تربیت
Tarbiat.Org

مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت(ع)
اصغر طاهرزاده

جایگاه مودّت به اهل‌البیت

ذات خدا را فقط خودِ خدا می‌شناسد، حتی انبیاء هم ذات خدا را نمی‌توانند بشناسند، چنانچه پیامبر خدا(ص) می‌فرمایند: «مَا عَرَفْناکَ حَقَّ مَعْرِفَتِک»؛(104) یعنی آن‌طور که حق معرفت تو است ما تو را نشناختیم. تنها به کمک اسماء حسنای الهی می‌توان خدا را شناخت، امامان هم می‌فرماید ماییم آن اسماء الهی، پس با شناخت حقیقی امام و نظر به سیره‌ی آن عزیزان می‌توان خدا را شناخت و با او ارتباط و اُنس برقرار کرد و در این راستا به ما دستور داده‌اند به آن‌ها محبّت بورزیم، وقتی روشن شود هیچ پیامبری هم نمی‌تواند ذات خداوند را بشناسد و با آن ارتباط برقرار کند، می ماند ارتباط با اسماء الهی که خداوند هم به همین نکته نظر دارد که می‌فرماید: «وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا»؛(105) خدای را اسماء حسنایی هست، پس او را از طریق آن اسماء بخوانید و با او مرتبط شوید، اسماء حسنای الهی مثل اسم «الله» و اسم «رحمان» و امثالهم است. از طرفی قرآن می‌فرماید: «عَلَّمَ آدَمَ الْاَسْماءَ کُلَّها»؛(106) خداوند همه‌ی اسماء را به آدم آموخت و این آموختن، آموختنی حصولی نیست بلکه جان آدم با همه‌ی اسماء متحدشده و حقیقت او عین اسماء گشته است، با توجه به این‌که اسمِ «الله» است که جامع همه‌ی اسماء الهی است، پس وقتی به جان آدم همه‌ی اسماء تجلی کرده، یعنی جان آدم ظرف قبول اسم «الله» گشته است و چون صورت کامل و بالفعل آدمیت، ائمه معصومین(ع) می‌باشند، پس در واقع اگر کسی بخواهد با «الله» ارتباط پیدا کند باید به کسی رجوع کند که قلبش جامع همه‌ی اسماء الهی باشد، یعنی کسی که اولاً: انسان باشد، تا اتحاد با او ممکن گردد، ثانیاً: مظهر اسماء الهی باشد و نه مظهر صفات خود. پس باید عبد محض و معصوم باشد تا بتواند مظهر اسماء الهی باشد و انسان از طریق او متوجه صاحب آن اسماء یعنی متوجه حضرت «الله» گردد و از این طریق به محبّت به خدا برسد، محبّتی که همواره زنده و فعّال است.
با توجه به آنچه گفته شد إن‌شاءالله می‌توان جایگاه مودّت به ذی‌القربی را فهمید و این که محبّت به انسان کامل علاوه بر تناسب بین محبّ و محبوب، همان اتحادی است که لازمه‌ی هر محبّتی است ونهایت این محبّت، محبّت حقیقی و قلبی به خدا را به همراه دارد و چون محبّت به کمال مطلق به میان آمد، آن محبّت می‌تواند دائمی باشد و سرخوردگی به بار نیاورد و انسان را دائماً در نشاطِ محبّت پایدار نگه‌دارد، در این حالت است که محبّت از صورت‌ها می‌گذرد و به حقایق که همان قلب معصومین(ع) یا مقام اسماء حسنای الهی است، می‌رسد و انسان می‌تواند به حقیقةالحقایق دل بسپارد.