او در مکه رسول خدا صلی الله علیه و آله را هجو میکرد و نسبت به آن حضرت بدی میگفت. در روز فتح مکه گریخت و سپس نزد آن حضرت بازگشت و پوزش طلبید. حضرتش عذر او را پذیرفت. زمانی که اسلام آورد، گفت:
یا رسول الملیک، ان لسانی راتق ما فتقت اذ أنا بور
ای پیامبر خدا! زبان من آنچه را که گفته است باز پس میگیرد که من گمراه و سرگشته بودم.
اذ أباری الشیطان فی سنن الغی ی و من مال میله مثبور
من در طریق گمراهی پیرو شیطان بودم و هر که کارهای او را انجام دهد، نابودشدنی است.
آمن اللحم و العظام بربی ثم قلبی (نفسی) الشهید انت نذیر
گوشت و استخوان من به خدایم ایمان آوردند؛ آنگاه دلم گواهی میدهد که تو هشدار دهندهای.
و نیز اشعار دیگری در مقام عذرخواهی سرود:
انی لمعتذر الیک من الذی أسدیت اذ أنا فی الضلال اهیم
من از بیتوجهیای که کردم پوزش میطلبم که در گمراهی سرگردان بودم.
فاغفر - فدی لک والدای کلاهما- زللی فانک راحم مرحوم
لغزشم را ببخشای - ای که پدر و مادرم هر دو به فدایت - که تو رحمکنندهای و رحمت شده.
و لقد شهدت بان دینک صادق حق و انک فی العباد جسیم
گواهی میدهم که دین تو راست و حق است و تو در میان مردم بلندمقامی.