امید و ترس افراد، به میزان شناخت و معرفت و نیازهایی که درک میکنند بستگی دارد. مثلاً ترس و امید یک کودک دو سه ساله فقط در محدوده خواستههایی که دارد شکل میگیرد. او هیچ وقت نسبت به مسایل بین المللی، اجتماعی، معنوی و اخروی و... ترس و امیدی ندارد؛ زیرا هیچ تصوری از آنها ندارد. در سطحی بالاتر ، انسانهای عادی و معمولی، از بیماری، فقر، گرفتاریهای زندگی و... ترس دارند و از سوی دیگر، امید دارند که پول دار بشوند و همسر خوب، خانه خوب و موقعیت اجتماعی خوبی به دست آورند. افرادی که مقداری معرفتشان بیش تر است، مسایل معنوی را هم در نظر میگیرند؛ برای مثال، از این که عقل و ایمانشان از بین برود میترسند و امید دارند که بر معرفت و ایمانشان افزوده شود. کسانی هم که به آخرت ایمان دارند، به ثوابهای اخروی امیدوارند و از عذابهای اخروی در هراسند.
﴿ صفحه 96﴾
فلسفه ارسال دین، این است که دایره امیدها و ترسها را گسترش دهد؛ یعنی به انسان بفهماند که فقط نباید از گرسنگی، بیماری، صاعقه و... ترسید، بلکه بالاتر از اینها باید از چیزهایی مهم تر در هراس بود؛ این که به انسانیت انسان لطمه بخورد، روح و قلب انسان آلوده و سیاه شود، عذابی از ناحیه خداوند در دنیا و آخرت به انسان برسد و از همه مهم تر، خداوند از انسان ناراضی شود و به او اعتنایی نکند. همه افراد به یک اندازه از این مسایل نمیترسند. مثلاً بچهها این گونه ترسها را به هیچ وجه درک نمیکنند؛ زیرا آنها نمیدانند چه چیز خداوند را ناراضی میکند. یا انسانهایی که در درجات اول ایمان قرار دارند، از عذابهای آخرت و جهنم میترسند، اما ترس کسانی که در مراتب عالی تر ایمان هستند، با آنها فرق میکند؛ مثلاً میترسند که کار آنها محبوبشان را برنجاند یا باعث شود خداوند دیگر به آنها اعتنایی نکند. البته بچهها هم توانایی درک بعضی مسایل در این حد را دارند. برای مثال، وقتی پدر یا مادرشان با آنها قهر میکند، ناراحت و غصه دار میشوند. هیچ تنبیهی برای کودک بدتر از بی توجهی و قطع نوازش و مهر و محبت مادری نیست. بالاترین نیاز فطری انسان نیز این است که خداوند به او عنایت داشته باشد.
قرآن کریم یکی از بزرگ ترین عذابهای الهی را در روز قیامت سخن نگفتن خداوند با افراد شقی ذکر کرده و میفرماید: ... وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ؛**آل عمران (3)، 77.*** ... و خدا روز قیامت با آنان سخن میگوید، و به ایشان نمینگرد، و پاکشان نمیگرداند، و عذابی دردناک خواهند داشت. این عذاب، از هر عذاب و آتشی سخت تر است. شاید ما الان به خوبی درک نکنیم که این چه نوع عذابی است، اما آن گاه که در قیامت که این نیاز را در وجودمان احساس کردیم و از عنایت خداوند (سخن گفتن و نگاه و توجه خدا) محروم شدیم، آن گاه خواهیم فهمید که چه نعمتی را از دست داده ایم.
بنابراین خوف و رجا منحصر به امور دنیایی نیست و فقط اموری را که در دنیا از آنها میترسیم یا به آنها امید داریم شامل نمیشود، بلکه مواردی مهم تر و اساسی تر را نیز در برمی گیرد که ما با بالا بردن معرفتمان میتوانیم آنها را درک و لمس کنیم.
﴿ صفحه 97﴾