نگاه دقیق و عمیق به مقام اهلالبیت(ع) در هستی، غلو نیست، غلو یعنی یک چیزِ غیر بزرگ را ما بزرگ کنیم، بدون آنکه دلیل عقلی یا نقلی مطمئن برای بزرگی آن داشته باشیم. اما اگر عظمت موضوع مهمی را ادلهی قوی عقلی پشتیبانی کرد و بعد هم شواهدی از وحی الهی آن را تأیید کرد، اعتقاد به عظمت آن موضوع، غلو نیست بلکه توجه به موضوع بزرگی است که باید با تعمق متوجه آن شد. اگر آن موضوع برای ما روشن نشد نباید آن را منکر شویم باید خود را رشد دهیم تا به حقیقت آن دست یابیم. به قول مولوی:
کردهای تأویل حرف بِکر را
خویش را تأویل کن نی ذکر را
یعنی برای درک حقیقت باید خود را عوض کنی نه آنکه حقیقت را در حدّ فهم خود تغییر دهی، کسی که در مورد موضوعاتِ عمیق معرفتی تأمل نکرده آیا حق دارد بگوید آن موضوعات غلو است؟ آیا کسی پای بحث علمای شیعه نشسته و مبانی عقلی و نقلی و قرآنی عقاید شیعه را به خوبی بررسی کرده و بعد به این نتیجه رسیده است که آنها نسبت به اهلالبیت(ع) غلو میکنند و حرفشان از مرز عقل و نقل معتبر بیرون است؟ یا همینطور از دور یک چیزی به گوشش خورده و سریعاً قضاوت کرده است.
ما در موضوع وجود انسان کامل و واسطهی فیض، ابتدا با استدلال بحث میکنیم و نحوهی وجود آن عزیزان در نظام هستی و مقام عصمت آنها را ثابت مینماییم(78) سپس دلایل قرآنی خود را بیان میکنیم(79) و پس از آن که جایگاه و مقام واسطهی فیضبودن و معصومبودن آنها روشن شد، حالا میگوئیم این سخنان را معصوم گفته است. امامان(ع) شیعیان خود را طوری تربیت کردهاند که نگران باورهایی باشند که مبانی عقلی و استدلالی ندارد، حالا آیا میشود که خود شیعیان چیزهای بیمبنا را بپذیرند؟ ما خودمان اعتراض داریم به این ولایتبازیهای احساساتی، امام خمینی(رض) که به واقع میتوان ایشان را به عنوان یکی از شخصیتهای بزرگ شیعه نام برد که ذوب در ولایت اهلالبیت(ع) بودند، چهقدر از دست این نوع ولایتبازیها آزرده بودند. در یکی از پیامها در آخرین روزهای عمر شریفشان میفرمایند: «ولایتیها که تا دیروز در سکوت و تحجرِ خود آبروی اسلام و مسلمین را ریختهاند و در عمل پشت پیامبر و اهلالبیت عصمت و طهارت(ع) را شکستهاند و عنوان ولایت برایشان جز تَکَسُّب و تَعَیش نبود، امروز خود را بانی و وارث ولایت معرفی نموده و حسرت ولایت دوران شاه را میخورند.»(80) و در جایی دیگر میفرمایند: اینها کمر ما را شکستند. امامی که خودشان اهل ولایت اهلالبیت(ع)اند به جهت انحراف اینان از مسیر ولایت اهل البیت(ع) میگویند کمر ما را این ولایتبازیها شکست، و به آنهایی که ولایت را وسیلهی تَکَسُّب و تَعَیش کردهاند یعنی ولایت را وسیلهی کسب و زندگی و آب و نان نمودهاند اشکال میگیرند. چرا امام خمینی(رض) از این نوع ولایتگرایی نگراناند؟ چون متوجه بودند این گروهها مسئلهای این چنین بزرگ و عمیق را آنچنان سطحی و احساساتی میکنند که دیگر آن تأثیر عمیق و غیر قابل تصور را از دست خواهد داد.