تربیت
Tarbiat.Org

توتیای دیدگان زندگانی خاتم پیامبران (صلی الله علیه و آله)
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

فصاحت زبان و بلاغت بیان آن حضرت‏

مقام حضرتش در شیوایی و فصاحت زبان و بلاغت گفتار قابل انکار نیست. جوامع کلم (سخنان جامع و کوتاه و پرمغز حکیمانه) به ایشان داده شد و حکمتهای بدیع خاص اوست. با هر امتی از عرب به زبان خاص همان امت سخن می‏گفت و در بلاغت از آنان برتر می‏بود تا جایی که بسیاری از یارانش در موارد مختلف در مورد تشریح سخنان و تفسیر گفته‏هایش پرسشهایی می‏پرسیدند. اگر کسی در نحوه کلام آن حضرت و رفتارش دقت کند این امر را درمی‏یابد.
سخن و طرز و نحوه گفتگوی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با قریشیان و انصار و مردم حجاز و نجد همچون سخن و نحوه گفتگویش با ذوالمشعار همدانی و یا طهفه نهدی و قطن بن حارثه علیمی و وائل بن حجر کندی و دیگر فرمانروایان حضرموت و پادشاهان یمن نبود. به نامه آن حضرت به (قبیله) همدان و گفتگویش با طهفة بن (أبی) زهیر یاد شده - که در کتاب المثل السائر آمده است - رجوع کنید. اگر بیان آنها خارج از موضوع کتاب نبود مقداری از آنها را می‏آوردیم.
اصحاب به آن حضرت گفتند: کسی را در بیان، فصیحتر از شما نیافته‏ایم. فرمود: چرا این چنین نباشم؟ خداوند قرآن را به زبان من نازل فرموده است. در جایی دیگر فرمود: زیرا من از قریش هستم و در میان بنی سعد بزرگ شده‏ام. و از این رو قدرت فصاحت بادیه‏نشینان و شیوایی الفاظ و رونق عبارات شهرنشینان را یکجا جمع کرده بود.
ام معبد در توصیف حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله گفت:
منطقی شیرین و قاطع دارد و سخنش بی‏ارزش و بیهوده نیست. گویی دانه‏هایی است که به ردیف تنظیم شده باشند.(377)
ابن عباس گوید:
زمانی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله سخنی می‏فرمود و یا درباره چیزی از ایشان پرسش می‏شد، سه بار آن را تکرار می‏فرمود تا خوب فهمیده شود و خوب فهمانده گردد.(378)
امام صادق علیه السلام فرمود:
ما کلم رسول الله صلی الله علیه و آله العباد بکنه عقله قط. قال رسول الله صلی الله علیه و آله: انا معاشر(379) الانبیاء امرنا ان نکلم الناس علی قدر عقولهم.(380)
هرگز پیامبر خدا صلی الله علیه و آله با مردم با حقیقت عقل خود صحبت نفرمود. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
ما پیامبران مأموریم که با مردم به اندازه عقلشان صحبت کنیم.
یکی از دانشمندان گفته است:
پیامبر صلی الله علیه و آله از لحاظ منطق فصیحترین و بلیغترین مردم و از لحاظ بیان برترین آنها بود. می‏گفت: من فصیحترین عربم و ساکنان بهشت در آنجا به زبان من سخن می‏گویند.
کم حرف و خوش بیان بود. اگر سخن می‏گفت یاوه بر زبان نمی‏آورد. سخنانش همانند دانه‏های منظم بود و از سخن همه مردم مختصرتر؛ با داشتن اختصار همه مقصود خود را بیان می‏فرمود. جبرئیل نیز چنین سخن می‏گفت. سخنان آن حضرت جامع و کامل بود؛ نه کمبود داشت و نه زیادتی در آن دیده می‏شد. گفته‏هایش به هم مرتبط بود. در میان سخنانش توقف کوتاهی می‏نمود تا شنونده آن را حفظ نماید و بفهمد. صدایش بلند و آهنگ آن از صدای همه مردم بهتر و زیباتر بود. بسیار ساکت بود. بدون نیاز سخن نمی‏گفت. در حال آرامش و در حال خشم و غضب جز سخن حق سخنی نمی‏فرمود.(381)