آیات :
توجه به آنچه میخوریم که آتش نباشد
ان الذین یأکلون أمول الیتمی ظلما انما یأکلون فی بطونهم نارا و سیصلون سعیرا(673)؛ کسانی که اموال یتیمان را به ظلم و ستم میخورند، (در حقیقت،) تنها آتش میخورند؛ و بزودی در شعلههای آتش (دوزخ) میسوزند.
خوردنیهای حرام
انما حرم علیکم المیته و الدم و لحم الخنزیر و ما أهل به لغیر الله فمن اضطر غیر باغ و لا عاد فلا اثم علیه ان الله غفور رحیم(674)؛ خداوند، تنها (گوشت) مردار، خون، گوشت خوک و آنچه را نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام کرده است. (ولی) آن کس که مجبور شود، در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد، گناهی بر او نیست؛ (و میتواند برای حفظ جان خود، در موقع ضرورت، از آن بخورد؛) خداوند بخشنده و مهربان است.
اصل حلیت در خوردنیها
فکلوا مما رزقکم الله حللا طیبا و اشکروا نعمت الله ان کنتم ایاه تعبدون(675)؛ پس، از آنچه خدا روزیتان کرده است، حلال و پاکیزه بخورید؛ و شکر نعمت خدا را بجا آورید اگر او را میپرستید!
استفاده از غذای خوب - حق بنده مؤمن
قل من حرم زینه الله التی أخرج لعباده و الطیب من الرزق قل هی للذین ءامنوا فی الحیوه الدنیا خالصه یوم القیمه کذلک نفصل الایت لقوم یعلمون(676)؛ بگو: چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگان خود آفریده، و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟! بگو: اینها در زندگی دنیا، برای کسانی است که ایمان آوردهاند؛ (اگر چه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند؛ ولی) در قیامت، خالص (برای مؤمنان) خواهد بود. این گونه آیات (خود) را برای کسانی که آگاهند، شرح میدهیم!
در کنار خوردن باید اطعام هم باشد
لیشهدوا منفع لهم و یذکروا اسم الله فی أیام معلومت علی ما رزقهم من بهیمه الانعم فکلوا منها و أطعموا البائس الفقیر(677)؛ تا شاهد منافع گوناگون خویش (در این برنامه حیاتبخش) باشند؛ و در ایام معینی نام خدا را، بر چهارپایانی که به آنان داده است، (به هنگام قربانی کردن) ببرند؛ پس از گوشت آنها بخورید؛ و بینوای فقیر را نیز اطعام نمایید!
نخوردنیها
حرمت علیکم المیته و الدم و لحم الخنزیر و ما أهل لغیر الله به و المنخنقه و الموقوذه و المتردیه و النطیحه و ما أکل السبع الا ما ذکیتم و ما ذبح علی النصب و أن تستقسموا بالازلم ذلکم فسق الیوم یئس الذین کفروا الاسلم دینا فمن اضطر فی مخمصه غیر متجانف لاثم فان الله غفور رحیم (678)؛ گوشت مردار، و خون، و گوشت خوک و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند، و حیوانات خفه شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرت شدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده - مگر آنکه (بموقع با آن حیوان برسید، و) آن را سر ببرید - و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح میشوند، (همه) بر شما حرام شده است؛ و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبههای تیر مخصوص بخت آزمایی؛ تمام این اعمال، فسق و گناه است - امروز، کافران از (زوال) آیین شما مأیوس شدند؛ بنابراین، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم - اما آنها که در حال گرسنگی، دستشان به غذای دیگری نرسد، و متمایل به گناه نباشند، (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند؛) خداوند، آمرزنده و مهربان است.
محدود بودن خوردنیهای حرام در اسلام
و قالوا هذه أنعم و حرث حجر لا یطعما الا من نشاء بزعمهم و أنعم حرمت ظهورها و أنعم لا یذکرون اسم الله علیها افتراء علیه سیجزیهم بما کانوا یفترون(679)؛ و گفتند: این قسمت از چهار پایان و زراعت (که مخصوص بتهاست، برای همه) ممنوع است؛ و جز کسانی که ما بخواهیم - به گمان آنها - نباید از آن بخورند! و (اینها) چهارپایانی است که سوار شدن بر آنها (بر ما) حرام شده است! و (نیز) چهارپایانی (بود) که (هنگام ذبح،) نا خدا را بر آن نمیبردند، و به خدا دروغ میبستند؛ (و میگفتند: این احکام از ناحیه اوست.) بزودی (خدا کیفر افتراهای آنها را میدهد!
