تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف جلد 2
محمد رحمتی شهرضا

نظم‏

آیات :
اهمیت حفظ نظم جامعه و کیفر شدید اخلال در نظم جامعه‏
انما جزو الذین یحاربون الله و رسوله و یسمعون فی الارض فسادا أن یقتلوا أو یصلبوا أو تقطع أیدیهم و أرجلهم من خلف أو ینفوا من الارض ذلک فی الدنیا و لهم فی الاخره عذاب عظیم(2076)؛ کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ بر می‏خیزند، و اقدام به فساد در روی زمین می‏کنند، (و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله می‏برند،) فقط این است که اعدام شوند؛ و یا به دار آویخته گردند؛ یا (چهار انگشت از) دست (راست) و پای (چپ) آنها، بعکس یکدیگر، بریده شود؛ و یا از سرزمین خود تبعید گردند. این رسوایی آنها در دنیاست؛ و در آخرت، مجازات عظیمی دارند.
نظم عالم‏
ان فی خلق السموت و الارض و اختلف الیل و النهار و الفلک التی تجری فی البحر بما ینفع الناس و ما أنزل الله من السماء من ماء فأحیا به الارض بعد موتها و بث فیها من کل دابه تصریف الریح و السحاب المسخر بین السماء و الارض لایت لقوم یعقلون(2077)؛ در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتیهایی که به دریا به سود مردم در حرکتند، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان زمین و آسمان مسخرند، نشانه‏هایی است (از ذات پاک خدا و یگانگی او) برای مردمی که عقل دارند و می‏اندیشند!)
جنگهای منظم‏
یأیها الذین ءامنوا خذوا حذرکم فانفروا ثبات أو انفروا جمیعا(2078)؛ ای کسانی که ایمان آورده‏اید! آمادگی خود را (در برابر دشمن) حفظ کنید و در دسته‏های متعدد، یا بصورت دسته واحد، (طبق شرایط هر زمان و مکان،) به سوی دشمن حرکت نمایید!
لزوم نظم و انضباط
انما المؤمنون الذین ءامنوا بالله و رسوله و اذا کانوا معه علی أمر جامع لم یذهبوا حتی یستئذنوه ان الذین یستئذنوک أولئک الذین یؤمنون بالله و رسوله فاذا استئذنوک لبعض شأنهم فاذن لمن شئت منهم و استغفروا لهم ان الله غفور رحیم(2079)؛ مؤمنان واقعی کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان آورده‏اند و هنگامی که در کار مهمی با او باشند، بی‏اجازه او جایی نمی‏روند؛ کسانی که از تو اجازه می‏گیرند، براستی به خدا و پیامبرانش ایمان آورده‏اند! در این صورت، هرگاه برای بعضی کارهای مهم خود از تو اجازه بخواهند، به هر یک از آنان که می‏خواهی (و صلاح می‏بینی) اجازه ده، و برایشان از خدا آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده و مهربان است!
نظام و انضباط در ارتش‏
و حشر لسلیمن جنوده من الجن و الانس و الطیر فهم یوزعون حتی اذا أتوا علی واد النمل قالت نمله یایها النمل ادخلوا مسکنکم لا یحطمنکم سلیمن و جنوده و هم لا یشعرون فتبسم ضاحکا من قولها و قال رب أورعنی أن أشکر نعمتک التی أنعمت علی و علی ولدیب و أن أعمل صلحا ترضات و أدخلنی برحمتک فی عبادک الصلحین(2080)؛ لشکریان سلیمان، از جن و انس و پرندگان، نزد او جمع شدند؛ آنقدر زیاد بودند که باید توقف می‏کردند تا به هم ملحق شوند! (آنها حرکت کردند) تا به سرزمین مورچگان رسیدند؛ مورچه‏ای گفت: به لانه‏های خود بروید تا سلیمان و لشکرش شما را پایمال نکنند در حالی که نمی‏فهمند! سلیمان از سخن او تبسمی کرد و خندید و گفت: پروردگارا! شکر نعمتهایی را که بر من پدر و مادرم ارزانی داشته‏ای به من الهام کن، و توفیق ده تا عمل صالحی که موجب رضای توست انجام دهم، و مرا برحمت خود در زمره بندگان صالحت وارد کن!
ریشه بی‏نظمی - شیطان است‏
اذا جاءهم أمر من الامن أو الخوف أذاعوا به ولو ردوه الی الرسول و الی الامر منهم لعلمه الذین یستنبطونه منهم و لو لا فضل الله علیکم و رحمته لا تبعتم الشیطن الا قلیلا(2081)؛ و هنگامی که خبری از پیروزی یا شکست به آنها برسد، (بدون تحقیق،) آن را شایع می‏سازند؛ در حالی که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان - که قدرت تشخیص کافی دارند - بازگردانند، از ریشه‏های مسائل آگاه خواهند شد. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عده کمی، همگی از شیطان پیروی می‏کردید (و گمراه می‏شدید).
