آیات :
لزوم پوشیده بودن زنان
و قل للمؤمنت یغضضن من أبصرهن و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن الا یبدین زینتهن الا لبعولتهن أو ءابائهن أو ءاباء بعولتهن أو أبنائهن أو أبناء بعولتهن أو اخونهن أو بنی اخونهن أو بنی أخوتهن أو نسائهن أو ما ملکت أیمنهن أو التبعین غیر أولی الاربه من الرجال أو الطفل الذین لم یظهروا علی عورت النساء و لا یضربن بأر جلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن و توبوا الی الله جمیعا أیه المؤمنون لعلکم تفلحون(545)؛ و به آنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را - جز آن مقدار که نمایان است - آشکار ننمایند و (اطراف)روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسر خواهرانشان، یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان (کنیزانشان) یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگی بسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید!
دستور به حجاب
یا ایها النبی قل لازوجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلبیبهن ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفورا رحیما(546)؛ ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها (روسریهای بلند) خود را بر خویش فرو افکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.
حجاب در معاشرت
یایها الذین أمنوا لا تدخلوا بیوت النبی الا أن یؤذن لکم الی طعام غیر نظرین انات و لکن اذا دعیتم فادخلوا فاذا طعمتم فانتشروا و لا مستئنسین لحدیث ان ذلکم کان یوذی النبی فیستحی منکم و الله لا یستحی من الحق و اذ سالتموهن متعا فسئلوهن من وراء حجاب ذلکم أطهر لقلوبکم و قلوبهن و ما کان لکم أن تؤذوا رسول الله و لا أن تنکحوا أزوجه من بعده أبدا ان ذلکم کان عند الله عظیما(547)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! در خانههای پیامبر داخل نشوید مگر به شما برای صرف غذا اجازه داده شود، در حالی که (قبل از موعد نیایید و) در انتظار وقت غذا ننشینید؛ اما هنگامی که دعوت شدید داخل شوید؛ و وقتی غذا خوردید پرالکنده شوید، و (بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشینیثد؛ این عمل، پیامبر را ناراحت مینماید، ولی از شما شرم میکند (و چیزی نمیگوید)؛ اما خداوند از (بیان) حق شرم ندارد! و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را (بعنوان عاریت) از آنان (همسران پیامبر) میخواهید از پشت پرده بخواهید؛ این کار برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است! و شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسری خود درآورید که این کار نزد خدا بزرگ است!
عدم لزوم پوشاندن دستها تا مچ و صورت در حجاب زنان
و قل للمؤمنت یغضضن من أبصرهن و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمر هن علی جیوبهن و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن أو ءابائهن أو ءاباء بعولتهن أو أبنائهن أو أبناء بعولتهن أو اخونهن أو بنی اخونهن أو بنی أخوتهن أو نسائهن أو ما ملکت أیمنهن أو التبعین غیر أولی الاربه من الرجال أو الطفل الذین لم یظهروا علی عورت النساء و لا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن و توبوا الی الله جمیعا أیه المومنون لعلکم تفلحون(548)؛ و به آنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را - جز آن مقدار که نمایان است - آشکار نمایند و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیشششان، یا بردگانشان (کنیزانشان) یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، کودکانی که امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگی بسوی خدا بازگردید ای مومنان، تا رستگار شوید!
رفع تکلیف حجاب از پیرزنهای مایوس از ازدواج
و القواعد من النساء التی لا یرجون نکاحا فلیس علیهن جناح أن یضعن ثیابهن غیر متبرجت بزینه و أن یستعففن خیر لهن و الله سمیع علیم(549)؛ و زنان از کار افتادهای که امید به ازدواج ندارند، گناهی بر آنان نیست که لباسهای (رویین) خود را بر زمین بگذارند، بشرط اینکه در برابر مردم خودآرایی نکنند؛ و اگر خود را بپوشانند برای آنان بهتر است؛ و خداوند شنوا و داناست.
ممنوعیت تظاهر با زینت برای زنان در مقابل اجنبی
و القواعد من النساء التی لا یرجون نکاحا فلیس علیهن جناح أن یضعن ثیابهن غیر متبرجت بزینه و أن یستعففن خیر لهن و الله سمیع علیم(550)؛ و زنان از کار افتادهای که امید به ازدواج ندارند، گناهی بر آنان نیست که لباسهای (رویین) خود را بر زمین بگذارند، بشرط اینکه در برابر مردم خودآرایی نکنند؛ و اگر خود را بپوشانند برای آنان بهتر است؛ و خداوند شنوا و داناست.
