هر چند عقل میتواند مصداقهای محبّت را بشناسد ولی خودش بهتنهایی کافی نیست که راه را تا آخر برود. اگر مصداقهای واقعی محبّتورزیدن را درست نیابیم و محبّتورزیدن خود را سرگردان کنیم و دل را به مصداق درستِ محبّت راهنمایی نکنیم، عشقورزیدن خود را ضایع کردهایم و اینجاست که انسان دوستداشتن خود را گم میکند چون نمیفهمد چهچیز را و چه کس را باید دوست داشت.
خداوند به پیامبرش(ص) فرمود: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»؛(46) به مردم بگو: اگر میخواهید جواب مناسب به رسالت من بدهید و دینداری خود را از طریق رسالت من به انتها برسانید، باید آن دینداری را در مسیر محبّت به نزدیکان من قرار دهید. در واقع از آیه برمیآید که اگر دینداری به محبّت نزدیکان پیامبر(ع) کشیده نشود، به انتها نرسیده است. این بدین معنی است که مکتب محبّت باید مکتب ما بشود، ولی محبّت به انسانهای متعالی! زیرا از یک طرف انسانهای متعالی، نمایش جنبهی متعالی وجود انسانها هستند، و از طرف دیگر آیات کامل اسماء حسنای پروردگار و نمایش محبوب و معبود انسانهایند.
خداوند میفرماید این افراد خاص، انسانند ولی انسانهای معصوم، از خانوادهی توحید نبوی هم هستند.(47) به اینها باید مودّت پیدا کنید، نتیجهاش چه میشود؟ نتیجهاش این میشود که اولاً: مودّت و محبّت ما سرگردان نمیگردد، ثانیاً: زندگی به ثمرهی لازمهی خود دست مییابد. چون بدون مودّت به نزدیکان پیامبر(ص) اصلاً هنوز میوهی دینداری به دست نیامده است.
ما باید از طریق تدبّر در آیات قرآن یقین پیدا کنیم که اهل البیت(ع) وجودات مقدس متعالی هستند، انسانیهایی که جز ظهور مشیت الهی در صحنهی شخصیتشان نیست و لذا خودشان در این رابطه میفرمایند: «اِنَّ قُلُوبَنا اَوْعِیةُ مَشِیتِ اللّه، فَاِذا شَاءَ شِئْنَا»؛(48) قلبهای ما ظرف خواست و مشیت الهی است، هر وقت او چیزی را خواست، ما نیز همان را میخواهیم. وقتی در وصف رسول خدا(ص) میفرماید: «عَبْدُهُ» او بندهی خداست، یعنی آن حضرت تمام ابعاد وجودی خود را تحت حکم معبودش قرار داده است لذا رکوعش ظهور نور عبودیت خداست، رکوع و سجود ایشان مثل رکوع و سجود ما نیست که نفسانیت ما آن را کدر کرده و انگیزههای دنیایی در آن وارد شده باشد و به همین جهت این رکوعها آن رکوعی نیست که عبودیت محض حق از آن ظاهر شود و در همین رابطه به ما توصیه میکنند رکوعتان را به رکوع امام زمان( وصل کنید تا با نور رکوع آن عبد صالح، رکوعتان رکوع شود یا میفرمایند: اگر به زیارت ثامن الائمه(ع) رفتی به نیابت امام زمام( به زیارت برو تا از منظر جان مبارک آن حضرت زیارت کنی، ممکن است در ابتدای امر نتوانیم در عمل برای بهکاربردن این توصیهکاری بکنیم و قلب خود را آنچنان به امام زمان( نزدیک کنیم که به نیابت آن حضرت زیارت کنیم، ولی وقتی اراده میکنیم که به نیت آن حضرت زیارت نماییم، همین اندازه هم موجب میشود تا اتصال بهتری بین قلب ما و امامان معصوم(ع) واقع گردد و فردای قیامت نتایج آن برایمان معلوم میشود. گاهی در عبادت، شوریو حالی برای انسان پیش میآید، ولی چیزی نمیگذرد که آن شور میرود ولی دوباره در پیری ممکن است آن شور و حال برگردد. گفت: «سر پیری جوانشدن عشق است» ممکن است در هنگام پیری هم همهی آن حال برنگردد ولی بالأخره بعد از مرگ که همهی عوامل غفلت مرتفع شد، آن حالات به عالیترین شکل در جان ما ظاهر میشود و در آن عالم ارادهی اتصال به رکوع و سجود و زیارت ذوات مقدسهی معصومین(ع) کار خود را خواهد کرد.