انضباط گفتاری‏
یأیها الذین اءمنوا لا تقدموا بین یدی الله و رسوله و اتقوا الله سمیع علیم(2082) ای کسانی که ایمان آورده‏اید! چیزی را بر خدا و رسولش مقدم نشمرید (و پیشی مگیرید)، و تقوای الهی پیشه کنید که خداوند شنوا و داناست!
روایات :
اهمیت نظم‏
الامام علی (علیه السلام): أوصیکما و جمبع ولدی و أهلی و من بلغه کتابی، بتقوی الله و نظم امرکم...(2083)؛ امام علی (علیه السلام): به شما و همه فرزندان و کسانم و هرکس که این نامه به دست وی برسد، سفارش می‏کنم که تقوی پیشه سازید، و کارهای خود را نظم بدهید.
هر کار برای همان روز
الامام علی (علیه السلام): الامور المنتظمه یفسدها الخلاف(2084)؛ کارهای نظم یافته را اختلاف تباه انجام ده، که هر روزی را کاری است.
آفت نظم‏
الامام علی (علیه السلام): الامور المنتظمه یفسدها الخلاف(2085)؛ در کارهای نظم یافته را اختلاف تباه می‏کند.
تنظیم ساعات‏
الامام الکاظم (علیه السلام): اجتهدوا فی أن یکون زمانکم اربع ساعات: ساعه لمناجاه الله؛ و ساعه لامر المعاش؛ و الساعه لمعاشره الاخوان و الثقات الذین یعرفونکم عیوبکم و یخلصون لکم فی الباطن؛ و ساعه تخلون فیها للذاتکم فی غیر محرم و بهذه الساعه تقدرون علی الثلاث ساعات...(2086)؛ امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: در آن بکوشید که زمانتان را به چهار بخش تقسیم کنید: ساعتی برای مناجات با خدا؛ و ساعتی برای امر زندگی؛ و ساعتی برای آمیزش با برادران و معتمدانی که عیبهای شما را به شما بشناسانند و در باطن به شما اخلاص داشته باشند؛ و ساعتی برای پرداختن به لذتهایی که حرام نباشد. و به این ساعت است که برای گذراندن آن سه ساعت توانایی پیدا می‏کنید.
دستور به نظم‏
الامام الصادق (علیه السلام): قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): یا أیها الناس! اقیموا صفوفکم، و امسحوا بمناکبکم لئلا یکون بینکم خلل. و لا تخافوا، فیخالف الله بین قلوبکم. ألا و انی أراکم من خلفی(2087)؛ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: ای مردم! صفتهای خود را (در نماز جماعت) راست کنید، و شانه‏ها را به یکدیگر بچسباند، تا شکافی میانشان نباشد. و با یک دیگر مخالفت نکنید که در آن صورت خدا میان قلبهای شما خلاف می‏اندازد. و بدانید که من شما را، در پشت سر خود، می‏بینم.
دستور به رعایت نظم‏
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در عهدنامه مالک اشتر رعایت نظم را اینچنین سفارش می‏کند.
... ایاک و العجله بال؟مور قبل أوانها أو التسقط فیها عند امکانها أو اللجاجه فیها اذا تنکرت أو الوهن عنها اذا استوضحت فضع کل أمر موضعه و أوقع کل أمر موقعه(2088)؛ از عجله در مورد کارهایی که وقتشان نرسیده، یا سستی در کارهایی که امکان عمل آن فراهم شده، با لجاجت در اموری که بهم است، یا سستی در کارها هنگامی که واضح و روشن است، بر حذر باش! و هر امری را در جای خویش و هر کاری را به موقع خود انجام بده.
تنظیم اندیشه و اعمال انسان‏
عن علی (علیه السلام) الا ان فیه علم ما یأتی و الحدیث عن ماضی و دواء دائکم و نظم ما بینکم(2089)؛ آگاه باشید که آگاهی از آینده، خبر از گذشته، داوری درد (نادانی و گمراهی) و نظم و ترتیب زندگی روزمره شما در قرآن (آمده) است.
نتیجه بی‏نظمی‏
من أوما الی متفاوت خذلته الحیل(2090)؛ کسی که به کارهای گوناگون بپردازد، نقشه‏ها و پیش‏بینی‏هایش به جایی نمی‏رسد.