خواهرم حجابت - برادرم نگاهت
قل للمؤمنین یضغوا من أبصرهم و یحفظوا فروجهم ذلک أزکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون(551)؛ به مومنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزهتر است؛ خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است.
روایات :
سفارش حجاب زنان به امام حسن (علیه السلام)
عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال قال أمیر المؤمنین (علیه السلام) فی رسالته الی الحسن (علیه السلام): و اکفف علیهن من أبصار هن بحجابک ایاهن فان شده الحجاب خیر لک و لهن من الارتیاب و لیس خروجهن بأشد من دخول من لا تثق به علیهن فان استطعت أن یعرفن غیرک من الرجال فافعل(552)؛ امام علی (علیه السلام) - به فرزندش حسن (علیه السلام) - برای این که دیدهشان به نامحرمان نیفتد آنها (زنان) را در پرده نگهدار؛ زیرا هر چه بیشتر در پرده باشند برای تو و آنها بهتر است. بیرون رفتن آنها بدتر از این نیست که اشخاص نامطمئن برای آنان وارد کنی. اگر توانی کاری کنی که مردی جز تو را نشناسند این کار را بکن.
سفارش پیامبر به پوشش مناسب
عن أمیر المؤمنین (علیه السلام) قال: کنت قاعدا فی البقیع مع رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فی یوم دجن و مطر اذ امرأه علی حمار فوقع ید حمار فی و هده فسقطت المرأه فأعرض النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) فقالوا یا رسول الله انها متسروله قال اللهم اغفر للمتسرلات ثلاثا ایها الناس اتخذوا السراویلات فانها من أستر ثیابکم و حصنوا بها نساءکم اذ خرجن(553)؛ امام علی (علیه السلام) - من و پیامبر در یک روز ابری و بارانی در بقیع نشسته بودم که زنی سوار بر الاغ از آن جا گذشت و دست الاغش در گودالی فرو رفت و زن به زمین افتاد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رویش را برگرداند. حاضران عرض کردند: ای رسول خدا! آن زن شلوار به پا دارد. پیامبر سه بار فرمود: خدایا! زنان شلوار پوش را بیامرز. ای مردم! شلوار بپوشید که شلوار پوشانندهترین جامههای شماست و زنان خود را در موقعی که بیرون میآیند با شلوار حفظ کنید.
زیبایی حجاب
قال (علیه السلام): صیانه المرأه أنعم لحالها و أدوم لجمالها(554)؛ امام علی (علیه السلام): صیانت زن او را شادابتر و زیباییاش را پایدارتر میکند.
حیا و حجاب
سبب العفه الحیاء(555)؛ امام علی (علیه السلام): علت پاکدامنی حیاست.
غیرت ائمه
قال النبی (صلی الله علیه و آله و سلم): کان ابراهیم أبی غیورا و أنا أغیر منه و أرغم الله أنف من لا یغار من المؤمنین(556)؛ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): جدم ابراهیم (پیامبر) با غیرت بود و من از او غیرتمندترم. خدا، بینی مؤمنی را که غیرت ندارد، به خاک میمالد.
غیرت مؤمن
قال علی (علیه السلام): ان الله یغار للمؤمن فلیغر و من لا یغر فانه منکوس القلب(557)؛ امام علی (علیه السلام): همانا خداوند نسبت به مؤمن غیرت دارد؛ پس، بیغیرت از خود غیرت نشان دهد؛ زیرا که آدم بیغیرت واژگونه دل است.
ارزش حیا
قال علی (علیه السلام): ان الدین لشجره أصلها الیقین و فرعها التقی و نورها الحیاء و ثمرها السخاء(558)؛ امام علی (علیه السلام): ایمان درختی است که ریشهاش یقین و شاخهاش پرهیزگاری و شکوفهاش حیا و میوهاش بخشندگی است.
