در فرهنگ اسلامی، نیّت نقشی تعیین کننده در ارزش اعمال انسان ایفا میکند. اما این که سرّ این مطلب چیست، بخشی به فلسفه اخلاق و بخشی به حوزههای دیگر مربوط میشود. از آن جا که طرح بحثهای گسترده و فنی در این مقال نمیگنجد، به اجمال به برخی آثار نیّت اشاره میشود.
شیعه و سنی حدیث شریفی از پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) نقل کردهاند که آن حضرت فرمودند: اِنَّما الاَعمالُ بِالنّیات وَ لِکُلِّ امْرِیء ما نَوی؛**بحارالانوار، ج 70، باب 53، روایت 35.*** ارزش کارها به نیّت است و هر کس متناسب با نیّت خود بهره خواهد برد. البته، منظور از نیّت این نیست که انسان انگیزه خود را از انجام اعمال به زبان یا ذهن بیاورد و مثلاً بگوید: من این کار را برای خدا انجام میدهم، بلکه منظور این است که انگیزه واقعی انسان از انجام عمل، رضای خدا و یا رسیدن به پاداشهای اخروی و یا دست کم، نجات از عذاب الهی باشد. براساس این حدیث اگر انسان کاری را به نیتی غیرالهی انجام دهد پاداشش همان خواهد بود و نزد خدا مزدی نخواهد داشت. مثلاً شخص میلیاردری که تمام ثروتش و یا بخش عمدهای از آن را صرف امور عام المنفعه از قبیل: ساختن مدرسه، بیمارستان، پل و مانند آن کرده است، اگر نیّتش از انجام این کارها صرفاً این باشد که مورد تشویق و تمجید مردم قرار گیرد، طبق حدیث شریفی که بیان شد، مزدش را دریافت کرده است و در نزد خدا پاداشی ندارد.
بر اساس فلسفه اخلاق اسلامی، ارزش عملی که در آن نیّت خدایی وجود نداشته باشد، در حد صفر است و اگر چنان چه عبادتی واجب با انگیزه خودنمایی انجام شود، ارزش آن زیر صفر است؛ زیرا علاوه بر این که اصل عبادت باطل است، عذاب اخروی
﴿ صفحه 225﴾
هم به دنبال دارد. این مسأله با فرهنگ عمومی مردم دنیا، به ویژه غیرمسلمانان، تناسب و سازگاری ندارد. آنها نمیتوانند این مطلب را بپذیرند که خدمات فراوان یک شخص به مردم و جامعه، به صرف این که انگیزه الهی در کار نبوده است، هیچ و پوچ انگاشته شود. اما از نظر آموزههای دینی اگر فردی برای کسب محبوبیت در اجتماع، خدمتی انجام دهد؛ مثلاً برای پیروزی در انتخابات وکسب رأی بیش تر،مبالغ هنگفتی راصرف امور عام المنفعه نماید و مردم نیز به این واسطه به او رأی بدهند، در واقع، پاداش خود را دریافت نموده و طلبی از خدا نخواهد داشت.
در نظام ارزشی اسلام، چیزی دارای ارزش است که اثر خوبی در روح انسان برجای بگذارد. ظهور این حالت در آخرت به صورت نعمتهای بهشتی و یا سایر نعمتهای اخروی خواهد بود. به عبارت دیگر، رابطه بین انسان و خدا و یا رابطه انسان با نعمتهای بهشتی، همان اثری است که در روح انسان باقی میماند. بهشت و نعمتهای آن، در حقیقت نتیجه اعمالی است که انسان در دنیا انجام داده است. پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) فرمودند: وقتی شما جمله «سبحان اللّه و الحمدللّه و لا اله الا اللّه و اللّه اکبر» را بر زبان جاری میسازید، در واقع، با این کار درختی را برای خود در بهشت میکارید**ر.ک: بحارالانوار، ج 22، باب 37، روایت 90.*** و یا کسانی که مبادرت به خوردن مال یتیم میکنند، در واقع آتش تناول میکنند: إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً.**نساء (4)، 10.***
بنابراین آنچه به عمل ما ارزش میبخشد و آن را به خدا و عالم آخرت مرتبط میسازد، نیّت قلبی ما است. کوچکی، بزرگی و ظاهر اعمال، نشان دهنده بی ارزشی و یا ارزش آنها نیست؛ به بیان دیگر، ارزش کارها به کمیّت آنها نیست. در ظاهر قضیه، هیچ تفاوتی، مثلاً، بین خرج کردن پول در راه حلال و مصرف آن در راه حرام وجود ندارد، آنچه که موجب جدایی آنها از یکدیگر میشود، نیّت انسان است. انگیزه و نیت است که ارزش اعمال انسان را مشخص میکند.
نکته دیگر این که، عبادات از لحاظ میزان نفوذ و تأثیر انگیزههای غیر الهی در آنها در یک حد نیستند و میان آنها تفاوت وجود دارد. برای مثال، شخصی که برای خودنمایی
﴿ صفحه 226﴾
نماز میخواند، فقط ممکن است مورد تشویق افراد مؤمن و نمازخوان قرار گیرد و کسانی که به نماز اهمیت نمیدهند به کار او توجهی نمیکنند. اما در امور عام المنفعه مثل، ساختن مدرسه و بیمارستان و مانند آنها، هم مسلمان و هم غیر مسلمان، هم نمازخوان و هم غیر نمازخوان از آن استقبال میکند. بنابراین زمینه خودنمایی و ریا در پول خرج کردن بیش تر است تا در نماز خواندن. کم تر کسی است که برای نماز خواندن به شخصی رأی بدهد، اما اگر کسی پول خرج کند، احتمال این که افراد بیش تری به او رأی بدهند وجود دارد. از این رو، انگیزه افراد در عبادات فردی با عبادتهایی که نفعی برای مردم دارد، متفاوت است.