إنشاءالله این بحث وسیلهای شود تا جایگاه مخلَصین را به طور جدّی دنبال بفرمائید و روشن شود با چه هدفی خداوند عدهای را با ارادهی خاص خود میپروراند و چرا علامه طباطبائی(ره) در تفسیر آیهی 33 سورهی احزاب که بحث طهارت اهل البیت(ع) را پیش میکشد، روشن میکنند آن طهارت باید تکوینی باشد، به این معنی که وجود مقدس اهل البیت(ع) به ارادهی خاص خداوند عین طهارت گردند و متوجه باشیم اگر در این دنیا مخلَص موجود است باید خصوصیاتی را داشته باشد که شما در زیارت جامعه از یک جهت و در دعاها و مناجات آنها از طرف دیگر، متذکر آن خصوصیات میشوید و از مقام باطنی و نوری آنها غفلت نمیکنید که به جهت تقدّم درجهی وجودی که دارند قبل از خلقت آسمان و زمین وجود داشتند.
ابن عباس گفت ما در خدمت پیامبر اكرم(ص) بودیم كه علیبنابىطالب(ع) وارد شد همینكه چشم پیامبر اكرم(ص) به او افتاد در چهرهاش تبسم نمود و فرمود: مرحبا به كسى كه خدا او را چهل هزار سال قبل از خلقتِ آدم آفرید. عرض كردم یا رسول الله آیا ممكن است پسر قبل از پدر باشد؟ فرمود: آرى خداوند من و على را قبل از آدم از یک نور آفرید، به فاصله چهل هزار سال قبل از خلقت آدم نورى آفرید و به دو قسمت تقسیم نمود مرا از نیم آن و علی را از نیم دیگر آفرید، قبل از آفرینش تمام اشیاء، سپس از نور من و علی اشیاء را آفرید . سپس ما را در طرف راست عرش قرار داد، بعد ملائكه را آفرید ما تسبیح كردیم ملائكه بعد از ما تسبیح نمودند، ما تهلیل گفتیم آنها بعد از ما به تهلیل مشغول شدند، ما تكبیر گفتیم سپس آنها تكبیر گفتند این تسبیح و تهلیل و تكبیر ملائكه بهواسطهی تعلیم من و على بود»(240) لذا در زیارت جامعهی کبیره خطاب به آن ذوات مقدس اظهار میداری. «خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِینَ حَتَّى مَنَّ عَلَیْنَا بِكُمْ» خدا شما را آفرید و محیط به عرش خود گردانید تا این زمان كه به نعمت وجود شما بر ما منت گذاشت «جَعَلَكُمْ فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْكَرَ فِیهَا اسْمُهُ» شما را در خاندانى قرار داد كه إذْن فرموده آن را بالا برند، خانههایى كه نام خدا در آنها برده مىشود، و صبح و شام در آنها تسبیح او مىگویند .
در این فراز علاوه بر آن که متوجه خلقت نوری آن ذوات مقدس هستید، متوجه تعین و ظهور دنیایی آنها نیز میباشید که خداوند آنها را در خانوادهای خاص قرار داد تا آنجا که میگویی «مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِكُمْ» هرکس خدا را طلب کرد از شما شروع کرد تا به نتیجه رسید و از آن دقیقتر عرضه میداری «بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ یَخْتِمُ»(241) خداوند برکاتش را از طریق شما میگشاید و آن برکات به ما منتهی میشود و آن برکات به شما نیز ختم میشود. از آنجایی که متوجه هستید از طریق همین مخلَصین راه رضوان خداوند گشوده میشود. میگویی: «بِكُمْ یُسْلَكُ اِلَی الرِّضْوان»؛ به كمك شما انسانها به سوی رضایت خداوند كشیده میشوند. چون در واقع قلب آن ذوات مقدس نمایانندهی آن چیزی است که خداوند از بندگانش میخواهد و اقتضای مخلَصبودن، چنین خصوصیاتی است.
با توجه به حرکات و سکنات ائمه(ع) و تأکیدات رسول خدا(ص) در توجه به اهل البیت(ع) و با توجه به صحنههای متفاوت تاریخ و موضعگیریهای منحصر به فردی که ائمه(ع) از خودشان نشان دادهاند و از همه مهمتر تأکید قرآن به «مودّت فیالقربی» و طهارت اهلالبیت، خیلی زود میتوان متوجه شخصیتهایی شد که تعبیرات مطرح شده در زیارت جامعهی کبیره، صفات واقعی این ذوات مقدس است. مسلّم غیر از ائمهای كه شیعه متوجه آنها شده کسان دیگری را مصداق چنین صفاتی نمیتوان یافت. زمان حضرت نوح(ع) مصداق مخلَصین معلوم بود، و همهی مؤمنین نظر به آن حضرت داشتند(242) ولی در این زمان با همهی غفلتهایی که بعد از رحلت رسول خدا(ص) شد، اگر غیر از ائمهی معصوم(ع) كسان دیگری را مصداق صفات مذکور یافتید ما را هم دنبال خودتان ببرید! و اگر مشخص شد چنین نیست پس مواظب باشد حالا كه همواره مخلَص در دنیا هست، پس دنبال دیگری غیر از ائمهی معصومین(ع) راه نیفتید.