روایات :
سلامتی در اندازه خوردن
من قل طعمه صح بطنه و صفا قلبه، من کثر طعمه سقم بطنه و قسا قلبه (680)؛ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): آن که غذا کم خورد، معدهاش سالم میماند و صفای دل مییابد. و هر که پرخور باشد معدهاش بیمار و قلبش سخت شود.
نکوهش پرخوری
ایاکم و فضول المطعم فانه یسم القلب بالقسوه و یبطی بالجوارح عن الطاعه و یصم الهمم عن سماع المواعظه(681)؛ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): از پرخوری بپرهیزید که دل را سخت میکند، و اعضای بدن را در اطاعت خدا تنبل میسازد، و همتها را از شنیدن پند و اندرز کر میکند.
زمان خوردن و نخوردن
قال (صلی الله علیه و آله و سلم): کل أنت تشتهی و أمسک و أنت تشتهی(682)؛ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): وقتی اشتها داری غذا بخور و هنوز اشتها داری دست از خوردن بردار.
کم خوری در شب
من أراد أن یکون صالحا خفیف الجسم و اللحم فلیقلل من عشائه باللیل(683)؛ امام رضا (علیه السلام): هر که میخواهد تندرست و دارای بدنی لاغر و چابک باشد از شام شبش کم کند.
همراهی با خانواده در خوردن غذا
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): المؤمن یأکل بشهوه أهله و المنافق یأکل أهله بشهوته(684)؛ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): مؤمن، به میل خانواده خود غذا میخورد و منافق، خانوادهاش به میل او میخورند.
ذکر نام خدا در غذا خوردن
قال ؤمیر المؤمنین (علیه السلام): من ذکر اسم الله عزوجل عند طعام أو شراب فی أؤله و حمد الله فی آخره لم یسأل عن نعیم ذلک الطعام ابدا(685)؛ امام علی (علیه السلام): هر که در هنگام شروع خوردن غذا یا نوشیدنی، نام خدا را به زبان آورد و در پایان، خدا را حمد و سپاس گوید، هرگز درباره نعمت آن خوراک از او سؤال نخواهد شد.
اهمیت خوردن نمک
قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): ابدءوا بالملح فی أول طعامکم فلو یعلم الناس فی الملح لاختاروه علی الدریاق المجرب(686)؛ امام علی (علیه السلام): غذایتان را با خوردن نمک آغاز کنید؛ چه، اگر مردم میدانستند که نمک چه فایدهای دارد آن را بر پادزهر مجرب ترجیح میدادند.
غذای گرم
قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): أقروا الحار حتی یبرد فان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) قرب الیه طعام حار فقال أقروه حتی یبرد ما کان الله عزوجل لیطعمنا النار و البرکه فی البارد(687)؛ امام علی (علیه السلام): غذای داغ را سرد کنید؛ زیرا غذای داغی در برابر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نهاده شد، آن حضرت فرمود: بگذارید تا سر شود. خداوند به ما آتش نمیخوراند و برکت در غذای سرد است.
آداب غذا خوردن
قال الحسن بن علی (علیه السلام): فی المائده اثنتا عشره خصله یجب علی کل مسلم أن یعرفها أربع منها فرض و أربع سنه و أربع تأدیب فاما الفرض فالمعروفه و الرضا و التسمیه و الشکر و أما السنه فالوضوء قبل الطعام و الجلوس علی الجانب الأیسر و الأکل بثلاث أصابع و لعق الاصابع و أما التادیب فالاکل ممایلیک و تصغیر القمه و تجوید المصغ و قله النظر فی وجوه الناس(688)؛ امام حسن (علیه السلام): آداب سفر دوازدهتاست که هر مسلمانی باید آنها را بداند: چهارتای آنها واجب است، چهار تا سنت (مستحب) و چهار تا از باب رعایت ادب میباشد. اما آن چهار که سنت است: دست شستن پیش از غذا خوردن، نشستن بر طرف چپ (بدن)، خوردن با سه انگشت و لیسیدن انگشتها. و اما آن چهار که از باب رعایت ادب میباشد: خوردن از آنچه در جلوی توست، کوچک گرفتن لقمه، خوب جویدن غذا و کمتر نگاه کردن به صورت مردم.