عقل و دین و حیا
عن الاصبغ بن نباته عن علی (علیه السلام) قال: هبط جبرئیل علی آدم فقال یا آدم انی أمرت أن أخیرک واحده من ثلاث فاخترها ودع اثنتین فقال له آدم یا جبرئیل و ما الثلاث فقال العقل و الحیاء و الدین فقال آدم انی قد اخترت العقل فقال جبرئیل للحیاء و الدین انصرفا و دعاه فقالا یا جبرئیل انا أمرنا أن نکون مع العقل حیث کان قال فشانکما و عرج(559)؛ اصبح بن نباته از علی (علیه السلام) روایت میکند که جبرئیل بر آدم نازل شد و گفت: ای آدم من مأمور شدهام که تو را در انتخاب یکی از سه چیز مخیر سازم، پس یکی را برگزین و دو تا را واگذار، آدم گفت که آن سه چیز چیست؟ گفت عقل و حیا و دین. آدم گفت عقل را برگزیدم. جبرئیل به حیا و دین گفت: شما باز گردید و او را واگذارید. آن دو گفتند: ای جبرئیل! ما ماموریم هر جا عقل باشد، با او باشیم. گفت: خود دانید و بالا رفت.
آیا حیا نمیکنید!
قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): یا أهل العراق نبئت أن نساءکم یدافعن الرجال فی الطریق أما تستحیون(560)؛ امام علی (علیه السلام) فرمودند، ای مردم عراق! خبردار شدهام که زنان شما در راه به مردان برخورد میکنند. آیا شرم و حیا نمیکنید.
حیا از مکارم اخلاقی
عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: المکارم عشر فان استطعت أن تکون فیک فلتکن فانها تکون فی الرجل و لا تکون فی ولده و تکون فی الولد و لا تکون فی أبیه و تکون فی العبد و لا تکون فی الحر قیل و ما هن قال صدق الباس و صدق اللسان و أداء الامانه و صله الرحم و اقراء الضیف و اطعام السائل و المکافاه علی الصنائع و التذمم للجار و التذمم للصاحب و رأسهن الحیاء(561)؛ امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مکارم ده چیز است. اگر خواستی آنها را داشته باشی، به دست میآید. اینها گاهی در شخصیت هست و در فرزندش نیست و گاهی در فرزند هست و در پدرش نیست و گاهی در نوکر هست و در مولا نیست. پرسیدند: اینها چه چیزهایی است؟ فرمودند: هراس راستین، راستی گفتار، اداء امانت، صله رحم، پذیرایی از مهمان، غذا دادن به سائل، هواداری از همسایه، هواداری از دوست و فراتر از همه شرم و حیا.
داستانها :
تفاوت زن با حجاب و بیحجاب
در زمینه حجاب، یکی از دوستان، قضیه بسیار جالبی - که برای یکی از دوستانش اتفاق افتاده بود - برایم نقل کرد، که او گفت: روزی همراه همسر با حجابم در یکی از گردشگاههای عمومی قدم میزدم. در همانجا جوانی با همسر بیحجابش نیز قدم میزد. وقتی که به من رسید، به طور مسخره پرسید: چرا همسر تو با حجاب و پوشیده است؟ چرا مانند خانم من سر برهنه و بیحجاب بیرون نمیآید؟ و اصولا حجاب برای چیست؟ من که سعی داشتم متانت و خونسردیم را نگاه دارم، به او با جرأت تمام، پاسخ زیبایی دادم. به او گفتم: آیا میدانی فرق بین زن باحجاب و زن بیحجاب چیست؟ متعجبانه پرسید: چه تفاوتی دارد؟! به او گفتم: اتومبیل شخصی با اتومبیل همگانی تاکسی چه تفاوتی دارد؟ پاسخ داد: تفاوت آنها این است که اتومبیل همگانی برای استفاده عموم است و اتومبیل شخصی اختصاص به صاحبش دارد. در اینجا بود که پیروزمندانه به او گفتم: آری، زن بیحجاب و زن پوشیده نیز چنین است! زن بیحجاب همگانی است، مردم به او و به زیباییها و بدنش نگاه میکنند، و چه بسا به او تجاوز مینمایند. چنانکه زیاد اتفاق افتاده است. بنابراین، چنین زنی مانند اتومبیل همگانی است. اما زن با حجاب و پوشیده، بزرگ و محترم است و فقط اختصاص به همسرش دارد. بیگانگان او را نمیبینند و بدکاران به او نظر نمیکنند، و صورت و زیبائیهایش در برابر چشمهای خائن قرار نمیگیرد. بنابراین او در پوشش حجاب محفوظ است و شخصیت و شرافت و بدنش حفظ میشود. و در عین حال، نزد همسرش محبوب است و در نظر او عزیز و بزرگ است، زیرا او اطمینان دارد و میداند که وی تنها اختصاص به او دارد، و با دیگران روابط فاسد برقرار نکرده است.
