در زمان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله متولد گردید. این روایت را از ایشان نقل کرده که فرمودند:
لا تدخلوا علی قلحاً؛ استاکوا. فلولا ان اشق علی امتی لامرتهم بالسواک عند کل صلاة.(213)
با دندانهای کثیف نزد من میایید؛ مسواک کنید که اگر بر امتم دشوار نبود دستور میدادم که برای هر نماز مسواک کنند.
تمام از جانب امیر مؤمنان علیه السلام حاکم مدینه بود. پیش از او - زمانی که امام علیه السلام به سوی عراق میرفت - سهل بن حنیف والی آنجا بود. او را عزل کرد و نزد خود فرا خواند و تمام را گمارد. سپس او را نیز عزل و حکومت مدینه را به ابو ایوب انصاری سپرد. او نزد امام علیه السلام رفت و شخصی از انصار را به جانشینی خود نصب کرد. وی همچنان در آن مقام بود تا امام علیه السلام به شهادت رسید.(214)
تمام بسیار توانا و زورمند بود. او فرزندانی داشت. از زبیر بن بکار نقل شده که گفت: عباس ده پسر داشت که شش(215) تن از آنان ام الفضل لبابه(216) دختر حارث هلالی بودند. عبدالله بن یزید هلالی چنین سروده است:
ما ولدت نجیبة من فحل کستة من بطن ام الفضل
اکرم بها من کهلة و کهل!
هیچ زن پاکدامن مانند شش فرزندی که ام الفضل زایید از مردی فرزند نزاده است. چه گرامیند این فرزندان از این مرد و زن!
ابن عبدالبر(217) گوید: تمام کوچکترین فرزندان عباس بود؛ (پدرش) او را روی دست میگرفت و میرقصانید و میگفت:
تموا بتمام فصاروا عشره یا رب، فاجعلهم کراماً برره
و اجعل لهم ذکراً و انم الشجره
تعداد آنان با آمدن تمام به ده تن رسید. خداوندا، آنان را در شمار بزرگان و نیکوکاران قرار ده و تبار و شجره این خاندان را افزون و نام آنان را بر زبانها جاری ساز.(218)
و این خلاف مطلبی است که قبلاً اشاره شد.(219) والله العالم.