سوال چی بود؟ گفتم که چه کنیم تا معرفت ما زیاد شود تا در نتیجه مبت زیاد بشود. حالا حضرت جواب را میدهد. گفتیم یک دور هم این جا لازم میشود. حضرت فرمود لا یقبل الله عملا الا بمعرفه(100) خدا عملی را قبول نمیکند مگر با معرفت،. اینکه خیال کنی هر کاری بکنی خدا قبول میکند، نه! انسان باید عاقل باشد. یک کسی خدمت حضرت صادق (علیه السلام) رسید و گفت: یابن رسول الله! ما یک همسایهای داریم که میخواهم ذکر خیرش را بکنم. ان لی جارا(101) این حدیث در کافی است. باید این حدیث را به چند زبان ترجمه کنیم و سرافراز شویم. ببینید که دیم ما چقدر دین عمیقی است. یک عده خیال میکنند اگر ظاهری درست کردیم، مثلا یک قیافهای و یک التماس دعا و فلان دیگر کار تمام شد. نه بابا! دین خیلی عمیق است.میخواهم از همسایه مان برایتان بگویم. خب بگو! ان لی جارا یک همسایهای دارم که کثیر الصلاه کثیر الصدقه کثیره الحج کثیر الصلوه، کثیر الصدقه، کثیر الحج، زیاد نماز میخواند، زیاد مکه میرود و زیاد هم پول خرج میکند. بعضیها این کارها را میکنند و در کنار آن یک کارهای دیگر هم میکنند اما این طفلک کارهای دیگر هم نمیکرده است. حضرت فرمودند لا باس به آدم بدی نیست. این کارها را میکند، عیبی هم ندراد این شخص کجاست؟ بلند شو همین حضرت صادق (علیه السلام) بگوید: بهبه! یک همچنین شخصی کجاست؟ بلند شو همین الان برویم واذن دخول بخوانیمو وارد بشویم. توجه کردید! بعد حضرت فرمود قال فقال یا اسحاق کیف عقله؟ اسم راوی اسحاق بن عمار است. حضرت فرمودند: عقلش چطور است؟ فقط مقدس ماب است یا از اسلام چیزی فهمیده است؟میگوید: من هم دیدم در مقابل امام زمان (علیه السلام) نمیشود، دروغ گفت: گفتم: قال قلت له جعلت فداک لیس له عقل آقا قربانت بروم! این عقلی که شما میگویید، این شخص ندارد. حضرت هم فرمودند: قال فقال لا یرتفع بذلک منه حضرت فرمودند: به خاطر این بی عقلی اش از اعمالش بهره نمیبرد. ما کجای کار هستیم؟