رعایت نظافت در غذا خوردن
عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: من غسل یده الطعام و بعده [بورک له فی اوله و آخره] و عاش فی سعه و عوفی من بلوی فی جسده(689)؛ امام صادق (علیه السلام): هر که قبل از غذا دستهایش را بشوید، در اول و آخر آن غذا به او برکت داده شود و تا زنده است در رفاه به سر میبرد و از بیماری جسمی در امام میماند.
اهمیت نشستن کنار سفره
أطیلوا الجلوس عند الموائد فأنها أوقات لا تحسب من أعمارکم(690)؛ الاختصاص: روایت شده: نشستن بر سر سفره را طولانی کنید؛ که این اوقات از عمر شما به حساب نمیآید.
داستانها :
اثر غذا در اندیشه
در جلسه خصوصی که در محضر آیت الله کوهستانی (رحمه الله) افتخار حضور داشتم و درباره اثر غذا در روح و معنویت انسان سخن به میان آمد، فرمودند: در مقطعی احساس کردم در تخیل و اندیشهام چیزهایی راه یافته، در جست و جوی ریشه آن برآمدم و متوجه شدم که در یک وعده غذا دقت و ممارست همیشگی را انجام ندادهام(691).
گرسنگی!
عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال انما بنی الجسد علی الخبز(692)؛ حضرت صادق (علیه السلام): بدن آدمی بر غذا پایهریزی شده است.
همه قوای عقلی و معنوی و تمام تمایلات غریزی که در نهاد آدمی وجود دارند، از غذا کسب نیرو میکنند و زمانی به جنبش و حرکت میآیند و فعالیتهای طبیعی خود را آغاز میکنند که احتیاج به غذا بر طرف گشته و شکم سیر شده باشد.
انسان گرسنه به مسائل عقلی و علمی فکر نمیکند. به زیبایی و جمال توجه ندارد. از جاه و مقام سخن نمیگوید. عشق و شهوت در مزاجش بیفروغ میشود و انتقام جویی و غضبش به خمودی میگراید. انسان گرسنه سرمایههای معنوی و مذهبی را از یاد میبرد. عدل و انصاف، رحمت و رأفت، دوستی و رفاقت و سایر عواطف انسانی را به دست فراموشی میسپارد و خلاصه در نظر انسان گرسنه چیزی به زیبای و محبوبیت غذا نیست. تنها آرزویش به دست آوردن خوراک است و جز به سیر کردن شکم خود به چیزی فکر نمیکند.
در نظر مردی که از گرسنگی نزدیک به هلاکت است، یک ظرف طعام ممکن است به همان اندازه زیبا باشد که یک زن زیبا در نظر یک جوان! اگر همین جوان هم دچار گرسنگی شود، زیباترین پریان در نظرش زیبا نخواهد بود و شاید در نظر او چنین پری پیکری برای خوردن مناسبتر باشد.
در قرن سوم هجری، مردی به نام علی بن محمد که بعداً به صاحب الزنج معروف شد، در بصره قیام کرد و سیاه پوستان را که در آن موقع در بصره زیاد بودند، گرد خود جمع نمود و به عنوان آزاد ساختن نژاد سیاه، علم طغیان برافراشت. آتش فتنه و فساد روشن کرد و شهر بصره را در آشفتگی و هرج و مرج فرو برد. آن فتنه وحشتزا و خونین، در حدود پانزده سال به طول انجامید و در خلال این مدت ناامنی و وحشت سراسر آن منطقه را فرا گرفته بود. دهها هزار نفر از صغیر و کبیر کشته شدند. اموال و اعراض بسیاری از مردم بر باد رفت. کشاورزی تعطیل شد و رفته رفته خواربار نایاب گردید. کار گرسنگی به جایی کشید که مردم از گوشت سگها و گربهها تغذیه میکردند و اگر یک نفر میمرد، گوشت او را بین خود تقسیم مینمودند.