چون سخن به اینجا رسید، آن مرد بسیار متأثر و منقلب شد و خجالت کشید. گفت: از اینکه مزاحم شدم معذرت میخواهم، حرف شما صحیح است مثالی که آوردید به جا است. من از گفتههای خود پوزش میخواهم. من خواستم مسخره کنم ولی شما مرا نصیحت کردید و من باید توبه کنم. در همین وقت همسرش سخن او را قطع کرد و گفت: آری به خدا قسم، حرف شما درست است و مثالی آوردید زیبا است و من تا کنون آن را نشنیده بودم، این مثال در قلب من اثر کرد، اینک من نیز به سوی خدا توبه میکنم. سپس شوهرش برای اینکه سخن خود را تمام کند گفت: اینک من به حجاب معتقدم، و از امروز همسرم در بوستان کرامت و فضای الهی وارد میشود و با حجاب اسلامی و لباس ایمان از خانه بیرون میآید، چون من نمیتوانم تحمل کنم که همسرم مانند تاکسی همگانی، مورد چشم چرانی و استفاده عموم باشد(562).
حفظ حجاب
یحیی مازنی که از علمای بزرگ و راویان حدیث است میگوید: مدتها در مدینه در همسایگی علی (علیه السلام) در یک محله زندگی میکردم. منزل من در کنار منزلی بود که زینب دختر علی (علیه السلام) در آنجا سکونت داشت. حتی یک دفعه هم، کسی حضرت زینب (علیهم السلام) را ندید و صدای او را نشنید. او هرگاه میخواست به زیارت جد بزرگوارش برود، در دل شب میرفت؛ در حالی که پدرش علی (علیه السلام) در پیش و برادرانش حسن و حسین (علیهم السلام) در اطراف او بودند. وقتی هم به نزدیک قبر شریف رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) میرسیدند، امیرالمؤمنین (علیه السلام) شمعهای روشن اطراف قبر را خاموش میکرد. یک روز امام حسن (علیه السلام) علت این کار را سؤال کرد، حضرت فرمود: اخشی ان ینظر أحد الی شخص اختک زینب؛ از آن میترسم که کسی در روشنی خواهرت را ببیند(563).
از فلسفه حجاب
در زمینه داستان جالبی برای یکی از علمای اسلام و دانشمندان دینی اتفاق افتاد که اینک آن را به طور مختصر ذکر میکنیم؛ میگوید: روزی یک زن مسیحی با شوهر مسلمانش آمد نزد من، و درباره اسلام سؤالات فراوانی داشت از جمله گفت: من از اسلام چیزهایی میدانم، و از قوانین و دستوراتش در شگفتم، و به آن بسیار علاقمند میباشم ولی یک مسأله باعث شده که من مسلمان نشوم، و من درباره این مسأله با شوهرم که مسلمانان است و بعضی افراد دیگر بحث کردهام، ولی تا به حال پاسخ قانع کنندهای دریافت نکردم، اینک اگر شما میتوانید فلسفه این قانون را برای من بیان کنید و مرا قانع سازید تا من به دین اسلام مشرف شوم. دانشمند دینی میگوید: از او پرسیدم آن قانون و مسأله چیست؟ گفت: قانون حجاب است. اصولا چرا اسلام حجاب را برای زن لازم دانسته است؟ و چرا به او اجازه نمیدهد که مانند مرد بدون حجاب از خانه بیرون بیاید؟ به او گفتم: آیا تا به حال شما به بازار طلا و جواهر فروشان رفتهای؟ گفت: آری! به او گفتم: آیا دیدهای که زرگر، طلا و جواهرات را در ویترین و صندوق شیشهای قرار داده و صندوق را قفل کرده؟ گفت: آری. به او گفتم: چرا؟ گفت: برای آنکه از دست دزدان و خیانتکاران محفوظ باشد. به او گفتم: فلسفه حجاب نزد ما مسلمانان همین است زن گلی خوشبو است، زن گوهر و یاقوت است باید از دست خیانتکاران و دزدان عفت و ناموس محفوظ بماند. باید زن را مانند مروارید که در جعبه پنهان است، از چشم تبهکاران و اهل فساد پنهان ساخت، تا طعمه آنان نشود، و تنها حجاب ساتر و نگهدارنده زن است.
