توجه به زیارت جامعهی كبیره که از حضرت امامهادی(ع) صادر شده، هنر شیعه است، كه پس از دقت در معنی و جایگاه مخلَصین توانسته است مصداق آنها را پیدا كند و با نگاهی صحیح به مخلَصین بنگرد، در همین راستا و صرفاً جهت تبیین مقام مخلَصین فرازهایی از آن زیارت را مورد توجه قرار میدهیم.(221)
ابتدا پس از سلام به آن ذوات مقدس و اقرار به مقامات عالی آنها، اظهار میدارید شما اُمناء خدای رحمان هستید. یعنی خدای رحمان شما را امین خود قرار داده و قلبتان جایگاه دستورات اوست، به این معنی که آنها مخلَصاند و قلبشان محل حکم خدا است و یا در فرازی دیگر اظهار میدارید: «اَلسَّلامُ عَلی حُجَجِاللهُ عَلی اَهْلِ الدُّنْیا»؛ سلام بر شما که حجت خدا برای اهل دنیایید. به این معنی که نمایش امر و نهی الهی هستند و از خود هیچ چیزی به صحنه نمیآورند، آنچه را خداوند خواسته است از طریق اهلالبیت(ع) به اهل دنیا نشان داده است. و در فراز دیگر اظهار میدارید؛ «اَلسَّلامُ عَلی مَحـالِّ مَعْرِفَـةِالله»؛ سلام بر شما كه چون بخواهیم خدا را بشناسیم، باید شما را بشناسیم. شما جایگاهها و جلوهگاههای معرفتالهی هستید، چون پروردگار عالم با تمام اسماء الهی خود بر قلب شما تجلی کرده است. لازمهی چنین صفاتی آن است که تمام وجود آن شخص در اختیار حق باشد و حق بر آن قلب تجلی کند و آن را تصرف نماید، به همین جهت حضرت امام باقر(ع) به آن دو نفر عالم اهل سنت میفرمایند: «شَرِّقا وَ غَرِّبا فَلا تَجِدانِ عِلْماً صَحیحاً اِلاّ شَیْئاً خَرَجَ مِنْ عِنْدَنا اهلالبیت»؛(222) به شرق روید و به غرب روید، هیچ علم صحیحی نمییابید مگر آن چه كه از نزد ما اهلالبیت بیرون آمده باشد. ملاحظه میكنید كه ائمه(ع) مأمورند این حقیقت را به گوش بشریت برسانند و وقتی هم سراغ آنها میرویم میبینیم به واقع دارای چنین خصوصیاتی هستند و میتوانند این ادعای بسیار بزرگ را ثابت كنند.
پس یك بحث این است كه ما از طریق قرآن بفهمیم كه زیر این آسمان، كسانی هستند كه مخلَصاند و قلب آنها تماماً در تصرف خدا است، بحث دیگر آن است که بررسی کنیم مصداق مخلَصین چه کسانی هستند و این خصوصیات در چه کسانی پیدا میشود. مسلّم قلب انسانِ مخلَص جایگاه معرفت الهی است و كسی است كه خداوند نور کامل خود را در قلب او متجلی میکند همچنان که قلب او «مَعَادِنِ حِكْمَةِ اللَّهِ» است، خداوند حکمتهای خود را در چنین قلبی میگذارد.
بنابراین معلوم شد خداوند یك عدهای را آفریده است كه جان و قلب آنها در تصرف کامل اسماء و صفات الهی است و لذا هر کمالی را که بتوانیم برای خدا تصور کنیم قلب آنها محل تجلی آن کمالات است و زیارت جامعهی کبیره در فرازهای گوناگون نظر به چنین معرفتی دارد که با تحلیلِ جایگاه مخلَصین در هستی متوجه آن مقام میشویم. اگر کسانی غیر از اهل بیت(ع) را پیدا كردید که مصداق مخلَصین باشند، میرویم به دنبال آنها، چون طبق آیات قرآن میدانیم در عالم مخلَصینی هستند پس باید آنها را پیدا کرد، و لذا در آخر زیارت جامعه اظهار میکنیم: «اللَّهُمَّ إِنِّی لَوْ وَجَدْتُ شُفَعَاءَ أَقْرَبَ إِلَیْكَ مِنْ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَخْیَارِ الْأَئِمَّةِ الْأَبْرَارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعَائِی»؛ خدایا اگر من شفیعانی نزدیکتر به تو از محمد و اهل بیت او مییافتم آنها را شفیع بین خودم و تو قرار میدادم. به این معنی که غیر از اینها کس دیگری را پیدا نكردم، همهی آن کسانی که احتمال داشتن چنین مقامی را برایشان میدادم بررسی کردم، دیدم مخلَصی كه قرآن معرفی میکند امروزه فقط با خصوصیاتی که در اهل البیت(ع) هست، مطابقت دارد بر همین اساس به آنها عرض میکنیم: سلام بر شمایی که «حَفَظَة لِسِرِّهِ»؛ نگهبان سرّ خدایید و شایستهی آنکه اسرار الهی در جان شما گذاشته شود.
یا عرضه میداریم: «اَلسَّلامُ عَلَی الدُّعاةِ اِلَیالله وَ اَدِلاّءِ عَلی مَرْضاتِ الله»؛ سلام بر كسانی كه فقط به خدا دعوت میكنند و راهنمایان به سوی رضایت الهی هستند. چون خودی جز بندگی خدا از خود ندارند. بالأخره هركس به اندازهای که از مسیر امامان معصوم(ع) جدا شود به همان اندازه که خود دارد، مردم را به خود دعوت میكند. من و شما هم به همان اندازه که رجوعِ سخنانمان به سیره و کلام معصوم بود به آنها دعوت كردهایم. اما اگر رجوع حرفها به سوی خودمان بود خود را هلاک و مردم را سرگردان میکنیم.