تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف جلد 2
محمد رحمتی شهرضا

هوس‏

آیات :
هوا و هوس و تعصبات‏
و لن ترضی عنک الیهود و لا النصری حتی تتبع ملتهم قل ان هدی الله هو الهدی ولئن اتبعت أهواءهم بعد الذی جاءک من العلم ما لک من الله من ولی و لا نصیر(2363)؛ هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواسته‏های آنها شوی، و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروی کنی. بگو: هدایت، تنها هدایت الهی است! و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شده‏ای، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود.
هوا و هوس تحت الشعاع حق‏
یأیها الذین ءامنوا کونوا قومین بالقسط شهداء لله ولو عل أنفسکم أو الوالدین و الأقربین ان یکن غنیاً أو فقیراً فالله أولی بهما فلا تتبعوا الهوی أن تعدلوا و ان تلوا أو تعرضوا فان الله کان بما تعملون خبیراً(2364)؛ ای کسانی که ایمان آورده‏اید! کاملاً قیام به عدالت کنید! برای خدا شهادت دهید، اگر چه (این گواهی) به زیان خود شما، یا پدر و مادر و نزدیکان شما بوده باشد! (چرا که) اگر آنها غنی یا فقیر باشند، خداوند سزاوارتر است که از آنان حمایت کند. بنابراین، از هوی و هوس پیروی نکنید؛ که از حق، منحرف خواهید شد! و اگر حق را تحریف کنید، و یا از اظهار آن، اعراض نمایید، خداوند به آنچه انجام می‏دهید، آگاه است.
هوا و هوس مانع سعادت‏
زین للناس حب الشهوت من النساء و البنین و القنطیر المقنطره من الذهب و الفضه و الخیل المسومه و الأنعم و الحرث ذلک متع الحیوه الدنیا و الله عنده حسن المئاب(2365)؛ محبت امور مادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و چهار پایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ (تا در پرتو آن، آزمایش و تربیت شود؛ ولی) اینها (در صورتی که هدف نهایی آدمی را تشکیل دهند،) سرمایه زندگی پست (مادی) است؛ و سرانجام نیک (و زندگی والا و جاویدان)، نزد خداست.
دنباله روان هوا و هوس و انحراف جامعه‏
و الله یرید أن یتوب علیکم و یرید الذین یتبعون الشهوت أن تمیلوا میلاً عظیماً(2366)؛ خدا می‏خواهد شما را ببخشد (و از آلودگی پاک نماید)، اما آنها که پیرو شهواتند، می‏خواهند شما بکلی منحرف شوید.
پیروی از هوا و هوس - موجب ظلم‏
فلو لاکان من القرون من قبلکم أولوا بقیه ینهون عن الفساد فی الأرض الا قلیلاً ممن أنجینا منهم و اتبع الذن ظلمواما أترفوا فیه و کانوا مخرمین(2367)؛ چرا در قرون (و اقوام) قبل از شما، دانشمندان صاحب قدرتی نبودند که از فساد در زمین جلوگیری کنند؟! مگر اندکی از آنها، که نجاتشان دادیم! و آنان که ستم می‏کردند، از تنعم و کامجوئی پیروی کردند؛ و گناهکار بودند (و نابود شدند)!
پناه بردن به خدا از هوا و هوس‏
و رودته التی هو فی بیتها عن نفسه و غلقت الأبوب و قالت هیت لک قال معاذ انه ربی أحسن مثوای انه لا یفلح الظلمون(2368)؛ و آن زن که یوسف در خانه او بود، از او تمنای کامجویی کرد؛ درها را بست و گفت: بیا (بسوی آنچه برای تو مهیاست!) (یوسف) گفت: پناه می‏برم به خدا! او (عزیز مصر) صاحب نعمت من است؛ مقام مرا گرامی داشته؛ (آیا ممکن است به او ظلم و خیانت کنم؟!) مسلماً ظالمان رستگار نمی‏شوند!
پیروی از هوس و نادانی‏
قال رب السجن أحب الی مما یدعوننی الیه و الا تصرف عنی کیدهن أصب الیهن و أکن من الجهلین(2369)؛ (یوسف) گفت: پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اینها مرا بسوی آن می‏خوانند! و اگر مکر و نیرنگ آنها را از من نگردانی، بسوی آنان متمایل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود!