سربازان صاحب الزنج نیز از فشار قحطی و گرسنگی مصون نماندند و در جبهه جنگ با لشکر خلیفه وقت، از گوشت سربازان کشته سد جوع میکردند(693).
نقل شده است که در ایام سختی و قحطی بصره، زنی را دیدند که سر بریده انسانی را در دست گرفته و گریه میکند. از وی سبب گریهاش را پرسیدند. او جواب داد مردم گرد خواهر محتضرم جمع شدند تا بمیرد و گوشتش را بخورند. هنوز خواهرم نمرده بود که او را قطعه قطعه کردند و گوشتش را تقسیم نمودند و از آن گوشت به من سهمی ندادند. فقط سربریده خواهرم را به من دادند و در این تقسیم نسبت به من ستم نمودند(694).
بلای عظیم گرسنگی آن چنان آدمی را از خود بیخود میکند و عواطف انسانی را نابود میسازد که وقتی زن زندهای را در مقابل دیده خواهرش قطعه قطعه میکنند، از کشتن وی اظهار ناراحتی و شکایت نمینماید، بلکه از این جهت شکایت دارد و اشک میریزد که از گوشت بدن خواهرش بینصیب مانده و به وی سهمی ندادهاند.
مهمتر از عواطف خواهری، مهر و محبت سوزان مادری است که آن نیز در شدت قحطی و گرسنگی برباد میرود(695).
خوردن مال حرام و غضب خدا
قومی از بنیاسرائیل گرفتار قحطی شد، هر چه دعا میکردند مستجاب نمیشد، تا اینکه خداوند به پیامبر آنها وحی فرستاد که به این مردم بگو که شما با بدنهای نجس به سوی من میآئید و دستهائی را که به خون دیگران (و برداشتن حق الناس) آلوده است، به طرف من بلند میکنید و شکمهایتان از حرام پر شده است و به همین جهت من نسبت به شما خشمگین هستم(696).
لطیفه
استاد قرائتی فرمودند: عدهای خانم به دعوت حاجیه خانم مهمان و مشغول غذا خوردن بودند، تا وارد منزل شدم، خانمها گفتند: حاج آقا برای ما هم حدیثی بخوانید! گفتم: حدیث داریم که قبل از سیر شدن دست از غذا خوردن بکشید!
سیره امام (علیه السلام)
حمیری از پدرش، و او از معمر بن خلاد روایت میکند: هنگامی که حضرت رضا (علیه السلام) میخواست غذا بخورد، دستور میفرمود: سینی بزرگی را میآوردند و نزدیک سفرهاش مینهادند، آن حضرت دست میبرد، از هر کدام از بهترین غذائی که در سفره بود، مقداری بر میداشت و در سینی بزرگ میگذاشت، سپس دستور میداد، آن غذا را برای مستمندان ببرند، در این هنگام این آیه را تلاوت میفرمود: فلا اقتحم العقبه و ما ادراک ما العقبه فک رقبه او اطعام فی یوم ذی مسغبه یتیما ذا مقربه او مسکینا ذا متربه(697)
طعام و اطعام
علامه مجلسی (رحمه الله) از بعضی از کتب معتبره نقل کرده که روایت کرده از مردی که نام او نجیح بوده که گفت دیدم جناب امام حسن (علیه السلام) را که طعام میل میفرمود و سگی در پیش روی او بود و هر زمانی که آن جناب لقمهای برای خود بر میداشت، مثل آنرا نیز برای آن سگ میافکند. من گفتم یابن رسول الله! آیا اذن میدهی که این سگ را نزد طعام شما دور کنم؟ حضرت فرمود: بگذار باشد چه من از خداوند عزوجل حیا میکنم که صاحب روحی در روی من نظر کند و من چیز بخورم و به او نخورانم(698).
اشعار :
کمخور تا معرفت یابی!
