تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد15
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

تهمت جنون و تهدید به زندان

هنگامی که موسی با لحن قاطع و کوبنده ای سخنان فرعون را پاسخ گفت و فرعون از این نظر در مانده شد، مسیر کلام را تغییر داد و موسی را که گفته بود من رسول و فرستاده رب العالمینم مورد سؤال قرار داد و گفت: پروردگار عالمیان چیست؟ (قال فرعون و ما رب العالمین).

بسیار بعید است که فرعون این سخن را واقعا برای فهم مطلب گفته باشد بلکه بیشتر به نظر می رسد که برای تجاهل و تحقیر، این سؤال را مطرح کرد.

ولی به هر حال موسی همانند همه بحث کنندگان بیدار و آگاه راهی جز این نداشت که مطلب را جدی بگیرد و به پاسخ جدی بپردازد، و از آنجا که ذات خدا از دسترس افکار انسانها بیرون است، دست به دامان آثار او در پهنه آفرینش زند، و از آیات آفاقی سخن به میان آورد گفت او پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان این دو قرار گرفته است می باشد، اگر شما راه یقین می پوئید (قال رب السماوات و الارض و ما بینهما ان کنتم موقنین).

آسمانها با آن عظمتش، و زمین با آن وسعت و گستردگی و موجودات رنگارنگش که تو و دستگاه تو در برابر آن ذره ناچیزی بیش نیست، آفرینش

@@تفسیر نمونه جلد 15 صفحه 210@@@

پروردگار من است، چنین آفریدگار و مدبر و نظم دهنده ای شایسته پرستش است نه موجود ضعیف و ناچیزی همچون تو!

توجه به این حقیقت نیز لازم است که بت پرستان معتقد بودند هر یک از موجودات این عالم، ربی دارد، و جهان را ترکیبی از نظامات پراکنده می شمردند، اما سخن موسی (علیه السلام) اشاره به این حقیقت است که این نظام واحد که بر مجموعه عالم هستی حکمفرما است دلیل بر این است که رب واحدی دارد.

جمله ان کنتم موقنین ممکن است اشاره به این مطلب باشد که موسی می خواهد تلویحا به فرعون و یارانش بفهماند که من می دانم هدف شما از این سؤال، درک حقیقت نیست اما اگر در جستجوی حقیقت باشید و صاحب عقل و شعور، همین استدلال که کردم کافی است، کمی چشمتان را بگشائید و ساعتی در این آسمانهای وسیع و زمین گسترده و آثارش بیندیشید تا دانستنیها را بدانید و جهانبینی خود را تصحیح کنید.

اما فرعون با این بیان محکم معلم بزرگ آسمانی، از خواب غفلت بیدار نشد، باز به استهزاء و سخریه ادامه داد و از روش دیرینه مستکبران مغرور پیروی کرد رو به اطرافیان خود کرده گفت: آیا نمی شنوید این مرد چه می گوید؟! (قال لمن حوله الا تستمعون).

پیدا است اطراف فرعون را چه افرادی گرفته اند، اشخاصی از قماش خود او، گروهی از صاحبان زر و زور و همکاران ظلم و ستم.

ابن عباس می گوید: اطرافیان او در آنجا پانصد نفر بودند که از خواص قوم او محسوب می شدند.**تفسیر ابوالفتوح رازی ذیل آیه مورد بحث***

هدفش این بود که این سخن منطقی و دلنشین موسی در قلب تاریک این گروه

@@تفسیر نمونه جلد 15 صفحه 211@@@

کمترین اثری نگذارد، و آن را یک سخن بی محتوی که مفهومش قابل درک نیست معرفی کند.

ولی باز موسی (علیه السلام) به سخنان منطقی و حساب شده خود بدون هیچگونه ترس و واهمه ادامه داد و گفت: او پروردگار شما و پدران نخستین شما است (قال ربکم و رب آبائکم الاولین).

در حقیقت موسی که در مرحله نخست از آیات آفاقی شروع کرده بود در مرحله دوم به آیات انفسی اشاره کرد و به اسرار آفرینش در وجود خود انسانها و آثار پرورش الهی و ربوبیت پروردگار در روح و جسم بشر پرداخت، تا این مغروران بیخبر لااقل درباره خود بیندیشند و کمی خود را بشناسند و به دنبال آن، خدای خود را.

ولی فرعون به خیره سری همچنان ادامه داد، و از مرحله استهزاء و سخریه پا را فراتر نهاده نسبت جنون و دیوانگی به موسی داد و گفت: پیامبری که به سوی شما آمده قطعا مجنون است! (قال ان رسولکم الذی ارسل الیکم لمجنون)

همان نسبتی که همه جباران تاریخ به مصلحان الهی می دادند.

