این که در روایات تأکید شده شیعیان ما کم تر در میان اجتماع و سایر مردم زندگی میکنند، نسبت به اشخاص فرق میکند. مثلاً علی بن یقطین، که یکی از بزرگان شیعه و از اصحاب
﴿ صفحه 144﴾
خاص امام موسی کاظم(علیه السلام) بود، به دستور حضرت، عهده دار وزارت هارون الرشید گردید؛ زیرا علاوه بر این که ایمان خودش را حفظ میکرد، میتوانست به شیعیان هم خدمت کند. کسانی که از چنین قدرتی برخوردارند که معاشرت با دیگران، در عقاید، عبادات و اخلاقشان اثر سوء نمیگذارد، باید در اجتماعات فاسد حضور داشته باشند تا دیگران را هدایت کنند. هیچ گاه وظیفه هدایت دیگران از دوش ما برداشته نمیشود. از سوی دیگر، کسانی که مراتب ایمانشان ضعیف است، اگر در میان اجتماعی فاسد قرار گرفتند که بیم ذوب شدن در آن جمعیت و یا از دست دادن هویتشان میرود، باید هرچه زودتر از آن اجتماع جدا شوند. هم چنین افرادی که معرفتشان کم است و پشتوانه علمی آن چنان قویی برای عقایدشان ندارند، نباید با هر کس و در هر زمینهای بحث کنند. اگر یک گروه از مسلمانان در جامعهای که اکثریت آنان فاسد و یا کافرند قرار گرفتند، باید هویت خودشان را حفظ و رابطه با یکدیگر را زیاد کنند. امروزه ما شاهد هستیم که در بسیاری از کشورهای غیر مسلمان، جمعیتهایی از مسلمانان به خصوص شیعیان ارتباط خودشان را با یکدیگر حفظ کرده اند، احکام دینی شان را رعایت میکنند و به غیر از خودشان با دیگران معاشرت ندارند، مگر در امور بازار، آن هم در حدی که به مسایل دینی و عملی آنان لطمهای وارد نیاید. من خودم در کشور کنیا، جوان مسلمان شیعهای را دیدم که روزه ماه رجب و شعبانش ترک نمیشد. گروه اندکی از شیعیان در یک کشور مسیحی آن هم در قلب افریقا، آن چنان خودشان را حفظ کردهاند که حتی مستحباتشان را هم ترک نمیکنند. چرا؟ به دلیل این که در آن جامعه ذوب نشده اند. از سوی دیگر، برخی از شیعیان ایرانی که در کشورهای مسلمان دیگر زندگی میکنند، آن چنان تحت تأثیر فرهنگ آن جوامع قرار گرفته و در آن ذوب شدهاند که وقتی انسان آنان را میبیند حتی در مسلمان بودنشان نیز شک میکند. آنان هویت خودشان را از دست دادهاند و فقط اسم شیعه را یدک میکشند. از تشیع نیز فقط امام حسین(علیه السلام) را میشناسند و بس! امام صادق(علیه السلام) چنین روزی را میدیدند که به شیعیان سفارش میفرمودند هویت شیعی شان را حفظ کنند. مخصوصاً کسانی که از نظر عقاید و افکار ضعیف هستند بیش تر باید مواظب خودشان باشند تا خدای ناکرده معاشرت و مجاورت با دیگران، موجب از دست رفتن دین و مذهبشان نگردد.
﴿ صفحه 145﴾