تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد15
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

2 - انذار بستگان نزدیک (حدیث یوم الدار).

بر اساس آنچه در تواریخ اسلامی آمده، پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) در سال سوم بعثت مامور ابلاغ این دعوت شد زیرا تا آن زمان، دعوت مخفیانه انجام می گرفت،

@@تفسیر نمونه جلد 15 صفحه 372@@@

و تعداد کمی اسلام را پذیرا شده بودند، امام هنگامی که آیه و انذر عشیرتک الاقربین - و آیه - فاصدع بما تؤ مروا عرض عن المشرکین (سوره حج آیه 94) نازل گردید پیغمبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) مامور شد دعوت خود را آشکار سازد، و نخست از خویشاوندان شروع کند.**سیره ابن هاشم جلد 1 صفحه 280***

اما کیفیت این ابلاغ و انذار به طور اجمال چنین بوده که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) بستگان نزدیکش را به خانه ابوطالب دعوت کرد، آنها در آن روز حدود چهل نفر بودند، و از عموهای پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) ابوطالب و حمزه و ابولهب حضور داشتند، پس از صرف غذا هنگامی که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) می خواست وظیفه خود را ابلاغ کند، ابولهب با گفته های خود زمینه را از میان برد، لذا فردای همان روز پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) آنها را دعوت دیگری به غذا کرد.

بعد از صرف غذا چنین فرمود: ای فرزندان عبدالمطلب! من به خدا سوگند هیچ جوانی را در عرب نمی شناسم که برای قومش چیزی بهتر از آنچه من آورده ام آورده باشد، من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام، و خداوند به من دستور داده است که شما را دعوت به این آئین کنم، کدامیک از شما مرا در این کار یاری خواهید کرد، تا برادر من و وصی و جانشین من باشید؟.

جمعیت همگی سر باز زدند جز علی (علیه السلام) که از همه کوچکتر بود برخاست و عرض کرد: ای پیامبر خدا! من در این راه یار و یاور توام، پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) دست بر گردن علی (علیه السلام) نهاد و فرمود: ان هذا اخی و وصیی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوه: این برادر و وصی و جانشین من در شما است، سخن او را بشنوید و فرمانش را اطاعت کنید.

جمعیت از جا برخاستند در حالی که خنده تمسخرآمیزی بر لب داشتند و به ابوطالب می گفتند: به تو دستور می دهد که گوش به فرمان پسرت کنی، و از وی

@@تفسیر نمونه جلد 15 صفحه 373@@@

اطاعت نمائی!

این حدیث را بسیاری از دانشمندان اهل سنت، همچون ابن ابی جریر و ابن ابی حاتم و ابن مردویه و ابو نعیم و بیهقی و ثعلبی و طبری نقل کرده اند، و ابن اثیر در جلد دوم کتاب کامل این سخن را آورده است، همچنین ابوالفداء در جلد اول تاریخش و گروهی دیگر.**برای توضیح بیشتر به کتاب (المراجعات) صفحه 130 به بعد و کتاب (احقاق الحق) جلد 4 صفحه 62 به بعد مراجعه فرمائید***

این حدیث نشان می دهد تا چه اندازه پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) در آن روز تنها بود، و چگونه در پاسخ دعوتش جز استهزاء و سخریه عکس العملی نداشتند، و چگونه علی (علیه السلام) از نخستین روزهای دعوت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) که از تنهائی، سخت رنج می برد در کنار حضرتش ایستاد و مدافع او بود.

در حدیث دیگری آمده است که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) یک، یک از طوائف قریش را صدا زد، و آنها را از آتش الهی بر حذر داشت گاه می فرمود: یا بنی کعب انقذوا انفسکم من النار: ای طائفه بنی کعب خود را از آتش رهائی بخشید.

و گاه همین خطاب را به طائفه بنی عبدالشمس و بنی عبدمناف و بنی هاشم و بنی عبدالمطلب می کرد و می فرمود انقذوا انفسکم من النار! خویشتن را از آتش الهی نجات دهید که من قادر بر دفاع از شما در صورت کفر نیستم**(تفسیر قرطبی) جلد 7 صفحه 4859 ذیل آیات مورد بحث با مختصری تلخیص***

@@تفسیر نمونه جلد 15 صفحه 374@@@