تربیت
Tarbiat.Org

مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت(ع)
اصغر طاهرزاده

برترین مردم

رسول خدا(ص) می‌فرمایند: «اَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ، فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا، فَهُوَ لَا یُبَالِی عَلَى مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْیَا عَلَى عُسْرٍ أَمْ عَلَى یُسْر»(187) افضل مردم كسى است كه عاشق عبادت باشد، عبادت را در آغوش و آن را با قلبش دوست بدارد و تن خود را با آن همراه کند و خود را برای انجام آن فارغ گرداند. چنین شخصى باك ندارد كه زندگى دنیایی‌‌اش به سختى بگذرد یا به آسانى. چنانچه ملاحظه می‌فرمائید رسول خدا(ص) موضوع عشق به عبادت را پیش می‌کشند و می‌فرمایند اوج انسانیت با عشق به عبادات تحقق می‌یابد و این با به صحنه‌آوردن دل و ایجاد محبّت به اولیاء الهی عملی می‌گردد.
عشق دریچه‌ی وصال است و انسان را از همه‌چیز بیگانه می‌کند جز از محبوب و معشوق خود، حال اگر محبوب انسان خدا باشد، آیا زیباتر از آن می‌شود که انسان از همه چیز منصرف شود جز از خدا و به نور او ببیند و به نور او بشنود؟ خداوند در حدیث قدسی می‌فرماید: بنده‌ی من از طریق انجام مستحبّات تا آن‌جا صعود می‌کند که: «كُنْتُ اذاً سَمْعَهُ الَّذی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذى یُبْصِرُ بِهِ وَ لِسانَهُ الَّذى یَنْطِقُ بِهِ وَ یَدَهُ الَّتى یَبْطِشُ بِها، انْ دَعانى اجَبْتُهُ و انْ سَالَنى اعْطَیْتُه‏»؛(188) گوش او خواهم شد كه بدان مى‏شنود و چشمش كه بدان مى‏بیند و زبانش كه با آن سخن مى‏گوید و دستش كه با آن مى‏گیرد. اگر مرا بخواند جوابش مى‏دهم و اگر از من چیزى بخواهد عطایش كنم. مسلم تا معشوق و محبوب انسان حق تعالی نباشد هرگز عشق، معشوق را در خود غرق نمی‌کند زیرا عاشق باید بتواند با تمام ذات با محبوب و معشوق خود روبه‌رو شود و در آن صورت است که همه‌ی اسماء الهی در او تجلی می‌کند. وقتی معشوق و محبوب انسان خدا بود، انسان در عشق فانی می‌شود زیرا در آن حال معشوق غیبت ندارد تا عشق با افولِ کمالات محبوب، افول کند.
وقتی محبوب عین کمال بود، مُحبّ با نظر به او هر بار زنده‌تر از از قبل می‌شود و از دیدار او سیر نمی‌گردد و به وَجد و حضوری بیشتر نایل می‌گردد، به طوری‌که هرگز حاضر نیست از آن دست بردارد. به همین جهت گفته‌اند: «هر عشقی که در عاشق اندک عقلی باقی گذارد که به غیر معشوق بیندیشد عشق خالص نیست، بلکه حدیث نفس است» و تا در این مسیر نظرها به انسان کامل نیفتد که در عین فنا در حق است، چنین عشقی محقق نمی‌شود. در همین راستا خداوند فرمود: «قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْكُمُ اللّهُ»؛(189) ای پیامبر! بگو اگر مُحبّ خدا هستید، از من تبعیت کنید تا شما نیز مُحبّ خدا شوید. این آیه نشان می‌دهد تبعیت از رسول خدا(ص) در فرائض و نوافل موجب عشق خدا به بنده می‌شود، تا آن‌جا که به مقام قرب نوافل نایل می‌گردد که خواست او با خواست خدا یکی می‌شود که این یک نحوه یگانگی بین محبّ و محبوب است که در سوره‌ی فاتحةالکتاب تجلی کرد و محبوب ما به ما فاتحةالکتاب را داد تا از یک طرف در خدمت بندگانش باشد و از طرف دیگر بندگانش از طریق آن سوره در خدمت پروردگارشان باشند.