روایات :
هوای نفسانی‏
لا تستیقظن عاصیاً و لا تستنبهن لاهیاً و افطم نفسک عن الشهوات الموبقات و کل شهوه تباعدک منی فاهجرها(2370)؛ از اندرزهای خداوند متعال به عیسی (علیه السلام): ای عیسی! در حال بیداری گناه مکن و در زمان هشیاری غافل مباش و (کودک) نفس خود را (از شیر) شهوت‏های هلاک بار بازگیر و از هر شهوتی که تو را از من دور می‏کند، دور شو.
سقوط هوسران‏
انما سمی الهوی لأنه یهوی بصاحبه(2371)؛ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): هوا (و هوس) را بدان سبب هوا نامیده‏اند که صاحب خود را فرو می‏افکند.
فتنه و هوس‏
انما بدء وقوع الفتن أهواء تتبع و أحکام تبتدع(2372)؛ امام علی (علیه السلام): در حقیقت نقطه آغاز فتنه‏ها، پیروی از هوس‏ها و بدعت نهادن در احکام است.
دوزخ و هوس‏
ان الجنه حفت بالمکاره و ان النار حفت بالشهوات(2373)؛ امام علی (علیه السلام): بهشت، در لا به لای امور ناخوشایند پیچیده شده است و دووخ، در شهوت‏ها.
شهوت نادان‏
الجاهل عبد شهوته(2374)؛ امام علی (علیه السلام): نادان، بنده شهوت خویش است.
اندوه شهوت‏
رب شهوه ساعه تورث حزناً طویلا(2375)؛ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): چه بسیار شهوتی که ساعتی بیش نپاید، اما اندوهی طولانی در پی دارد.
گمراهی در دنیا و آخرت‏
أوصیکم بمجانبه الهوی فان الهوی یدعو الی العمی و هو الضلال فی الآخره و الدنیا(2376)؛ امام علی (علیه السلام): شما را به دوری کردن از هوس سفارش می‏کنم؛ زیرا هوس به کوری فرا می‏خواند و باعث گمراهی در آخرت و دنیاست.
دشمنی هوس‏
احذروا أهواءکم کما تحذرون أعداءکم فلیس شی‏ء أعدی للرجال من اتباع أهوائهم و حصائد ألسنتهم(2377)؛ امام صادق (علیه السلام): همان گونه که از دشمنان خود دوری می‏کنید، از هوس‏هایتان هم دوری کنید؛ زیرا برای مردان دشمنی بدتر از پیروی از هوس‏هایشان و گفتن سخنان بیهوده و یاوه نیست.
جنگ با هوس‏
غالب الهوی مغالبه الخصم خصیمه و حاربه محاربه العود عدوه(2378)؛ امام علی (علیه السلام): بر هوس چنان غلبه کن، که دشمن برای غلبه کردن بر دشمنش می‏کند و با آن چنان بجنگ، که دشمن با دشمن خود می‏جنگد.
اسیری هوس‏
غالبوا أنفسکم علی ترک العادات تغلبوها، وجاهدوا أهواءکم تملکوها(2379)؛ امام علی (علیه السلام): با نفس‏های خود بر سر ترک عادت‏ها بجنگید تا بر آنها چیره گردید و با هوس‏های خود مبارزه کنید، تا آنها را اسیر کنید.
قدرت شهوت‏
غالب الشهوه قبل [قوه‏] ضراوتها فانها ان قویت ملکتک و استفادتک و لم تقدر علی مقاومتها(2380)؛ امام علی (علیه السلام): بر شهوت خود، پیش از آن که عادتش قدرت گیرد، چیره شو؛ زیرا اگر قدرت گیرد، بر تو مسلط شود و تو را به دنبال خود بکشد و نتوانی در برابرش ایستادگی کنی.