اندرون از طعام خالی دار - تا در او نور معرفت بینی
پرخوری مانع کسب حکمت
تهی از حکمتی به علت آن - که پری از طعام تا بینی (سعدی)
زیرکی همراه کمخوری
بیش خوردن قوی کند گردن - لیک زیرک شوی ز کم خوردن (سنایی)
بیماری همراه پرخوری
کم خور و بسیاری راحت نگر - بیش خور و رنج جراحت نگر (نظامی)
نکات :
بر زبان آوردن بسم الله در شروع هر کاری سفارش شده است در خوردن و خوابیدن و نوشتن، سوار شدن بر مرکب و مسافرت و بسیاری کارهای دیگر. حتی اگر حیوانی بدون نام خدا ذبح شود، مصرف گوشت آن حرام است و این رمز آن است که خوراک انسانهای هدفدار و موحد نیز باید جهت الهی داشته باشد.
خوردن باید با تأمل و دقت باشد، نه غافلانه.
اسلام خوردن چیزی را اجازه میدهد که طیب باشد و هم حلال. چیزهایی مثل شراب و گوشت خوک ممنوع است، چون ذاتا خبیث و ناپاک است. و چیزهایی که با پول غصبی خریداری شود، گرچه خودش طیب باشد، ممنوع است چون حرام است.
خوردن برای خوردن نیست، برای انجام وظایف است. فکلوا ... و اشکروا...
غذا خوردن باید هدفدار باشد، نه بر اساس هوس. کلوا - و اعملوا
در قرآن هر کجا فرمان خوردن آمده، در کنارش مسئولیتی آمده است: کلوا... و اشکروا (بقره، 168) فکلوا... أطعموا (حج، 28) کلوا... و اعملوا صالحا (مؤمنون، 51) کلوا... لا تسرفوا (اعراف، 31)
اسراف در غذا و پرخوری، منشأ بسیاری از بیماریهای جسمی و روحی و مایه سنگدلی و محروم شدن از چشیدن مزه عبارت است. چنان که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: المعده بیت کل داء معده، کانون هر بیماری است. پزشکی مسیحی پس از شنیدن این آیه و حدیث گفت: تمام علم طب، در این آیه و این سخن پیامبر شما نهفته است. (تفسیر مجمع البیان)
اسلام مکتب عدل است، نه مثل غربیها افراط در مصرف گوشت را توصیه میکند، و نه مثل بوداییها آن را حرام میداند، و نه مثل چینیها خوردن گوشت هر حیوانی را به هر شکلی جایز میداند. در اسلام برای مصرف گوشت، شرایط و حدودی است، از جمله: الف: گوشت حیوانات گوشتخوار را نخورید و دارای آلودگیهای مختلف میکروبی و انگلی و ... هستند.
ب: گوشت درندگان را نخورید، روح قساوت و درندگی در شما پیدا میشود.
ج: گوشت حیواناتی که موجب تنفر عمومی است، مصرف نکنید.
د: گوشت حیوانی که هنگام ذبح، نام مبارک خدا بر آن گفته نشده، نخورید.
ه: گوشت مردار را نخورید. چون هنگام مرگ حیوان، خون پیش از هر چیز دیگر فاسد شده و ایجاد نوعی مسمومیت میکند، از این رو حیواناتی که خفه شده، شاخ خورده، پرت شده، کتک خورده و دریده شده که جان دادنشان همراه با بیرون آمدن کامل خون نیست، در اسلام خوردن آنان حرام است. (تفسیر نمونه، ج 4، ص 295.)
امام صادق (علیه السلام) درباره گوشت مردار فرمود، کسی به آن نزدیک نشد مگر آنکه ضعف و الاغری و سستی و قطع نسل و سکته و مرگ ناگهانی او را گرفت.
خوانخواری رسم جاهلیت بود. این کار، سبب قساوت قلب و بیرحمی میشود، تا حدی که در خطر کشتن فرزند یا پدر و مادر را به همراه دارد. خوانخوار، رفیق و دوست نمیشناسد. (تفسیر المیزان) لذا خوردن خون حرام است، اما تزریق آن اشکالی ندارد.