچه بیش تر نگران و افسرده میشوند! اموالی را که با یک عمر زحمت، ظلم و ستم، حق کشی و تجاوز به حقوق دیگران فراهم کرده بودند، همه را یک جا از دست میدهند. آن گاه در حالی از دنیا میروند که کافرند. در مقام تعبیر از مردن چنین کسانی، خداوند نمیفرماید: یموتون، بلکه میفرماید: «تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ» یعنی جانشان درمیآید و بدترین ناراحتیها را متحمل میشوند.این همان نتیجه سوء آزمایش است که در هنگام مرگ ظاهر میشود. خداوند این تعابیر را به کار میبرد تا انسان را از دل بستن و خیره شدن به زر و زیور دنیا بر حذر دارد.
این که چرا خداوند کشش و تمایل به سمت این گونه ظواهر دنیا را دردل انسان قرار داده بحث دیگری است، اما در هر حال روشن است که این گونه آیات و روایات درصدد تحذیر مردم از چشم دوختن به مظاهر مادی زندگی است.