نزدیکی کار نادرست با هوس‏
اذا مربک أمران لاتدری أیهما خیر و أصوب. فانظر أیهما أقرب الی هواک فخالفه؛ فان کثیر الصواب فی مخالفه هواک(2381)؛ امام کاظم (علیه السلام): هرگاه دو کار برایت پیش آمد که ندانستی کدام یک بهتر و درست‏ترست، تنگر که کدام یک از آنها به هوس تو نزدیک‏تر است، با همان مخالفت کن؛ زیرا در مخالفت کردن با هوای نفست، صواب بسیار نهفته است.
نابسامانی دنیا با هوس‏
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول الله عز و جل و عزتی و جلالی: لایؤثر عبد هواه علی هوای الا شتت علیه أمره و لبست علیه دنیاه و شغلت قلبه بها و لم أوته منها الا ما قدرت له(2382)؛ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): خداوند سبحان می‏فرماید: به عزت و جلالم سوگند... هیچ بنده‏ای دلخواه خود را بر دلخواه من مقدم ندارد، مگر این که کار او را پریشان سازم و دنیایش را بر وی نابسامان کنم و دلش را به آن مشغول گردانم و از دنیا به او ندهم، مگر همان چیزی که برایش مقدر کرده‏ام.
غلبه بر هوس‏
أشجع الناس من غلب هواه(2383)؛ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): شجاع‏ترین مردم، کسی است که بر هوس خود غلبه کند.
یاد قبر و دوری از شهوت‏
اذکر أنک ساکن القبر فلیمنعک ذلک من الشهوات(2384)؛ المحجه البیضاء: خداوند متعال به موسی (علیه السلام) وحی فرمود: به یاد داشته باش، که تو ساکن قبر خواهی بود. این یادآوری تو را از بسیاری شهوت‏ها باز می‏دارد.
داستانها :
هجرت از عادت‏
مرحوم آیت الله حجت اعلی الله مقامه، یک سیگاری‏ای بود که من واقعاً هنوز نظیر او را ندیده‏ام، گاهی سیگار از سیگار قطع نمی‏شد، بعضی وقتها هم که قطع می‏کرد مدتش خیلی کوتاه بود و طولی نمی‏کشید که مجدداً سیگاری را آتش می‏زد. در اوقات بیداری اکثر وقتشان به سیگار کشیدن می‏گذشت. وقتی مریض شدند برای معالجه به تهران آمدند و در تهران اطبا گفتند چون بیماری ریوی دارید، باید سیگار را ترک کنید.
ایشان ابتدا به شوخی گفت: من این سینه را برای سیگار کشیدن می‏خواهم! اگر سیگار نباشد سینه می‏خواهم چه کنم؟
گفتند: به هر حال برایتان خطر دارد و واقعاً مضر است.
گفت: مضر است؟!
گفتن: بله همینطور است.
گفت: دیگر نمی‏کشم.
یک نمی‏کشم کار را تمام کرد، یک حرف و یک تصمیم، این مرد را به صورت یک مهاجر از عادت قرار داد.
در احادیث نیز آمده است که المهاجر من هجر السیئات، مرد آن است که بتوند از آنچه به او چسبیده است جدا شود و هجرت کند. اگر فردی از یک سیگار کشیدن نتواند هجرت کند، پس انسان نیست(2385).
وزنه برداران‏
جوانان مسلمان سرگرم زور آزمایی و مسابقه وزنه برداری بودند. سنگ بزرگی آنجا بود که مقیاس قوت و مردانگی جوانان به شمار می‏رفت، و هر کس آن را به قدر توانایی خود حرکت می‏داد. در این هنگام رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و پرسید: چه می‏کنید؟
- داریم زور آزمایی می‏کنیم؛ می‏خوانیم ببینیم کدامیک از ما قویتر و زورمندتر است.
- میل دارید که من بگویم چه کسی از همه قویتر و نیرومندتر است؟
- البته، چه از این بهتر که رسول خدا داور مسابقه باشد و نشان افتخار را او بدهد.
افراد جمعیت همه منتظر و نگران بودند که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) کدامیک را به عنوان قهرمان معرفی خواهد کرد؟! عده‏ای بودند که هر یک پیش خود فکر می‏کردند، الان رسول خدا دست او را خواهد گرفت و به عنوان قهرمان مسابقه معرفی خواهد کرد.