آری دخترم! زن با حجاب از خیانکتاران ایمن است، زیرا بدنش پوشیده، و زینت هایش مستور است و مردم از او چیزی نمیبینید، و در او طمع نمیکنند و از او دوری میجویند، و نظرشان را جلب نمیکند، بلکه از او حساب میبرند و حیا میکنند. همه اینها به خاطر حجاب است. و شما مطمئن باش که اگر زن در پوشش حجاب نباشد، پیوسته در معرض خطرات و تجاوزات قرار میگیرد، و به جهت نمایان بودن محاسن و زیبائیهای وی مورد آزار و تجاوز مفسدین میشود.
بنابراین حجاب باعث محفوظ ماندن تو و شرافت و بزرگواری تو است. آری دخترم! این گوشهای از فلسفه حجاب است. اینجا صورت زن مسیحی باز شد، و با چهرهای درخشان گفت: حالا به این قانون اسلامی قانع شدم و به فلسفه آن پی بردم و اکنون وقت آن است که با کمال میل، در دین اسلام وارد و به او مشرف شوم. آنگاه شهادتین را با ضمیمه شهادت به ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر زبان اجرا کرد و مسلمان شد. این گفتگوی دینی زیبا، برای ما روشن میسازد که اسلام میخواهد شخصیت و پاکی زن را حفظ نماید و به دنبال آن از اجتماع حمایت کند، از این رو حجاب را به عنوان یک شرط اساسی برای هدف مزبور لازم دانسته است. همچنین از این گفتگو روشن میشود که اغلب بانوانی که بیحجاب هستند، از فلسفه حکیمانه حجاب اطلاع ندارد و به آثار پر منفعتش توجه ندارند و از مفاسد بیحجابی غافلند. بنابراین واجب است فلسفه حجاب برای بانوان بیان شود، تا آنان با تمام میل پایبند به این پوشش مقدس و شرافتمند اسلامی شوند(564).
اهمیت حجاب
استاد قرائتی میفرمودند: مرحوم آیت الله ملا علی کنی (رحمه الله) به ناصرالدین شاه فرمود: شنیدهام میخواهی با خانمت به اروپا بروی آن هم بیحجاب! به شما بگویم: اگر با خانمت به اروپا بروی در برگشتن نه تو را راه میدهم و نه خانمت را. ضمنا نخست وزیری که این برنامه را ریخته همین الان باید استعفا بدهد. ناصرالدین شاه از ترس، نخست وزیر را برکنار و بدون خانمش به اروپا رفت.
آیینه عبرت
فاطمه صغری دختر امام حسین (علیه السلام) است. وی میگوید: کنار خیمه ایستاده بودم و نظارهگر بدنهای پاره پاره پدرم و یارانش بودم، و در این فکر بودم که آیا به از شهادت پدرم ما را میکشند یا به اسارت میبرند، در همین فکرها بود که ناگهان مردی اسب سوار با نیزهاش زنان را دنبال کرد و آنان به یکدیگر پناه بردند او چادرها و مقنعههایشان را میکشید و آنان فریاد وا محمدا، وا علیا، وا جدا، سر میدادند دلم لرزید و پا به فرار گذاشتیم و آن سوار مرا دنبال کرد و ناگهان با نیزهاش به کتفم زد و با صورت به زمین افتادم و مقنعه و گوشوارهام را کشید من بیهوش شدم، ناگهان عمهام زینب (علیهم السلام) را دیدم کنار من قرار دارد و به شدت میگرید، چشمان خود را باز کردم و گفتم: عمه جان! آیا پارچهای هست تا سرم را از نامحرمان بپوشانم؟
عمهام فرمود: دخترم! عمه تو نیز مانند توست. آری، فاطمه صغری دختر امام حسین (علیه السلام) از گرسنگی و تشنگی و تازیانه خوردن شکوه نکرد بلکه اولین لحظهای که به هوش آمد از عمهاش درخواست پوششی کرد تا خود را از دید نامحرمان بپوشاند و این بزرگترین درسی است که دختران و زنان جامعه اسلامی باید از آن بگیرند.
اشعار :
همنشینی با دیوان
ز شرم ار با فرشته همنشینی - ز بیشرمی تو با دیوان قرینی (ناصر خسرو)
قلعه زن
چادر قلعه زن است.