جالب اینکه این فریبکار مغرور حتی حاضر نبود بگوید فرستاده ما و به سوی ما بلکه می گوید پیامبر شما که به سوی شما فرستاده شده است، چرا که حتی تعبیر پیامبر شما جنبه سخریه داشت، سخریه ای توأ م با خود برتر بینی که من بالاتر از آنم که پیامبری، برای دعوتم بیاید، و هدفش از نسبت جنون به موسی (علیه السلام) این بود که اثر منطق نیرومند او را در افکار حاضران خنثی کند.

@@تفسیر نمونه جلد 15 صفحه 212@@@

اما این نسبت ناروا در روح بلند موسی (علیه السلام) اثری نگذاشت و همچنان خط اصلی توحید را از طریق آثار خدا در پهنه آفرینش، در آفاق و انفس، ادامه داد و گفت: او پروردگار مشرق و مغرب و آنچه در میان این دو است می باشد اگر شما عقل و اندیشه خود را به کار می گرفتید (قال رب المشرق و المغرب و ما بینهما ان کنتم تعقلون).

اگر تو در محدوده کوچکی به نام مصر، یک حکومت ظاهری داری، حکومت واقعی پروردگار من تمام شرق و غرب جهان و هر چه میان آنها است در بر گرفته، و آثارش در همه جا در جبین موجودات می درخشد، اصولا همین طلوع و غروب خورشید در خاور و باختر، و نظامی که بر آن حاکم است، خود نشانه ای از عظمت او است، اما عیب کار اینجا است که شما تعقل نمی کنید و اصلا عادت به اندیشیدن ندارید (توجه داشته باشید که جمله ان کنتم تعقلون اشاره به همین است که شما اگر برنامه تعقل در گذشته و حال در زندگانیتان بود این حقیقت را درک می کردید).

در واقع موسی (علیه السلام) نسبت جنون را به طرز زیبائی پاسخ گفت که من دیوانه نیستم، دیوانه و بی عقل کسی است که این همه آثار پروردگار را نمی بیند، و این همه نقش عجب که بر در و دیوار وجود است هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار!

درست است که موسی (علیه السلام) نخستین بار اشاره به تدبیر آسمانها و زمین کرد ولی از آنجا که آسمان بسیار بالا است و زمین، بسیار اسرارآمیز، لذا در آخرین مرحله انگشت روی نقطه ای گذاشت که هیچکس را یارای انکار آن نیست، و انسان همه روز با آن سر و کار دارد، و آن نظام طلوع و غروب آفتاب و برنامه دقیقی که در آن وجود دارد، و احدی نمی تواند ادعا کند من تنظیم کننده آنم.

تعبیر به ما بینهما (آنچه میان این دو است) اشاره به وحدت و ارتباط در میان شرق و غرب است همانگونه که این تعبیر در مورد آسمانها و زمین نیز چنین بود، و در مورد ربکم و رب آبائکم الاولین نیز ارتباط و وحدت نسلها را

@@تفسیر نمونه جلد 15 صفحه 213@@@

بیان می کند.

این منطق نیرومند و شکست ناپذیر، فرعون را سخت خشمگین ساخت و سرانجام به حربه ای متوسل شد که همه زورمندان بی منطق به هنگام شکست و ناکامی به آن متوسل می شوند و چنین گفت: اگر معبودی غیر من انتخاب کنی تو را از زندانیان قرار خواهم داد (قال لئن اتخذت الها غیری لاجعلنک من المسجونین).

من این سخنان تو را نمی فهمم، همین می دانم که یک اله و معبود بزرگ وجود دارد و آن منم! و هر کس غیر از این بگوید محکوم به مرگ، یا زندان مرگ آفرین است!.

بعضی از مفسران معتقدند که الف و لام در المسجونین الف و لام عهد است، و اشاره به زندان مخصوصی است که هر کس را به آن می افکندند، برای همیشه در آن می ماند تا جنازه او را از زندان بیرون آورند.**تفسیر (المیزان) و (فخر رازی) و (روح المعانی) ذیل آیه مورد بحث***

در واقع فرعون با این سخن تند و تهدید ظالمانه می خواست موسی (علیه السلام) را خاموش کند چرا که ادامه این بحثها سبب بیداری مردم می شد، و برای جباران چیزی خطرناکتر از بیداری و هشیاری مردم نیست!.

@@تفسیر نمونه جلد 15 صفحه 214@@@