تربیت
Tarbiat.Org

زیارت جامعه کبیره (نغمه عاشقی)
محمد رحمتی شهرضا

علی (علیه السلام) و جوان چشم چران‏

یکی از علمای بزرگ سنی شعرانی است. کتابی دارد به نام الیواقیت و الجواهر گمان می‏کنم که حدیث آنجا باشد. در زمان خلافت عمر، عمر خودش در مسجد الحرام بود. یک نفر داشت طواف می‏کرد. تحت عنوان طواف بوالهوسی می‏کرد. به زنها نگاه می‏کرد.
بعضی‏ها واقعا از خدا نمی‏ترسند. من نمی‏دانم اینها چه جور آدم هایی هستند. می‏روند تو حرم جیب بری می‏کنند. آخر تو حرم آدم جیب بره؟ نمی‏دانم؟ مکه می‏روند دزدی می‏کنند، به نوامیس مردم نگاه می‏کنند. خیلی خبیثند. شقی هستند.
حضرت مرتضی‏علی (علیه السلام) طواف کرد. حالا عمر هم تو مسجد الحرام نشسته است. حضرت دید این بوالهوس به زن‏های مردم نگاه می‏کند، یکی سیلی به او زد. یکدفعه برگشت که اعتراض کند، دید ای داد بیداد سیلی از جای بالای بلندی است. سیلی از شاه ولایت است. مگر می‏شود چیزی گفت؟ خلاصه نتوانست چیزی بگوید. حالا برای خود شیرینی بوده یا برای هر چی بوده، پیش عمر رفت. گفت: علی در حال طواف به من سیلی زد. عمر صبر کرد تا امیر المؤمنین (علیه السلام) تشریف آوردند. گفت: یا علی! این عمر از تو شکایت دارد می‏گوید من طواف می‏کردم علی به من سیلی زد حضرت فرمود: طواف نمی‏کرد بوالهوسی می‏کرد. عمر به آن مرد گفت: بلند شو برو! راتک عین الله و ضربتک یدالله؛ چشم خدا تو را دیده و دست خدا هم تو را زده است. بی خود شکایتی نکن. حالا عمر اینقدر استعداد نداشته که عین الله بودن امیر المؤمنین (علیه السلام) را بفهمد. اما خدا می‏خواست که همه اجزای عالم، مداح امیر المؤمنین (علیه السلام) باشند، همه چیز لشگر خدا هستند. زبان عمر هم جند خداست. در زیارتنامه امام زمان (علیه السلام) می‏خوانید که السلام علیک یا عین الله فی خلقه؛
حضرت شاه ولایت امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمود: اناعین الله انا قلب الله من قلب خدا هستم. خدا که قلب ندارد. یعنی چی؟ یعنی علوم خدا سینه من است، و این مطلب عجیبی است.
حالا مبحثی داریم که برای ارواح و نفوس ما بسیار مهم است.
شرطش این است که برای امام زمان سلام الله علیه یک صلواتی محبت کنید.(صلوات حضار)