تربیت
Tarbiat.Org

توتیای دیدگان زندگانی خاتم پیامبران (صلی الله علیه و آله)
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

مباهله‏

بعد از فتح مکه و غزواتی که در پی آن انجام گرفت، اسلام انتشار یافت و قدرت آن افزایش پیدا نمود؛ بدین جهت گروههایی از سراسر نقاط به مدینه می‏آمدند و گروهی مسلمان می‏شدند و گروهی نیز امان می‏گرفتند تا به سوی قوم خود رفته با آنان مشورت نمایند.
یکی از گروههایی که برای کسب اطلاع و آگاهی از اسلام به مدینه آمد، سی تن از مسیحیان نجران بودند که رهبرشان ابو حارثه اسقف نجران بود. آنان در هنگام نماز عصر وارد مدینه شدند. پس از اداء نماز، رسول اکرم صلی الله علیه و آله به آنان رو نمود و با ایشان گفتگو کرد. تا اینکه درباره حضرت عیسی از ایشان سؤال کردند؛ فرمود: او بنده و رسول خداست. گفتند: آیا فرزندی بدون پدر متولد می‏شود؟ رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله این آیه را قرائت فرمود:
ان مثل عیسی عند الله کمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون (آل عمران: 60)
(داستان عیسی نزد خدا مانند داستان آدم است که خدا او را از خاک خلق کرد و سپس فرمان داد: باش و او بیدرنگ وجود یافت.)
مناظره به طول انجامید و آنان لجاجت می‏کردند. خداوند این آیه را نازل فرمود:
فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فغقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علی الکاذبین. (آل عمران: 62)
(پس هر کس با تو در آن امر مجادله کند - بعد از آنچه از علم به سوی تو آمده است - پس بگو بیایید پسران و زنان و جانهای خود را فرا خوانیم؛ سپس تضرع کرده دعا کنیم و لعنت خداوند را بر هر که دروغگوست قرار دهیم.)
پس از نزول این آیه قرار شد روز دیگر با یکدیگر مباهله کنند. ابوحارثه به یارانش گفت: اگر فردا محمد صلی الله علیه و آله فرزندان و اهل بیت خود را آورد، از مباهله بهراسید و اگر با اصحاب و پیروانش آمد از آن پروا نکنید.
بامداد روز بعد رسول خدا صلی الله علیه و آله به خانه امیرالمؤمنین علیه السلام آمد. دست حسنین علیهما السلام را گرفت و امیر مؤمنان علی علیه السلام در پیش روی ایشان و حضرت زهرا سلام الله علیها پشت سر ایشان برای مباهله از مدینه خارج شدند. ترسایان از مباهله به هراس آمدند. یکی از آنان گفت: من چهره‏هایی را می‏بینم که اگر از خدا سؤال کنند که کوهی را از جای خود برکند تحقیقاً برکنده خواهد شد؛ مباهله نکنید که یک نصرانی روی زمین باقی نخواهد ماند.
ابوحارثه نزد آن حضرت آمد و گفت: ای ابوالقاسم! از مباهله با ما درگذر و با ما بر آنچه قدرت داشته باشیم مصالحه کن. بر این صلح شد که هر سال هشتاد هزار درهم بدهند.
زمخشری و دیگر عالمان غیر شیعی از عایشه روایت کرده‏اند که پیامبر صلی الله علیه و آله در روز مباهله بیرون آمد و عبایی از موی سیاه پوشیده بود. آنگاه حسنین و حضرت زهرا و امیرالمؤمنین علیهم السلام را در زیر عبا داخل کرد و آیه 34 سوره احزاب را خواند:
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا.
(خداوند اراده نموده است که پلیدی را از شما خاندان دور کند و شما را پاکیزه گرداند.)
زمخشری و فخر رازی و بیضاوی و بسیاری از سنیان گواهی داده‏اند که به دلیل مباهله، امیرالمؤمنین و حضرت زهرا و فرزندان آنها علیهم السلام بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله از تمامی اهل روی زمین بهترند و نیز روشن می‏گردد که حسنین علیهما السلام به حکم ابناءنا فرزندان پیامبرند و چون نفس پیامبر، اشرف موجودات است، امیرالمؤمنین علیه السلام به حکم انفسنا از سایر انبیاء و اصحاب اشرف است.