تربیت
Tarbiat.Org

پیام امام صادق(علیه السلام) به ره جویان صادق
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

پرهیز از دل باختگی در برابر دنیا

اگر در مواعظ پیامبر اکرم و اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) دقت کنیم، خواهیم دید که یکی از مسایل محوری و مهمی که زیاد بر آن تکیه شده و درباره آن مطالب گوناگونی مؤکداً بیان گردیده مسأله «توجه به آخرت» و «پرهیز از دل باختگی در برابر دنیا» است. در پرانتز عرض می‌کنم که همه تعالیم اهل بیت(علیهم السلام) از قرآن گرفته شده است و سخنان و مواعظ این بزرگواران تابع بیان قرآن کریم و تعلیم و تربیت الهی است. آنان تربیت یافتگان بدون واسطه خدا هستند و قرآن در واقع، عِدل آنها است. به عبارت دیگر، آنها خودشان قرآن مجسّم اند. اگر در زندگی آنان خوب دقت کنیم مصادیق قرآن را یک به یک می‌یابیم. در کلمات ایشان هم که خوب توجه کنیم، می‌بینیم برگرفته از قرآن و منطبق بر آن است. خود آنها هم بر این نکته تأکید کرده‌اند که آنچه را ما می‌گوییم از قرآن است و امتیاز ما بر سایر خلق در این است که از کلام خداوند چیزهایی را می‌فهمیم که دیگران یا آنها را نمی‌فهمند یا کم تر می‌فهمند.
در هر حال، یکی از مسایلی که قرآن کریم بر آن تأکید بسیار دارد کم ارزش بودن زندگی دنیا و ناپایداری آن است. قرآن تأکید دارد که آخرت برتر و پایدارتر، و زندگی دنیا موجب فریب انسان و بازدارنده او از کمالات است؛ و ... تا آن جا که حتی دل بستگی به
﴿ صفحه 40﴾
زندگی دنیوی در ردیف کفر قرار داده شده است: وَ وَیْلٌ لِلْکافِرِینَ مِنْ عَذاب شَدِید. الَّذِینَ یَسْتَحِبُّونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا عَلَی الاْخِرَةِ.**ابراهیم (14)، 2ـ3.*** طبق این بیان، کافران کسانی‌اند که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح می‌دهند؛ وقتی امر دایر شود بین خواسته‌های دنیوی و آنچه برای آخرت آنان کارساز است، دنیا و لذت‌های زودگذرش را بر سعادت دائمی و ابدی آخرت ترجیح می‌دهند.
در این بخش از روایت، امام صادق(علیه السلام) به شیوه بیانیِ قرآن کریم، به عبدالله بن جندب می‌فرماید: «خوشا به حال کسی که نسبت به کافران حسرت نخورد برای آنچه از نعمت‌های دنیا و زیورهای آن به ایشان داده شده است! خوشا به حال کسی که آخرت را برگزید و در راه آن کوشش نمود! خوشا به حال آن که آرزوهای دروغین فریبش نداد!»
این روایت امام صادق(علیه السلام) همانند خطاب خداوند به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در قرآن است که می‌فرماید: لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلی ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقی؛**طه (20)، 131.***ای پیامبر، هرگز به متاع ناچیزی که به آنان در جلوه حیات دنیوی دادیم چشم آرزو مگشا و رزق خدای تو برتر و پاینده تر است. البته باید توجه داشت که این گونه خطاب‌های قرآنی در ظاهر به شخص پیامبر(صلی الله علیه وآله) است، اما همان‌گونه که از ائمّه اطهار(علیهم السلام) روایت شده، اینها از باب «ایّاکَ اعنی و اسمعی یا جارَه» و به قول خودمان، «به در می‌گویند تا دیوار بشنود» است.
گاهی انسان همین طور که چشمش باز است و به اطراف نگاه می‌کند و کارش را انجام می‌دهد، ضمناً بهره‌هایی را هم که دیگران در زندگی دارند، می‌بیند؛ این نگاه گذرا است؛ اما گاهی انسان به چیزی خیره می‌شود و تحت تأثیر آن قرار می‌گیرد. در آیه مزبور، خداوند می‌فرماید: چشم هایت رابه نعمت‌هایی که به دیگران داده ایم، ندوز، به این چیزها خیره نشو. اینها زر و زیور دنیا و بهره‌هایی است که به گروهی از مردم داده ایم تا آنها را بیازماییم.
به طورطبیعی،همه مردم دراستفاده از زندگی دنیا و نعمت‌های آن مساوی نیستند. همیشه به صوت تکوینی، چنین اختلافی وجود داشته و تا ابد هم وجود خواهد داشت.
﴿ صفحه 41﴾
این موضوع دلایل گوناگونی دارد که در جای خود باید بحث شود. در هر حال، وقتی نگاه انسان به نعمت‌هایی بیفتد که دیگران در اختیار دارند، ممکن است تحت تأثیر واقع شود؛ مثلاً ببیند که دیگران چه خانه هایی، چه ماشین هایی، چه باغ‌هایی و... دارند،اما خودش در خانه‌ای محقّر اجاره نشین است، ماشینی ندارد، باغی ندارد و ده‌ها مشکل دیگر سر راه او است. وقتی به این گونه نعمت‌ها و ظواهر زندگی خیره می‌شود هوس در او ایجاد می‌گردد. وقتی هوس‌ها تشدید شد به دنبال این می‌رود که خودش هم به آنها دست پیدا کند. ابتدا می‌گوید از راه حلال آنها را به دست می‌آورم. اما وقتی می‌بیند از راه حلال ممکن نیست به سراغ مشتبهات می‌رود و کلاه شرعی برای خودش درست می‌کند. بعد که می‌بیند با آنها هم کارش به جایی نمی‌رسد، مجبور می‌شود برای رسیدن به خواسته هایش صریحاً از درِ حرام وارد شود؛ مثلاً، برای رسیدن به زندگی بهتر، تا می‌تواند قرض می‌کند، برای پرداخت آنها تا جایی که ممکن است چک و سفته می‌دهد، بعد برای این که آبرویش نریزد قرض ربوی می‌کند یا خلف وعده می‌نماید و... در نتیجه، به حرام مسلّم آلوده می‌گردد. این مسیری است که افراد زیادی آن را پیموده اند؛ کسانی که چه بسا دستشان از همه چیز خالی بوده، امادر نتیجه همین هوس‌ها به ثروت‌های بادآورده دست پیدا کرده اند.
اگر انسان بخواهد به چنین گناهانی و چنان عواقب زشتی مبتلا نگردد، باید از ابتدا جلوی این سرچشمه گناه را سد کند؛ به ظاهر دنیا و مکنت دیگران خیره نشود، بلکه به صورت گذرا به این مسایل بنگرد. درست است که اینها زیور و زینت زندگی دنیوی است، ولی چشم دوختن به آنها سبب محروم ماندن از زندگی بهتر و پایدار اخروی می‌گردد.