دیشب مبحثی را که حضورتان تقدیم کردیم یک تکملهای دارد. این مبحث به قدری پیچیده و بغرنج هست که خدا میداند. ولی خب الحمدالله دیدیم که مجلس، مجلس فضیلت و علم است، عیب ندارد که آن را مطرح کنم. خیلی فکر کردم دو دل بودم اما دیدم اگر مطرح نکنم، مطلب ناقص میماند و اگر مطرح کنیم یک قدری زحمت دارد و حالا با اعتماد به این دلهای نورانی و متوکلا علی الله و مستعینا بالله مطرح میکنیم.
اگر صفات عالیه به دست نیاوریم به جایی نمیرسیم. صحبت بر این بود که چه کار کنیم که معرفت زیاد بشود؟! توضیح دادم تا رسیدم به اینجا که اعمال صالحه معرفت را زیاد میکند. منهی این یک رمزی است که اگر صفات عالیه همراه با اعمال صالحه همراه نباشد، آدم به جایی نمیرسد. مثلا کسی از سر شب تا صبح نماز بخواند ولی اگر بنا باشد که این آدم خسیس باشد حسود باشد بدبین باشد به جایی نمیرسد. صفات عالیه مانند سخاوت، تواضع مهربانی، خوش خلقی، بلند نظری، جوانمردی و دیگر صفات عالیه را باید بدست آورد. اگر انسان این صفات را به دست بیاورد و در خود ایجاد کند و صفات رذیله را از قلب تخلیه کند و دل به صفات جمیله آرایش پیدا کند آن وقت هست که اعمال انسان هم مثمر ثمر واقع میشود.
یقین بدانید - یقینا ثم یقینا - و آگاه باشید که اگر صفات عالیه در باطن نباشد، به هیچ جا نمیرسیم، و به تعبیر اخری ما زیر خیمه اهل بیت (علیهم السلام) نمیبرند تا اینکه یک سنخیت، هر چند مختصر با آن بزرگواران داشته باشیم. اینها بزرگ هستند. در زیارت جامعه کبیره میخوانیم عادتکم الاحسان و سبجیتکم الکرم اصول حلم، اصول کرم به اینها خطاب شده است.
و اما تمیم بحث قبل. این تتمیم را باید پهلوی بحث دیشبی بگذاریم تا کامل بشود. پس از اینجا شروع میکنیم که مقدمهاش هم کوتاه باشد. مقدمه ابن خلدون نباشد. (اگر من را به حال خودم بگذارند، مقدمه من مقدمه ابن خلدون میشود.)