داستانها :
رک‏گویی و صراحت لهجه‏
در سالهایی که در قم به تحصیل اشتغال داشتم، یک وقت شخصی از خطبای معروف ایران به قم آمد، و اتفاقا حجره بنده را برای دید و بازدید خود انتخاب نمود.
در این ایام یکی از افراد، ایشان را در وقت نامناسبی به خانه آیت الله بروجردی برده بود و آن موقع درست هنگامی بود که مرحوم آقای بروجردی به مطالعه اشتغال داشت، زیرا که معظم‏له ساعتی بعد می‏بایست تدریس می‏فرمودند. در ضمن برنامه مرحوم آقای این بود که در وقت مطالعه، هیچ‏کس را نمی‏پذیرند.
در می‏زنند و به پیشخدمت می‏گویند: به آقا بگویید فلانی به ملاقات شما آمده است.
نوکر، پیغام را می‏رساند و بر می‏گردد و می‏گوید: آقا فرمودند من فعلا مطالعه دارم، وقت دیگری تشریف بیاورید.
آن شخص محترم هم بر می‏گردد و اتفاقا همان روز به شهر خود مراجعت می‏نماید. همان روز موقعی که آیت الله بروجردی برای درس آمدند، من را در صحن دیدند و فرمودند: بعد از درس برای دیدن فلانی به حجره شما می‏آیم.
گفتم: ایشان رفته‏اند.
فرمود: پس وقتی که ایشان را دیدی بگو حال من وقتی تو به دیدن من آمدی، مانند حال تو بود، وقتی می‏خواهی برای ایراد سخنرانی آماده شوی، من دلم می‏خواست هنگامی با هم ملاقات کنیم که حواسم جمع باشد و با هم صحبت کنیم. در حالی که آن موقع من مطالعه داشتم و می‏خواستم برای درس بیایم.
پس از مدتی من آن شخص را ملاقات کردم و شنیده بودم که بعضی از افراد وسوسه کرده و به این مرد محترم گفته بودند: تعمدی در کار بوده که به تو توهین شود و تو را در خانه برگردانند. من به آن مرد محترم گفتم: آیه الله بروجردی می‏خواستند به دیدن شما بیایند و چون مطلع شدند که شما حرکت کردید معذرت خواهی نمودند.
آن مرد در جواب من گفت: نه تنها که این موضوع یک ذره به من برنخورد، بلکه خیلی هم خوشحال شدم؛ زیرا ما اروپاییها را می‏ستاییم که مردمی صریح هستند و رودرواسی‏های بیجا ندارند. من که قبلا از ایشان وقت نگرفته بودم و لذا از صراحت ایشان خیلی خوشم آمد. آیا این که ایشان بدون تعارف فرمودند حالا من کار دارم، بهتر بود یا اینکه با ناراحتی مرا می‏پذیرفت و دائما در دل خود ناراحت بود و با خود می‏گفت این بلا چه بود که رد من نازل شد و وقت من را گرفت و درس مرا خراب کرد؟ اتفاقا من بسیار خوشحال شدم که در کمال صراحت و رک گویی مرا نپذیرفت. چقدر خوب است مرجع مسلمین اینطور صریح باشد(2091).
شکایت از علی (علیه السلام)
پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) علی را به فرماندهی لشکری به یمن فرستاد. هنگام بازگشت، علی (علیه السلام) برای ملاقات پیغمبر عازم مکه شد. در نزدیکیهای مکه، فردی را به جای خویش به سرپرستی لشکریان اسلام گذاشت و خود برای گزارش سفر زودتر به سوی رسول الله شتافت. آن شخص حله‏هایی را که علی (علیه السلام) همراه آورده بود، در بین لشکریان تقسیم کرد تا با لباهای نو وارد مکه بشوند. وقتی که علی برگشت و این منظره را دید، به این عمل اعتراض کرد و آن را بی‏انضباطی دانست؛ زیرا نمی‏بایست قبل از آنکه از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) کسب تکلیف شود درباره اشیاء و غنائم، تصمیمی گرفته شود و در حقیقت از نظر علی (علیه السلام) این کار نوعی تصرف در بیت المال بود که بدون اطلاع و اجازه پیشوای مسلمین انجام می‏شود. از این رو علی (علیه السلام) دستور داد: حله‏ها را از تن بکنند و آنها را در جایگاه مخصوص قرار داد که تحویل پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) داده شود تا آن حضرت خودشان درباره آنها تصمیمی بگیرد.
لشکریان علی (علیه السلام) از این عمل ناراحت شدند. همین که به حضور پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیدند و آن حضرت احوال آنها را جویا شد، فورا از خشونت علی (علیه السلام) در مورد حله‏ها شکایت کردند.
