تربیت
Tarbiat.Org

توتیای دیدگان زندگانی خاتم پیامبران (صلی الله علیه و آله)
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

زهد و تقوا و تواضع و بی‏ریایی‏

مرحوم محدث قمی رضوان الله علیه همان گونه که از تعالیم عالیه السلام و سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و روش ائمه طاهرین علیهم السلام آموخته بود - مجموعه‏ای از اخلاق نیکو و سجایای پسندیده را در خود داشت و تقوا و فضیلت از خصوصیات او بود. اخلاق و رفتار نیکوی او همه را جذب می‏نمود. مقید بود در مساجدی که متروک مانده نماز گزارد و همینکه وضع رونقی می‏گرفت و بانی تجدید بنا و تعمیر پیدا می‏شد دیگر در آنجا حاضر نمی‏گردید. در برابر فریبهای دنیوی مقاوم و از اسارت هوی و هوس رهیده بود. معتقد بود که در حلال دنیا حساب است و در حرام آن عقاب؛ لذا بودجه‏های مالی را که برای مخارجش پیشنهاد می‏شد رد کرده می‏فرمود:
نمی‏دانم فردای قیامت چگونه جواب خدا و امام زمان علیه السلام را بدهم؟! گردنم نازک و بدنم ضعیف است؛ طاقت جواب خدا را در قیامت ندارم.(4)
از سهم امام علیه السلام استفاده نمی‏کرد و می‏گفت: من اهلیت ندارم از آن استفاده کنم. فرش خانه‏اش گلیم بود و لباسش قبای کرباسی بسیار نظیف و معطر. در مجالس زیر دست همه می‏نشست. از خودستائی و غرور و گفتن خلاف واقع دوری می‏کرد و حاضر نبود از او تمجید کنند؛ می‏گفت: من خود می‏دانم که موجودی بی‏ارزش و حقیرم.
نمونه‏ای از فروتنی او از لابلای کلماتش در کتاب الفوائد الرضویه ذیل ترجمه خودش آمده است؛ آنجا که می‏نویسد:
... چون این کتاب شریف در بیان احوال علماء است، شایسته ندیدم که ترجمه خود را - که احقر و پست‏تر از آنم که در عداد ایشان باشم - در آن درج کنم...(5)
همدوره و همحجره‏اش، مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی در طبقات أعلام الشیعه از ویژگی‏های اخلاقی او چنین یاد می‏کند:
شیخ عباس بن محمد رضا بن ابی القاسم قمی، دانشمند محدث و مورخ فاضل... او را انسانی کامل و مصداق دانشمندی فاضل دانستم. آراسته به صفاتی بود که او را محبوب می‏ساخت. اخلاقی ستوده داشت و از فروتنی خاصی برخوردار بود. سرشتی سالم و نفسی شریف داشت؛ به علاوه فضلی سرشار و تقوایی بسیار و پارسایی و زهد فراوان. مدتها به همنشینی او انس گرفتم و جانم با جان او در آمیخت...(6)
استاد محمود شهابی، از فضلای دانشگاه - که در مشهد از نزدیک به دیدار محدث قمی موفق شده و از محبتها و فضائل او بهره برده است - در مقدمه‏ای که بر کتاب الفوائد الرضویه نگاشته است، می‏نویسد:
... نویسنده این کتاب (الفوائد الرضویه)... در ایمان و خلوص و ورع آیتی بزرگ بوده... در یکی از ماههای رمضان با چند تن از رفقا از ایشان خواهش کردیم که در مسجد گوهرشاد اقامه جماعت را بر معتقدان و علاقه‏مندان منت نهند با اصرار و ابرام این خواهش پذیرفته شد و چند روز نماز ظهر و عصر در یکی از شبستانهای آنجا اقامه شد و بر جمعیت این جماعت روز به روز می‏افزود. هنوز به ده روز نرسیده بود که اشخاص زیادی اطلاع یافتند و جمعیت فوق العاده شد. یک روز پس از اتمام نماز ظهر به من - که نزدیک ایشان بودم - گفتند: من امروز نمی‏توانم نماز عصر بخوانم. رفتند و دیگر آن سال را برای نماز جماعت نیامدند. در موقع ملاقات و استفسار از علت ترک نماز جماعت گفتند: حقیقت این است که در رکوع رکعت چهارم متوجه شدم که صدای اقتدا کنندگان که پشت سر من می‏گویند: یا الله! یا الله! ان الله مع الصابرین از محلی بسیار دور به گوش می‏رسید. این توجه - که مرا به زیادتی جمعیت متوجه کرد - در من شادی و فرحی تولید کرد و خلاصه خوشم آمد که جمعیت این اندازه زیاد است. بنابراین من برای امامت اهلیت ندارم ...
استاد شهابی اینگونه ادامه می‏دهد:
مرحوم حاج شیخ عباس قمی بی‏اغراق و مبالغه خود چنان بود که برای دیگران می‏خواست و چنان عمل می‏کرد که به دیگران تعلیم می‏داد. سخنان و مواعظ او چون از دل خارج می‏شد و با عمل توأم می‏بود، ناگزیر بر دل می‏نشست و شنونده را به عمل وامی‏داشت. هر کس او را با آن حال صفا و خلوص می‏دید - عالم بود یا جاهل، عارف بود یا عامی، بازاری بود یا اداری، فقیر بود یا غنی - و سخنان سر تا پا حقیقت را از او می‏شنید بی‏اختیار انقلابی در حال وی پدید می‏آمد و تحت تأثیر بیانات صادقانه و نصایح مشفقانه او واقع می‏شد و به فکر اصلاح حال خویش می‏افتاد...(7)