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: از همه قویتر و نیرومندتر آن کس است که اگر از یک چیزی خوشش آمد و مجذوب آن شد، علاقه به آن چیز او را از مدار حق و انسانیت خارج نسازد و به زشتی آلوده نکند و اگر در موردی عصبانی شد و موجی از خشم در روحش پیدا شد، تسلط بر خویشن را حفظ کند، جز حقیت نگوید و کلمه‏ای دروغ یا دشنام بر زبان نیاورد و اگر صاحب قدرت و نفوذ گشت و مانعها را جلویش برداشته شد، زیاده از میزانی که استحقاق دارد دست درازی نکند.(2386)
وجدان اخلاقی‏
تمام مردم دارای وجدان اخلاقی و فطرت انسانی هستند. همه می‏فهمند که ظلم و ستم قبیح است. همه درک می‏کنند خیانت در امانت بد است، همه از راستی و صداقت خشنود می‏شوند و تمام مردم میل فطرت به ادای امانت و وفای به عهد دارند. همه از خیانت و دروغ رنج می‏برند و خلاصه کلیه افراد بشر با نیروی فطری حسن و قبح، اصول فضایل و رذایل را درک می‏کنند ولی در مقام عمل کمتر به ندای فطرت توجه می‏نمایند، زیرا بشر در اطاعت یا سرپیچی از اوامر وجدانی آزاد است.
جایی که بین وجدان اخلاقی و خواهش‏های نفسانی تزاحمی نباشد، پیروی از ندای وجدان سهل است، ولی آن‏جا که اطاعت از وجدان اخلاقی مستلزم سرکوب کردن یکی از تمایلات غریزی باشد، کار بس دشوار است که غالباً نیروی غریزه غلبه می‏کند و فطرت وجدانی شکست می‏خورد، مگر آن که وجدان اخلاقی به ایمان الهی متکی باشد و اعتقاد حقیقی به خدا جهان از صفات انسان پشتیبانی کند.
یوسف صدیق در بحبوحه جوانی و در شدیدترین دوران تمامل جنسی، در معرض خطرناکترین شرایط عمل منافی و عفت قرار گرفت. زن شوهرداری عشق سوزان خود را به او عرض کرد و از وی تمنای وصل داشت. هر دو بشر بودند و هر کدام نیز دارای تمایل جنسی و قدرت غریزه بودند. این تمایل و قدرت زن را درهم شکست و او حاضر شد تا خویشتن را تسلیم تمایلات خود نماید، ولی قدرت ایمانی و برهان الهی، از عفت یوسف، پشتیبانی کرد و غریزه جنسی را شکست داد و سرانجام باعث شد که یوسف (علیه السلام) دامن خود را از آلودگی حفظ کند(2387).
ولقد همت به وهم بها لولا أن رأی برهان ربه کذلک لنصرف عنه السوء و الفحشاء انه من عبادنا المخلصین(2388)
عاقبت هوسرانی‏
اگر افراط در مسائل جنسی صورت گیرد و حد اعتدال آن رعایت نشود و انسان جلوی این بیماری خطرناک را نگیرد، گاهی انسان حاضر می‏شود برای رسیدن به آن خواسته شهوانی خود دست به هر جنایتی بزند، برای مثال در سال 1377 در روستای برسمنان بابل واقع در 8 کیلومتری جاده آمل به بابل، مردی 26 ساله به نام احمد، پس از بازجویی مأموران انتظامی از او، متوجه می‏شوند او سه فرزند پسر خود به نامهای رحمت 11 ساله، حامد 9 ساله و هادی 7 ساله را در یک چاهی بطور هولناک و وحشیانه می‏اندازد و هر سه فرزند خود را می‏کشد. پس از بازجویی متهم انگیزه این قتل را ازدواج مجدد با دختری که به صورت مخفیانه با هم رفت و آمد داشتند عنوان کرد. او گفت: بعد از چند سالی که با همسر اولم از ازدواج کردم، دل به دختری بستم و قصد ازدواج با او را داشتم، حتی به خواستگاری او هم رفتم، مادرش وقتی فهمید من دارای همسر و فرزند هستم به من گفت: شما باید تکلیف بچه‏هایت را روشن کنی، بعد با دخترم ازدواج نمائی و من تنها راهی که برای خود دیدم از بین بردن فرزندانم بود و بعد از آن هم قصد کشتن همسر خود را داشتم(2389).