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آنان را مخاطب قرار داده و فرمود: مردم! از علی شکوه نکنید که به خدا سوگند او در راه خدا شدیدتر از این است که کسی درباره وی شکایت کند.
آری علی (علیه السلام) به خاطر دقتش در مسائل اسلامی و رعایت دقیق عدالت اجتماعی، دشمن‏ساز و ناراضی درست کن است. لذا در زمان خودش دشمنانش شاید از دوستانش کمتر نبوده‏اند(2092).
بهترین راه خداشناسی‏
هشام پسر سالم می‏گوید: خدمت هشام پسر سالم که از شاگردان بزرگ مکتب امام صادق (علیه السلام) بود رسیدم. از او پرسیدم که اگر کسی از من سؤال کرد؛ چگونه خدایت را شناختی؟ به او چطور جواب بدهم؟
هشام گفت: اگر کسی از من بپرسد خدایت را چگونه شناختی؟ در پاسخ می‏گویم: من خداوند را به واسطه وجود خودم شناختم. او نزدیک‏ترین چیزها به من است. چون می‏بینم اندام من دارای تشکیلاتی است که اجزای گوناگون آن با نظم خاص در جای خود قرار گرفته است. ترکیب این اجزا با کمال دقت انجام گرفته و دارای آفرینش دقیقی است و انواع نقاشی‏ها بدون کم و زیاد در آن وجود دارد. می‏بینیم که برای من حواس گوناگون و اعضای مختلف از قبیل چشم، گوش، قوه شامه، ذائقه و لامسه آفریده شده و هر کدام به تنهایی وظیفه خویش را انجام می‏دهد.
در اینجا هر انسان عاقل، عقلا محال می‏داند که ترکیب منظم بدن ناظم و نقشه دقیق بدون نقاش بوجود آید. از این راه فهمیدم که نظام وجود و نقشهای بدنم بدون ناظم و طراح باهوش نبوده و نیازمند به آفریدگار می‏باشد(2093)...
تشریف داشته باشید!
استاد قرائتی فرمودند: در زمان طاغوت قرار ملاقاتی با شهید داشتم، برای اینکه بیشتر با ایشان صحبت کنم، ده دقیقه زودتر رفتم. وقتی در زدم ایشان در را باز کرده فرمودند: قرار ما با شما ساعت چهار بود و الان ده دقیقه به چهار مانده است، شما تشریف داشته باشید من ده دقیقه دیگر می‏آیم.
نمونه‏ای از نظم مالی امام خمینی (رحمه الله)
یکی از اعضا دفتر امام خمینی (قدس سره) چنین نقل کرد:
یک روز بر طبق وظیفه‏ای که هر ماه بر عهده داشتیم، در پایان ماه، صورت مخارج ماهیانه را (در جماران) به خدمت امام فرستادیم، که در ضمن آن، مخارج خانه امام، مخارج شخصی مهمانی‏ها و رفت و آمدهای امام، و پول برق خانه (اجاره حضرت امام در جماران) را نوشته بودیم.
وقتی صورت مخارج را فرستادیم، پس از نیم ساعت، حاج احمد آقا (فرزند امام) تلفن زده و گفتند: از وقتی که صورت داده‏اید، امام مرتب در لب باغچه قدم می‏زنند و سخت ناراحت است، زیرا مخارج خانه آقا، در این ماه از ده هزار تومان، تجاوز کرده است، لذا امام می‏فرمایند: اگر خرج خانه من از ده هزار تومان تجاوز کند، من اصلا از اینجا می‏روم.
حاج احمد آقا گفت: شما ببینید که در این ماه، خرج اضافی چه بوده است، که به آقا بگوئیم و خیال امام، راحت شود.
ما پس از جستجو در دفاتر، سه قلم خرج اضافه آن ماه را یافتیم که ابدا مربوط به منزل امام نبوده است مثلا:
1- گازوئیلی که از خانه امام زیاد آمده بود، ما گفتیم که آن را در انبار حسینیه جماران بریزند.
2- به ماشینی که خانواده حضرت امام را می‏برد، بر اثر بی‏توجهی راننده خسارتی وارد شده بود، و خرجی نموده بود.
3- برزنتی برای خانه حضرت امام (رحمه الله)، تهیه شده بود، تا داخل منزل حضرت امام از بالای پشت بام دیده نشود، زیرا پاسداران در آنجا نگهبانی می‏دادند.
این چند قلم اضافه خرج را خدمت امام فرستادیم و در نتیجه ایشان احساس آرامش کردند و آسوده خاطر شدند.
هزاران درورد پاکبازان تاریخ بر تو ای وارسته زمان، که نور قداست و پارسائی تو بر تارک زمان می‏درخشد(2094).