تربیت
Tarbiat.Org

مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت(ع)
اصغر طاهرزاده

راه‌های نظر به خداوند

آنچه که بنده با توجه به آیه‌ی مورد بحث در سوره‌ی شوری بر آن تأکید دارم این است که «نه عشق به غیر خدا عشق است، و نه عشق خدا بی‌واسطه ممکن است» عشق به غیر خدا مثل عشق انسان‌ها به همدیگر را «شهوت حیوانی» می‌گویند که از حوزه‌ی عشق بیرون است و در وصف آن گفته‌اند:
عشقی که نه عشق جاودانی است

بازیچه‌ی شهوت جوانی است

یک نوع دیگر عشق هست که به آن «عشق مجازی» می گویند، مثل محبّت به اهل البیت(ع)، یک عشق دیگر هم هست که به آن «عشق حقیقی» می‌گویند که آن عشق و محبّت به خداست که مقصد و مقصود همه‌ی محبّت‌ها و عشق‌ها این عشق و محبّت است. و این که گفته‌اند «اَلْمَجازُ قَنْطَرَةُ الْحَقیقَه» عشق مجازی پل و وسیله‌ی رسیدن به عشق حقیقی است، به این معنی است که عشق به اهل البیت(ع) که آینه‌ی نمایش کامل صفات علیای حق‌اند، وسیله‌ی رسیدن به عشق حقیقی است. و حرف این است که عشق به خدا منهای عشق به انسان‌های معصوم، در واقعیت عملی نیست و بیشتر جنبه‌ی انتزاعی دارد تا جنبه‌ی قلبی به همین جهت از حضرت باقر(ع) هست که «مَنْ سَرَّهُ أَنْ لَا یَكُونَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ حِجَابٌ حَتَّى یَنْظُرَ إِلَى اللَّهِ وَ یَنْظُرَ اللَّهُ إِلَیْهِ فَلْیَتَوَالَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ یَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّهِمْ وَ یَأْتَمَّ بِالْإِمَامِ مِنْهُمْ فَإِنَّهُ إِذَا كَانَ كَذَلِكَ نَظَرَ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ نَظَرَ إِلَى اللَّه‏»(53) هركه می‌خواهد كه بین او و خدا حجابى نباشد تا خدا را بیند و خداوند او را مشاهده كند باید آل محمّد(ع) را دوست بدارد و از دشمنانشان بیزار باشد، اگر در چنین شرایطی قرار گرفت خداوند به او نظر می‌کند و او نیز به خدا می‌نگرد.
چنانچه ملاحظه می‌فرمایید در روایت فوق حضرت باقر(ع)؛ راهِ عملی نظرکردن به خداوند و لقاء الهی را نشان می‌دهند تا گرفتار بی‌راهه‌ها نگردیم.
ممکن است ابتدا علت و نقش و تأثیر محبّت به ائمه‌ی معصومین(ع) برای عزیزان روشن نباشد ولی تأکیدات بسیاری که از طریق قرآن و روایاتی که از رسول خدا(ص) در باره‌ی این محبّت آمده نشان می‌دهد که اگر ما به جایی نرسیده‌ایم به جهت آن است که در طریق آن محبّت موفق نبوده‌ایم و علت این‌که وارد طریق محبّت نشده‌ایم این است که راه را غلط طی کرده‌ایم و ندانسته‌ایم باید برای رسیدن به محبّت الهی، محبّت به اهل البیت(ع) را در جان خود شعله‌ور کنیم و برای شروع به این محبّت، ابتدا باید به مقام خاصی که آن‌ها دارند باید معرفت پیدا کرد. محبّت به خدا آرزوی همه‌ی انسان‌هاست عمده آن است که بدانیم راه رسیدن به چنین محبّتی بدون عشق به پاکان یعنی امامان معصوم(ع) ممکن نیست. به گفته‌ی مولوی:
عشق پاکان در میان جان نشان

جان مده الا به مهر دل خوشان

فکر در مورد خدا واسطه نمی‌خواهد، عقلِ ما کافی است برای این‌که متوجه وجود خدا شویم، ولی نه معنی و مفهوم خدا، آن خدای نقش‌آفرین و اثر گذار است و نه معنی و مفهوم عشق، آن عشقِ دارای سوز و شور است. مفهوم عشق، معنی و مفهوم آن است و نه خود آن، همان‌طور که معنی و مفهوم تری آب، معنی و مفهوم تری است و نه خودِ تری. شما تا به آب وصل نشوید «تر» نشده‌اید. فکر آب، فکر است، فکر که «تر» نیست، فکر آتش که نمی‌سوزاند، فکر عشق، فکر است نه عشق. از همین‌جا ممکن است غفلت کنیم و فکر شود می‌توان با مفهومِ انتزاعی عشقِ به خدا، به عشق به خدا دست یافت و تصور ‌کنیم برای رسیدن به آن عشق، نیازی به مودّت و محبّت به اهل البیت(ع) نداریم. در حالی که با حلوا، حلواگفتن که دهن شیرین نمی‌شود، به شوق عشق، با مفهوم عشق به‌سر می‌بریم، خود عشق کو؟ گفت:
چوگویدمرغ‌جان‌یاهو،بگویدفاخته کوکو؟

بگوید چون نبردی بو، نصیبت انتظار آمد