اشعار :
دشمنی نفس‏
دشمن تو نفس توست خوار کن او را - تا نشود چیره و قوی به تو دشمن
(حاج سید نصرالله تقوی)
ترس از خویش‏
ز شیطان بیشتر از نفس کافرکیش می‏ترسم - منتهای کمال مرد این است
(اوحدی)
امیر لشگر خویش‏
چو من پادشاه تن خویش گشتم - اگر چند لشگر ندارم امیرم
(ناصر خسرو)
بینوای هوسران‏
گر از پی شهوت و هوخواهی رفت - از من خبرت که بی‏نوا خواهی رفت
غبار هوا و هوس‏
حقیقت سرائی است آراسته - هوا و هوس گرد برخاسته
نبینی به جائی که برخاست گرد - نبیند نظر گر چه بیناست مرد
(سعدی)
نکات :
هدایت، با هوی و هوس سازگار نیست.
هوی پرستی، انسان را تا پیامبرکشی پیش می‏برد.
به جای استدلال، در پی هوا و هوس بودن و به جای اولیای خدا، سراغ طاغوت رفتن و به جای ایمان و اعتقاد به آخرت، کفر ورزیدن و به جای تسلیم نور، تسلیم نار شدن، خسارت عظیم کفار است.
اکثریتی که به جای حق، در پی حدس و هوس باشند، قابل پیروی نیستند.
سقوط اخلاقی انسان تا آنجاست که به خاطر هوا و هوس و گوساله پرستی، ولی نعمت خود را تهدید به قتل می‏کند.
رسیدن به مقام قرب، مشروط به پرهیز از دنیاگرایی و هوس است.
جهل به معنای نداستن است، ولی جهالت در موردی که انسان می‏داند، ولی هوی و هوس بر او غالب می‏شود نیز بکار می‏رود.
گناهانی که بخاطر غلبه هوس باشد نه انکار و عناد، به پذیرش توبه نزدیک است. عملوا السوء بجهاله ثم تابوا
غذا خوردن نیز باید هدفدار باشد، نه بر اساس هوس: کلوا - و اعملوا
در قرآن، عوامل گمراهی و انحراف چنین معرفی شده‏اند:
1- رفیق بد. لقد أضلنی عن الذکر؛ دوست بد مرا گمراه کرد.
2- هوی و هوس. و لا تتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله؛ از هوسهای خود پیروی نکن، زیرا تو را از راه خدا منحرف می‏کند.
3- دانشمندان منحرف. یکتبون الکتاب بأیدیهم ثم یقولون هذا من عند الله؛ مطالبی را با دست خود می‏نویسند و می‏گویند این از طرف خداوند است.
4- رهبران گمراه. و أضل فرعون قومه؛ فرعون قوم خود را گمراه کرد.
5- شیطان. انه عدو مضل مبین؛ قطعاً شیطان گمراه کننده آشکاری است.
6- اکثریت گمراه. و ان تطع أکثر من فی الأرض یضلوک عن سبیل الله؛ اگر از اکثریت کسانی که در زمین هستند پیروی نمایی، تو را از راه خدا منحرف می‏کنند.
7- والدین گمراه. انا وجدنا آباءنا... و انا علی آثارهم مقتدون؛ همانا ما والدین خود را بت پرست یافتیم یافتیم و به آنان اقتدا کردیم.
ثروت، سرمایه و ساختمان‏های بلند در دست نااهلان، برای ارضای هوا و هوس است.
با هوس و آرزوی گناه هم باید مبارزه کرد تا چه رسد به خود گناه.
هو چه در برابر حق قرار گیرد، هوی و هوس است. فاحکم بین الناس بالحق و لا تتبع الهوی
علم و دانش، انسان را به پیروی از شریعت الهی سوق می‏دهد. چنان که پیروی از غرائز و هوی و هوس نشانه جهالت و نادانی است.