انسان برای دست یابی به اهداف مادی و معنوی خود، به اسباب و وسایلی نیاز دارد. این اسباب و وسایل دو گونه اند: یا ایجابی و ثبوتیاند یا سلبی و عدمی. بدیهی است در بیش تر اوقات برای نیل به مقصود، «انجام» برخی از کارها ضروری است. برای مثال، انسان گرسنهای که میخواهد خود را سیر کند، باید اسباب و وسایل غذاخوردن را مهیا سازد و یا شخص جاهلی که میخواهد عالم شود، باید مقدمات درس خواندن را فراهم آورد. اما به ندرت اتفاق میافتد که ما انسانها برای رسیدن به هدفی، خود را مجبور به
﴿ صفحه 205﴾
«ترک» فعلی نماییم. به عبارت دیگر، اسباب سلبی و شرایط عدمی در مقایسه با امور ایجابی و ثبوتی، در نزد ما از اهمیت کم تری برای رسیدن به هدف برخوردارند. مثلاً، برای دست یابی به کمالات معنوی، بیش تر به واجبات و مستحبات مبادرت میکنیم تا ترکِ مکروهات و محرمات.
در بین ادیان و مذاهب و گرایشهای مختلفی هم که در دنیا وجود دارد، نحلههایی که اهداف غیر مادی ارایه میدهند و برنامههایی را برای رسیدن به کمالات معنوی پیشنهاد میکنند معمولاً همین گونه اند. مثلاً برخی از بوداییها و جوکیها که عنوان عارف یا صوفی را بر خود اطلاق میکنند، برای رسیدن به کمالات معنوی، ریاضتهای سختی را متحمل میشوند، اما از اسباب سلبی غافل اند.
برای دست یابی به اهداف، فقط انجام دادن برخی از کارها کافی نیست، بلکه باید بسیاری از کارها را نیز ترک کرد. برای مثال، معالجه بسیاری از بیماریها با پرهیز کردن و خودداری از خوردن بعضی غذاها و خوردنیها تحقق مییابد ـ شیوهای که بیش تر اطبای قدیمی روی آن تأکید میورزیدند ـ و در برخی از موارد نیز لازم است که داروهای خاصی مصرف شود. در امور معنوی هم این مطلب صدق میکند. مثلاً در همین جامعه اسلامی ما، افراد متدین بیش تر به اسباب ایجابی، مانند خواندن چندین رکعت نماز در روز، ختم قرآن، ادعیه گوناگون و ... توجه میکنند و از برنامههای سلبی برای رسیدن به اهداف معنوی غافل اند.
اگر انسان روز و شب هم عبادت کند، اما در کنارش مرتکب معصیت شود، مثل این میماند که داخل کیسه سوراخی پول بریزد؛ یعنی زحمت میکشد و پول به دست میآورد، اما هنگامی که به آنها نیاز دارد، متوجه میشود که پولی داخل کیسه نیست. لذا هم باید کارهایی که در شرع به عنوان واجب تعیین شده، انجام داد و هم باید کارهای حرام را ترک کرد. البته کسانی که همتشان بلند است و میخواهند به مقامات عالی تری برسند، نباید به این حد واجب و حرام اکتفا کنند؛ در کنار واجبات باید مستحبات را انجام دهند و در کنار ترک حرام، از مکروهات هم اجتناب ورزند.
انسان اگر میخواهد به کمالات معنوی و مقامات عالی برسد، باید با خواهشهای نفسانی خود مبارزه کند؛ یعنی به دنبال هوسها و تمایلات حیوانی و شیطانی نرود. البته
﴿ صفحه 206﴾
افراط در این زمینه نیز درست نیست؛ چون برخی نیز تصور میکنند راه رسیدن به خدا، فقط مخالفت با نفس است؛ یعنی به عوامل ایجابی خیلی توجه نمیکنند و همواره به این فکر هستند که ببینند دلشان چه چیزی میخواهد، تا آن را سرکوب نمایند و تمام توجهشان به این است که با خودشان بجنگند. البته این حالت فی الجمله صحیح است، اما باید توجه داشت که همه اینها در حد اعتدال خوب است. انسان نباید با فشار زیاد بر نفس و ریاضت شدید، موجبات امراض بدنی و ناراحتیهای عصبی و روانی خود را فراهم آورد و در نتیجه از تکالیف واجب خود نیز باز بماند.
حضرت عیسی(علیه السلام) به شاگردان و پیروان خود که برای کسب مقامات معنوی و کمالات روحی نزد ایشان آمده بودند، میفرماید: بسیار جدی به شما میگویم! به این خواسته نمیرسید مگر با رها کردن چیزهایی که میل و شهوتتان به دنبال آنها است: بِحَقٍّ اَقولُ لَکُمْ اِنَّکُمْ لاتُصیبُونَ ما تُریدُونَ الاّ بتَرْکِ ما تَشْتَهُونَ.