تربیت
Tarbiat.Org

مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت(ع)
اصغر طاهرزاده

ضرورت وجود انسان‌های معصوم

وقتی متوجه شدیم مخلَص‌بودن به چه معنی است و روشن شد خداوند عده‌ای را طوری می‌پروراند که از هر ناخالصی پاک باشند، متوجه این نکته نیز خواهیم شد كه اساساً اگر بناست خدا من و شما را هدایت كند، باید مخلَصین را در عالم قرار دهد تا ما بتوانیم به آن‌ها که نمونه‌ی هدایت کامل الهی هستند اطمینان كنیم وگرنه برای رسیدن به مقصد مورد رضایت خداوند، الگو و نمونه‌ی کامل نخواهیم داشت، در حالی که برای تربیت کامل، صِرف توصیه و تئوری‌های تربیتی کافی نیست، باید نمونه‌ی کاملی که نمایش عینی آن تربیت است مدّ نظر انسان باشد و خداوندی که دارای رحمت کامل و واسع است انسان‌ها را از این نیاز محروم نمی‌کند و لذا افرادی را می‌پروراند که از هرگونه عیبی که در راه بندگی خدا عیب و نقص محسوب می‌شود، پاک باشند تا بتوان به طور کامل به آن‌ها اطمینان کرد.
اگر بنده به جنابعالی بگویم می‌خواهم یك میلیون خبر به شما بدهم كه فقط یكی از آن‌ها غلط است. شما دیگر به هیچ‌کدام از آن‌ها نمی‌توانید اطمینان کنید، از نظر شما در اولین خبر امکان غلط‌بودن هست تا آخرین خبر و عملاً هیچ کدام از خبرها به درد شما نمی‌خورد و لذا در مورد هدایت الهی باید شخصیت‌هایی را خداوند بپروراند که هیچ‌گونه انحرافی در آن‌ها نباشد تا بشریت بتواند به آن‌ها اعتماد کند و هدایت شود.
از آن‌جایی که خداوند حکیم است و خلقت او لغو و بی‌هدف نیست و در آن راستا ما را هدایت می‌كند تا به کمالی که لازم است، برسیم و از آن طرف چون میل درونی ما طالب هدایت‌‌شدن است و خداوند هیچ میلی از ما را بی‌جواب نمی‌گذارد، پس میل به هدایت را هم بدون پاسخ رها نمی‌كند و جواب این نیاز را می‌دهد و طوری هم جواب می‌دهد که به واقع برای ما قابل استفاده باشد و این می‌رساند که باید انسان‌هایی همواره در مدّ نظر مردم باشد که از ابتدا هیچ نقصی در شخصیت آن‌ها دیده نشود. به قول مولوی خدا می‌فرماید:
مــن كریمم، نـان نمایم بنـده را

تا بگریانـد طمع، آن زنــده را

هر كراماتی كه می‌جویی به جان

او نمودت تا طمع كردی در آن(203)

پس خداوند هم میل داشتن انسان کامل را در ما گذاشته است تا به سوی آن حرکت کنیم و هم آن میل را بی‌جواب نمی‌گذارد.
ما نیاز داریم كه هدایت بشویم، از طرفی با آدمی كه در طول عمرش یك اشتباه هم داشته باشد، هدایت نمی‌شویم. چون اگر ما اطمینان کامل نداشته باشیم که آن فرد عین عصمت است و احتمال اشتباه در او بدهیم، به هدایت دست نمی‌یابیم و نسبت به درستی اعمال او گرفتار شک و تردید می‌شویم. این‌ها همه روشن می‌کند كه در طول تاریخ و برای همیشه عده‌ای هستند كه در عقیده و اخلاق و عمل عین صحّت و عصمت‌اند و پیامبران مصداق كامل این مقام می‌باشند.
وقتی پیامبری از طریق معجزه ثابت كرد كه پیامبر است، و برای هدایت بشر آمده است، لازمه‌ی هدایت، آن است که او معصوم باشد و خداوند اجازه‌ی این که شیطان در افکار و گفتار و اعمالش تصرف کند را به شیطان نمی‌دهد، چون خداوند او را برای هدایت بشریت برگزیده است، وقتی آن هدایت به معنی واقعی محقق می‌شود که حرکات و افکار و گفتار پیامبر خدا مخالف دین خدا نباشد و شخصیت خود او مطابق دینی باشد که برای هدایت بشر آورده است.
ابتدا باید به درستی بیندیشیم که لازمه‌ی هدایت الهی، علاوه بر آوردن دستوراتی که هیچ نقصی در آن‌ها نباشد، این است که آورنده‌ی آن دستورات نیز مصداق کامل آن هدایت باشد، تا مردم نگویند: آورنده‌ی دین مقید به دین خدا نیست چرا ما مقید باشیم. و اگر پیامبر خدا مثل بقیه با پذیرفتن دین، به تدریج رو به سوی کمال برود، باز مشکل باقی می‌ماند و نقطه ضعف‌های قبلی آن پیامبر مانع هدایت مردم می‌شود و خدایی که با رحمت واسعه‌اش اراده کرده تا مردم را هدایت کند چنین نقصی را در پیامبر خود قرار نمی‌دهد و لذا از ابتدا پیامبر خود را حفظ می‌کند تا گرفتار کوچک‌ترین لغزشی نباشد و لکه‌ی سیاهی در زندگی او به چشم نخورد، در همین رابطه علی(ع) می‌فرمایند: «...وَ لَقَدْ قَرَنَ اللهُ بِهِ مِنْ لَدُنْ اَنْ كانَ فَطیماً اَعْظَمَ مَلَكٍ مِنْ مَلائِكَتِهِ یَسْلُكُ بِهِ طَریقَ الْمَكارِم و مَحاسِنَ اخلاقِ العالَمِ، لَیْلَهُ وَ نَهارَهُ »؛(204)
یعنی از همان لحظه‌ای كه پیامبر(ص) را از شیر گرفتند، خداوندْ بزرگ ترین فرشته‌ی خود را مأمور تربیت آن حضرت كرد تا شب و روز، او را به راههای بزرگواری و راستی و اخلاق نیكو راهنمایی كند.
پس نتیجه می‌گیریم خداوند با علم به شایستگی‌های پیامبر(ص)، از ابتدا پیامبر خود را پرورانده تا مستعد دریافت بزرگ‌ترین پیام برای بندگانش بشود و از طریق نفس مقدس آن حضرت ما بتوانیم به دین خدا دست یابیم.
خداوند براساس اسم‌ هادی خود ما را هدایت می‌كند و بر همین اساس حتماً شرایط هدایت را به بهترین نحو فراهم می‌نماید و بهترین شرایط، شرایطی است که شخصیت حامل سخن خدا عین همان عقاید و اعمالی باشد که آورده است و شیطان نتواند هیچ تصرفی در او داشته باشد و تماماً مظهر رضایت حق و مظهر ظهور اراده‌ی پروردگار باشد و این بدین‌معنی است که خداوند در عده‌ای که باید دین خدا را به بشریت عرضه کنند تصرف خاصی می‌نماید و درنتیجه آن‌ها مُخلَص‌ خواهند بود.