از جمله موضوعات مورد تأکید علمای اخلاق و ارباب سیر و سلوک، پرهیز از پرخوابی و پرحرفی است. این دو، موانعی مهم و رایج برای رسیدن به کمال معنوی و تقرب الی الله به شمار میآیند. البته چیزهای دیگری مانند پرخوری نیز مانع رسیدن انسان به کمال معنوی میگردد؛ اما در مورد آنها ممکن است بگوییم به سبب لذایذ یا منافعی که دارند توجه انسان را به خود جلب میکنند. در حالی که امری مانند خوابیدن، فی نفسه هیچ
﴿ صفحه 112﴾
مطلوبیت و یا فایدهای حتی برای دنیای انسان ندارد، مگر آن اندازهای که موجب رفع نیاز انسان و تجدید قوای او برای پرداختن به وظایف واجبش میگردد. بر خلاف لذّتِ خوردن که ممکن است برای انسان ایجاد انگیزه نماید، خوابیدن لذتی برای انسان ندارد، اگر هم لذتی داشته باشد، مربوط به مقدمات آن و یا موقعی است که انسان از خواب برمیخیزد. کسانی که از روی تنبلی و یا در اثر پرخوری زیاد میخوابند، نه تنها از کمالات معنوی و انسانی محروم میشوند، بلکه از وظایف دنیوی خود نیز باز میمانند.
هم چنین یکی از کارهایی که انسان برای انجام دادن آن باید انرژی زیادی مصرف کند، حرف زدن است. سخنرانان و معلّمان، خصوصاً کسانی که از لحاظ جسمیضعیف ترند، به این موضوع به خوبی واقف اند؛ زیرا پس از سخنرانی و یا تدریس آثار خستگی و از دست دادن انرژی را به وضوح در خود احساس میکنند. حرف زدن زیاد باعث میشود تا انسان از انجام اعمال مفید باز بماند. البته اگر مقصود از حرف زدن، تعلیم و موعظه و کمک کردن به دیگران باشد نه تنها مذموم نیست بلکه امری لازم و ضروری است، اما صِرف پرگویی و پرحرفی نه نفع دنیوی به دنبال دارد و نه نفع اخروی؛ حتی ممکن است انسان در اثر آن به لغزشهای زیادی هم مبتلا شود که برای دنیای او هم ضرر داشته باشد. در اثر همین پرگوییها است که کدورتها پیدا میشود، تنشها به وجود میآید و از لحاظ معنوی هم انسان دچار گناهانی هم چون غیبت، تهمت و مفاسد دیگری از این قبیل میگردد. افرادی که به پرحرفی عادت کرده اند، از این کار خود لذت میبرند. ابتلای به این عادت زشت که به دست خود انسان صورت میگیرد، موجب به خطر افتادن منافع دنیوی و اخروی انسان میگردد. بنابراین انسان باید مراقب باشد تا خدای ناکرده به پرخوابی و پرحرفی عادت نکند.
سفارش امام صادق(علیه السلام) به عبدالله بن جندب این است که، شبها کم بخواب و روزها کم حرف بزن. حضرت در ادامه، کلامی را به این مضمون از مادر حضرت سلیمان(علیه السلام) خطاب به فرزندش نقل میکند که، خوابیدن زیاد، روزی که محتاج به چیزی هستی که کسب نکردهای تو را فقیر میکند؛ یعنی روزی میآید که تو به اعمالت احتیاج داری اما به دلیل خوابیدن زیاد آن اعمال را انجام ندادهای و فقیر شدهای و دستت خالی است. اگر انگیزه انسان از خوابیدن رفع خستگی و تجدید قوانباشد، کار عاقلانهای
﴿ صفحه 113﴾
انجام نداده است؛ زیرا این کار به منزله تلف کردن بیهوده بخشی از عمر است. انسانی که خواهان عمری طولانی است، با خوابیدن زیاد در واقع بخشی از زندگی اش را تعطیل میکند.
عادت زشت دیگر، پرگویی است. کسانی که بی جهت به پر حرفی عادت کرده اند، به آسانی نمیتوانند خودشان را کنترل کنند؛ زیرا سکوت کردن برای آنها به منزله زندانی شدن است!
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: در بین اندامهای بدن انسان هیچ کدام ناسپاس تر از چشم و زبان نیستند. انسان به هر عضوی از اعضای بدن خود خدمت کند، متقابلا آن عضو هم خدمتی برای او انجام میدهد. اما چشم و زبان این گونه نیستند؛ یعنی ما هر قدر بیش تر به این اعضا خدمت کنیم، آنها کم تر به ما خدمت خواهند کرد. چشمی که بسیاری از اوقات خواب است، چگونه میتواند به ما خدمت کند؟ زبانی که زیاد حرف میزند و انسان برای این کار انرژی زیادی مصرف میکند، چه خدمتی برای ما انجام میدهد؟ البته، اگر این کار نفعی برای ما داشته باشد، مثلاً از زبان در انجام عبادت، وظیفه، موعظه و... استفاده کنیم، نه تنها کار بیهودهای انجام نداده ایم، بلکه بهترین بهره را از آن برده ایم.