انسان همانگونه که در پیشگاه الهی متواضع است، باید به بندگان خدا هم بزرگی نفروشد و به آنها خدمت کند؛ مثلاً اگر گرسنهای را دید که توان سیر کردن شکم خود را ندارد، او را اطعام کند. این خود یکی از مصادیق زکات است. زکات در اصطلاح قرآن، فقط آن زکات واجبی که به اموال خاصی تعلق میگیرد نیست، بلکه مفهوم زکات در قرآن، انفاق در راه خدا است. در اسلام، هم زکات واجب داریم و هم زکات مستحب؛ زکات واجب، فقط به برخی اموال تعلق میگیرد، اما زکات مستحب، شامل صدقات، انفاقها و مواردی نظیر آن میشود. زکات و نماز هیچ گاه از یکدیگر جدا نمیشوند؛ نماز که هست، زکات هم باید باشد. قرآن از زبان حضرت عیسی(علیهم السلام) میفرماید: وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا؛**مریم(19)، 31.*** و تا زندهام مرا به نماز و زکات سفارش کرده است. بنابراین، پرهیز از فخرفروشی به خلق خدا و نیز انفاق به نیازمندان، از دیگر شروط قبولی نماز است: ولا یَتَعَظَّمُ علی خَلْقی و یُطعِمُ الْجائِعَ.
شرط دیگر قبولی نماز این است که انسان اگر برهنهای را دید که توان پوشاندن خود را ندارد، او را بپوشاند. البته این سخن بدین معنا نیست که فرد حتماً باید برهنه باشد، یعنی ساتر عورت هم نداشته باشد، تا ما به او لباس بدهیم، بلکه منظور این است که اگر کسی احتیاج به لباس داشت، برای او لباس تهیه کنیم و نیز اگر کسی به مصیبتی دچار شده است، به کمک او بشتابیم و اگر سرپناهی ندارد، تا آن جا که برایمان مقدور است، برای وی مسکن تهیه کنیم: و یَکْسوُ الْعارِیَ و یَرْحَمُ المُصابَ و یُؤْوی الْغَریبَ.