تربیت
Tarbiat.Org

راهبردها در کلام و پیام حضرت آیة الله العظمی خامنه‏ای
مرکز غدیر‏‏‏

گاهی اوقات منافع و خواست عامه مردم، با منافع گروههای خاص تعارض پیدا می کند اگر توده مردم خشنود و راضی شوند، خشم آن گروهها قابل بخشایش است‏

تاریخ: 2/6/1376
در زمینه کارها باید اساس را مردم قرار داد. این، حرف کلی است، همه این حرف را می زنند، هیچ کس هم منکر این حرف نیست.
گاهی اوقات منافع و خواست عامه مردم، با منافع گروههای خاص تعارض پیدا می کند. این، جایی است که بسیار حساس می باشد. جاهایی است که اگر اقدامی را در زمینه صنعت، در زمینه مسایل اقتصادی، در زمینه مسایل پولی، در زمینه مسایل فرهنگی، در زمینه مسایل گوناگون انجام بدهیم، به نفع مردم است، اما گروههای خاصی در جامعه هستند - گروههای پولی، مالی، اقتصادی، ثروتمندان، گروههای فرهنگی، گروههای سیاسی - که اینها متضرر خواهند شد. این، آن نقطه حساس است. آن صراط مستقیم، این جا معلوم می شود. این، جای همان فرمایش امیرالمومنین ع است که: فَإِنَّ سُخْطَ الْعَامَّةِ یُجْحِفُ بِرِضَی الْخَاصَّةِ یعنی اگر یک وقت مردم خشمگین بودند، خشنودی گروههای خواص بکل نابود خواهد شد و بر باد خواهد رفت. سخط و خشم عمومی، خشنودی گروههای خاص را پایمال خواهد کرد. گیرم که حالا چند صباحی، ما در فلان سیاستی که اعمال کردیم، فلان کاری که اجرا کردیم، چهار نفر از گروههای خاص یا گروههای پولی و مالی را هم از خودمان راضی کردیم، اما اگر خدای ناکرده با این کار، مردم را ناراضی کرده باشیم، این نارضایی مردم، مثل طوفانی می آید و همه اینها را در می نوردد. این، هیچ ارزشی ندارد. بعد عکسش را می فرمایند: وَ إِنَّ سُخْطَ الْخَاصَّةِ یُغْتَفَرُ مَعَ رِضَی الْعَامَّة یعنی اگر فرض کنیم که گروههای خاص سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره، سر سیاست و عملی از ما خشمگین و ناراضی شدند و گفتند که دولت چرا این کار را انجام داد، چنانچه یُغْتَفَرُ مَعَ رِضَی الْعَامَّة، یعنی وقتی که عامه و - به تعبیر امروز ما - توده مردم خشنود و راضی باشند، خشم آن گروهها قابل بخشایش است. باید این را فکر کرد.
عزیزان من ! هر انسان عاقلی و هر مجموعه یی باید بگردد، لشکریان با اخلاص و با صدق خودش را جستجو کند. امام بزرگوار ما، بزرگترین هنرش این بود که لشکر خود را شناخت و پیدا کرد و دانست که در روز بعد، چه کسی به داد او خواهد رسید و چه کسی سخن او را خوب گوش خواهد کرد. شما ببینید چه کسانی به سخنان امام گوش کردند خوشبختانه صحنه جنگ تحمیلی که از چندین سو برای ما درس است، از این جهت هم برای ما درس است. آن روزی که امام در سال 58 سر قضیه پاوه کلمه یی گفتند، ساعت حدود سه ونیم، چهار بعدازظهر بود که من به طرف جماران می رفتم. اصلا قیافه شهر، قیافه دگرگون شده یی بود و مردم همین طور بی اختیار راه افتاده بودند. این حالت، تقریبا با فراز و نشیبها و کم و زیادهایی، تا سال 67 ادامه داشت. وقتی که امام اشاره یی می کرد، فریادی می کشید و دستوری می داد، چه کسانی می رفتند آنها لشکر حقیقی شمایند، آنها را دریابید.
البته یک دولت، برای گروه یا دون گروهی فکر نمی کند. امنیت برای همه است. فرقی هم نمی کند که آن همه یی که ما می گوییم، جزو مخلصان دولت باشند یا نباشند. ولو آنهایی که مخلص دولت هم نیستند، باید امنیت داشته باشند. آنهایی که با دولت خیلی روابط صمیمانه یی ندارند، بایستی امکان کار و تلاش داشته باشند. شکی نیست که خدمات شما متعلق به همه است. شما برای جمعی یا دون جمعی کار نمی کنید، اما بدانید که در میان اینها، آن کس که وقتی شما فریاد استمداد بلند کردید، به داد شما خواهد رسید، کیست. فرض کنیم، اگر یک روز احتیاج به این داشتید که برق کم مصرف بشود و اعلان کردید که برق کم مصرف کنید، ببینید چه کسانی به حرف شما گوش می کنند و چه کسانی اعتنا نمی کنند و در منزلشان، صد برابر آن آدمی که با دو شعله برق مصرف معمولی دارد، مصرف خود را بالا می برند، یعنی به فکر شما نیستند. ببینید اینها چه کسانی هستند. به نظر من، اینها را خیلی راحت می شود شناخت.
من خواهش می کنم که در همه بخشها - در زمینه فرهنگ، در زمینه مسایل سیاسی، در زمینه امنیت - مساله رِضَی الْعَامَّة را در مقابل سُخْطَ الْخَاصَّةِ در نظر بگیرید، ببینید آنهایی که فریاد و استصراخ شما را در هنگام لازم جواب می دهند، چه کسانی هستند.