فرموده فاطمه
ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است - ارزندهترین زینت زن حفظ حجاب است
نکات :
حفظ حجاب و ترک جلوهگری ثمرات بسیاری دارد که برخی از آنها عبارت است از: آرامش روحی، استحکام پیوند خانواده، حفظ نسل، جلوگیری از سوء قصد و تجاوز، پیشگیری از امراض مقاربتی و روانی، پائین آمدن آمار طلاق، خودکشی، فرزندان نامشروع و سقط جنین، از بین رفتن رقابتهای منفی، حفظ شخصیت و انسانیت زن، و نجات او از چشمها و دلهای هوسبازی که امروز دنیای غرب و شرق را در لجن فرو برده است.
در لزوم عفت و پاکدامنی و ترک نگاه حرام بین زن و مرد، فرقی نیست. یغضوا - یغضضن - یحفظوا - یحفظن
جلوهگری زنان، در جامعه ممنوع است. و لا یبدین زینتهن
ظاهر بودن قسمت هایی از بدن که به طور طبیعی پیداست، (صورت، دست و یا پا) مانعی ندارد. الا ما ظهر منها
در میان انواع پوششها، نام مقنعه و روسری بزرگ آمده و این دلیل بر اهمیت حجاب است. بخمرهن
در قانون گزاری باید به ضرورتها، واقعیتها و نیازها توجه شود. (اگر پوشاندن آن قسمت از بدن که خود به خود آشکار است، واجب میشد، زندگی برای عموم زنان مشکل بود) الا ما ظهر منها
اسلام به نیازهای فطری و غریزی بشر پاسخ مثبت میدهد. الا لبعولتهن جلوهگری برای همسر جایز است.
از بردگان و غلامان و افراد ملازمی که نیازی به همسر ندارند، ستر و پوشاندن واجب نیست. أو ما ملکت أیمانهن أو التابعین غیر أولی الاربه
هرگونه راه رفتنی که سبب آشکار شدن زیورهای مخفی زن شود ممنوع است. و لا یضربن بأرجلهن
زن، زینت خود را تنها به زنان مسلمانان میتواند نشان دهد و نزد زنان کفار باید خود را بپوشاند. نسائهن یعنی زنان خودی و مسلمان نه بیگانه.
پوشش زن با تمایلات جنسی مردان نامحرم کاملا ارتباط دارد، برای غیر أولی الاربه که میلی به همسر ندارد پوشش لازم نیست. حجاب و پوشش، واجب است، و لیضربن بخمرهن هرکاری که زینت زن را آشکار کند یا دیگران را از آن آگاه کند ممنوع است. لیعلم ما یخفین من زینتهن
مقدار واجب برای پوشش سر و صورت، انداختن روسری و مقنعهای است که گردن و سینه را بپوشاند. بخمرهن علی جیوبهن با حفظ حجاب، حضور زن در جامعه مانعی ندارد. و لا یبدین زینتهن همان گونه که شرکت زن در نماز جماعت بلامانع است. و ارکعی مع الراکعین
همه مردم نسبت به مسأله نگاه و حجاب مسئولند و برای نگاههای حرام خود باید توبه کنند. توبوا الی الله جمیعا أیها المؤمنون از آیات قرآن استفاده میشود که در مسأله حجاب، ملاک این است که پوشش بانوان تحریک کننده و شهوتانگیز نباشد، زیرا تنها موارد زیر را استثنا نموده است: غیر أولی الاربه کسی که شهوتی ندارد. أو الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء بچهای که از مسائل شهوت، چیزی نمیداند. حین تضعون ثیابکم هنگامی که لباستان را کنار میگذارید و با همسر خود هستید. لا یرجون نکاحا زنان از کار افتادهای که امید ازدواج ندارند. بنابراین، مسأله روی تحریک احساسات جنسی و گناه دور میزند و اگر حداقل حجاب اسلامی، برای جلوگیری از گناه کافی نبود، لازم است بانوان چادر و حجاب برتر داشته باشند،
تا دیگران مرتکب گناه نشوند. اصل مسأله حجاب از احکام ثابت و ضروری اسلام است، ولی مسائل مربوط به کیفیت پوشش، بر این اساس تنظیم میشود که تمایلات جنسی را تحریک نکند و عامل حفظ عفت و پاکدامنی باشد.
حجاب، مایه حفظ عفت است.
حجاب، به نفع زنان است.
دوخت لباس و نوع و رنگ آن، هر چه به عفت نزدیکتر باشد بهتر است.