نکته پنجم این است که گاهی ما دل خوش میکنیم که تکالیفمان را انجام داده ایم، غافل از آن که کارمان از ارزش واقعی بی بهره است و در حین یا پس از انجام عمل، آن را فاسد کرده ایم؛ مثلاً، وظیفه ما این است که نماز بخوانیم. خوشحال هم هستیم از این که نماز میخوانیم، درجماعت هم شرکت میکنیم تا ثواب بیش تری ببریم؛ اما توجه نمیکنیم که آیا نمازمان درست و مورد قبول خداوند هست یانه؛ آیا ریایی مرتکب نمیشویم؟ آیا شرایط حسن عمل را رعایت میکنیم؟ پس از انجام کار، با عجب و غرور، نتیجه آن را از بین نمیبریم؟ یا اگر مثلاً انفاق میکنیم آیا با منّت گذاردن، اجر کارمان را تباه نمیسازیم؟... بنابراین باید به شرایط صحت و قبولی اعمال نیز توجه کنیم.
﴿ صفحه 31﴾