البته آن سؤال را هم باید بتوانید جواب دهید كه اگر خدا روی اینها برنامهریزی كردهاست و اگر خداوند در شخصیت آنها تصرف كرده، پس كمال آنها به چیست؟ زیرا خودشان در کمالاتشان نقشی نداشتهاند. اگر موضوع را عمیقاً دنبال بفرمایید ملاحظه خواهید كرد که کار «مخلَصین» خیلی سنگین و طاقتفرساتر از «مخلِصین» است. چون مخلَصین باید آن عصمتِ موهبی را با انواع عبادات و مراقبتها نگه دارند که مسلّم سختترین كار زیر این آسمان همین است که به کسی مقام عصمت کامل بدهند و بدون آنکه سایر صفات انسانی، مثل غضب و شهوت و اختیار را از او بگیرند و بدون آنکه او را به فرشته تبدیل کنند، وظیفه داشته باشد آن عصمت را تا آخر حفظ کند. این کار فقط از عدهای خاص بر میآید، چون در شرایطی قرار میگیرند که یک خطا کافی است تا تمام مقام عصمت آنها از دست برود.
وقتی شما را از ابتدا در مقام عصمت قرار ندهند شخصیتتان طوری است كه آرامآرام واجبات الهی را انجام میدهید و اگر هم در یک مورد کوتاهی کردید، توبه میکنید و دوباره کار را ادامه میدهید. به ما فرمودند اگر گناهی کردی استغفار كن، باز اگر گناه كردی، استغفار کن تا آثار آن گناه از جانتان پاک شود، شما هم بالاخره با آن استغفارها و پایدارشدن بر انجام واجبات و ترک محرمات، آرامآرام آدم مؤمن و متدین میشوید. با این راهی كه جلوی پای ما گذاشتهاند، اگر گناه یا خطایی هم كردیم، نابود نمیشویم. اما اگر از ابتدا انسان را در مقام عصمت قرار دادند و بدون آنکه او را به ملائکه تبدیل کنند که دیگر صفات انسانی را نداشته باشد، به او دستور دهند مقام عصمت را حفظ کن، حالا چنین فردی اگر یك اشتباه كرد كارش تمام است. امامان معصوم(ع) کسانیاند كه خداوند در عین اینکه آنها را در مقام عصمت قرار داده، قدرت انتخاب را از آنها سلب نکرده است و یا مثل ملائکه که هرکدام در یک بُعد از ابعاد الهی هستند، در یک بُعد قرار نداده است.(212) لذا هم قوهی غضبیه دارند و هم قوهی شهویه و هم سایر میلهایی که در هر انسانی هست. حال با اینهمه، باقیماندن در مقام عصمت، امری است فوقالعاده طاقتفرسا.
هر سالکی در سیر و سلوك خود در مرتبهی ابتدائی، در مقام قربِ به حق قرار ندارد و در انتها به لطف الهی مقام «قربِ» به حـق نصیب او میشود. در مرتبهی «بُعد» و فاصلهداشتن از حق در مقامِ وصل به خدا نیست، ولی تلاش میكند كه وصل بشود. حالا اگر امروز جهت اتصال به حق كمی سستی كرد، دوباره از فردا شروع میكند. اگر كمی غفلت كرد، توبه میكند و باز سلوك را شروع میكند. اما اگر كسی به قرب رسید، باید دائم مواظب باشد كه سقوط نكند و از مقام قرب محروم نگردد. جامی از قول عاشقِ واصل میگوید:
محنت «قرب» ز «بُعد» افزون است
جگر از هیبت «قربم» خون است
هست در «قــرب» همـه بیـم زوال
نیست در «بُعـد» جز امید وصال
اظهار میدارد بیشترین فشار در مقام قرب هست، چون باید یكنَفَس و بدون هیچ وقفهای، تلاش كنم این حال از دستم نرود - تازه قرب عارف كجا و اتصال خاص ائمهی معصومین و پیامبران(ع) كجا؟- در قرب، آدم میترسد نكند سقوط كند. در بُعد، امید این هست كه به وصال برسد. حالا اگر به وصل رسیدی باید آن وصل را نگهداری. این است که عرض میکنم ائمه(ع) سختترین كاری را كه برای یک انسان ممکن است به دوش دارند و آن این است كه آنها را در مقام معصومیت کامل قرار دادهاند و به آنها میگویند عصمتتان را حفظ كنید. درست است مقام بسیار عزیزی است و لطف بسیار بزرگی است که چون خداوند شایستگی لازم را در آنها دیده به آنها بخشیده است ولی عبادات طولانی آنها نشان میدهد تا چه حد باید تلاش کنند تا این گوهر گرانمایه را حفظ كنند. آری هدیهی بزرگی است ولی نگهداشتنش از آن بزرگتر و کمال امامان معصوم(ع) در همین حفظ عصمت است. چون ممکن است عزیزان از خود بپرسند، آیا امامان معصوم(ع) که در قلهی عصمت قرار دارند، تکاملی هم برای آنها هست، جواب آن است که باقیماندن در مقام عصمت و حفظ عصمت برای آنها تکامل است. آیا تکاملی بالاتر از آن میشود که انسان معصومی در طول زندگی با انواع حادثهها روبهرو شود و عصمت خود را حفظ کند و قلب خود را همواره آمادهی تصرف پروردگارش قرار دهد و نفس خود را با مقام «نور عظمت» متحد نگهدارد؟